جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

ادبیات کهن حکایت به خدا چه بگویم

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات کهن توسط سلین با نام حکایت به خدا چه بگویم ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 284 بازدید, 0 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات کهن
نام موضوع حکایت به خدا چه بگویم
نویسنده موضوع سلین
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط سلین
موضوع نویسنده

سلین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Aug
2,748
8,452
مدال‌ها
6
روزی غلامی گوسفندان اربابش را به صحرا برد. گوسفندان در دشت، سرگرم چَرا بودند که مسافری از راه رسید و با دیدن انبوه گوسفندان، به سراغ آن غلام (چوپان) رفت و گفت: «از این همه گوسفندانت، یکی را به من بده.»
چوپان گفت: «نه، نمی‌توانم این کار را بکنم؛ هرگز!»

مسافر گفت: «یکی را به من بفروش»

چوپان گفت: «گوسفندان از آن من نیست.»

مرد گفت: «خداوندش را بگوی که گرگ بِبُرد.»

غلام گفت: «به خدای چه بگویم؟!»
 
بالا پایین