هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایلهایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کردهاند حذف کنند.
بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود.
https://t.me/iromanbook
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly. You should upgrade or use an alternative browser.
دیالوگ نویسی[خدا با من است] اثر «Hadis mli کاربر انجمن رمان بوک»
«خدا با من است»
اثر:Hadis mli
ژانر: عاشقانه، تراژدی
ــــــــــــ
مقدمه:
- شده دلت بگیره؟
+ زندگی من پر از این دل گرفتناست حاجی
- کسی درکت کرده؟
+ آره همیشه اون درکم میکنه
- اون کیه؟
+ خدام.
- از مرگ میترسی؟
+ تو نمی ترسی؟!
- نه!
+ منم تنها دلخوشیه نترسیدنم یک چیزه!
- چی؟
+ رفتن پیشش
- اوخی کی هست من میشناسم؟!
+میشناسی
- کیه؟ بگو دیگه دارم از فضولی میمیرم!
+ همونی که دلم تنگشه خدام!
- رفتنش اینقدر سخت بود؟
+ نه
- پس چرا اینقدر داغونی؟
+ آخه قول داده بود میزاره اول من برم!
- ولی دست خودش نبود که
+ چرا دست خودش بود، اگه برای نجات من خودش رو تو آتیش نمینداخت الان زنده بود من رفته بودم
- دلش تنگت میشود
+ خب الان دل من تنگشه!
+ یک چیزی رو می دونی؟!
_ راجب چی هست؟
+ راجب چیزی که آرامشه حتی فکر بهش.
_ آره
+ بگو چیه؟.
_ همونی نیست که قرار بود بری پیشش ولی نشد!
+ اره قراره برم پیشش.
_ تو رو نمی خواد چون اونی رو که میخواست با خودش برد
+ خدای من مهربونه منم میبره پیش خودش قول داده!
- من جات بودم گریه میکردم!
+ برای چی باید گریه کنم؟
- خدات بد قولی کرده؛ دیگه دوست نداره
+ دوستم داره خودش بهم گفت.
- الکی گفته دیگه باهات حرف نمیزنه چون دیروز به من گفت ناراحتش کردی
+ خدای من چوقولی نمیکنه دروغگو!.