اگر به زیباییهای آفرینش نیک بنگریم؛ درمییابیم که در این گیتی پهناور، موجودات فراونی هستند که هر یک با ظرافتی دقیق آفریده شده و بسیار هوشمندانه برنامه ریزی شدهاند؛ تا به اهداف پویای خود برسند.
با خود میاندیشم: آفریدگار این زیباییها کیست؟ چه کسی این دریای ژرف، کوههای استوار و زمین پهناور و آسمان بیانتها را آفریده است؟
اگر با چشم دل به تماشای هستی بنشینیم و با روح پاک زندگی کنیم؛ پاسخ این پرسشهای هزار گره فلسفی را مییابیم.
چشم دل باز کن که جان بینی / آن چه نادیدنی است، آن بینی
کافی است کمی به صدای بارش باران و چهچهه دلانگیز بلبلان گوش جان بسپاریم تا گوشهای از صدای پروردگار حکیم را بشنویم و به صورتهای خداوند در این عالم توجه کنیم تا گوشهای از جمال او را ببینیم.
تأمل در آیینه دل کنی / صفایی به تدریج حاصل کنی پس با جان و دل خدا را پرستش کنیم و سر تعظیم در برابر عظمتش فرود آوریم
به درگاه لطف و بزرگیش بر / بزرگان نهاده بزرگی ز سر
و یادمان باشد که او فراتر از هر قدرت و شکوهی است و همه هستی در برابر او وجودی ندارد.