جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی خواستگاری‌نامه

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته معرفی کمیک توسط TOKYO با نام خواستگاری‌نامه ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 120 بازدید, 6 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته معرفی کمیک
نام موضوع خواستگاری‌نامه
نویسنده موضوع TOKYO
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط TOKYO
موضوع نویسنده

TOKYO

سطح
6
 
[ ارشد بخش عمومی ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سرپرست فرهنگ و هنر
Jan
6,410
11,132
مدال‌ها
11
موضوع نویسنده

TOKYO

سطح
6
 
[ ارشد بخش عمومی ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سرپرست فرهنگ و هنر
Jan
6,410
11,132
مدال‌ها
11

معرفی کتاب خواستگاری‌نامه​

کتاب خواستگاری نامه نوشته حمید کیان‌مهر است. این کتاب سلسله داستان‌های شگفت‌انگیز خواستگاری است با زبانی طنز و جذاب که خواننده را در خندیدن با خودش همراه می‌کند و به او فرصت تجربه شادی در کتاب خواندن را می‌دهد.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: zinda
موضوع نویسنده

TOKYO

سطح
6
 
[ ارشد بخش عمومی ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سرپرست فرهنگ و هنر
Jan
6,410
11,132
مدال‌ها
11

درباره کتاب خواستگاری‌نامه​

این کتاب شامل ۳۰ داستان است از نویسنده و شرح خواستگاری رفتن‌های عجیبش که هیچکدام به نتیجه درستی نمی‌رسید و هرکدام داستان جذابی برای خودش داشت. نویسنده دو سال برای بازنویسی و اصلاح این کتاب وقت گذاشته است تا کتابی جذاب به خواننده تقدیم کند. این کتاب زبانی شبیه به زبان دوران قاجار دارد و با زبان ادبی آمیخته با کلمات امروزی فضایی جذاب را برای خواننده می‌سازد. خواننده با پسر جوان همراه می‌شود و خواستگاری‌ها مختلف او را می‌بیند.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: zinda
موضوع نویسنده

TOKYO

سطح
6
 
[ ارشد بخش عمومی ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سرپرست فرهنگ و هنر
Jan
6,410
11,132
مدال‌ها
11

خواندن کتاب خواستگاری‌نامه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم​

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستا طنز پیشنهاد می‌کنیم
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: zinda
موضوع نویسنده

TOKYO

سطح
6
 
[ ارشد بخش عمومی ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سرپرست فرهنگ و هنر
Jan
6,410
11,132
مدال‌ها
11

بخشی از کتاب خواستگاری‌نامه​

اولین جلسه خواستگاری من برمی گردد به هَفَشده سال قبل! خب هرچند آن زمان بنده از نظر پدر و مادرم، دیگر نره غولی شده بودم که باید خودش گلیمش را از آب می‌کشید و همیشه در نگاهشان یک "نون خور اضافه نمی‌خوایم"ِ خاصی موج می‌زد اما از دیدگاه خودم، همچنان کودکی به حساب می‌آمدم که دهانم بوی شیر می‌داد و توان بالا نگه داشتن شلوارم را هم نداشتم چه رسد به شلوار یک نفر دیگر را! ضمن اینکه دانسته هایم در زمینهٔ خواستگاری و جنس مخالف و مشتقات آن نزدیک به صفر میل می‌کرد. چیزی در حد نحوهٔ تولید مثل آبزیان حوزهٔ دریای کارائیب! واقعا نمی‌دانم آنها در آن ایام با چه استدلالی قصد زن دادن مرا کردند در حالیکه نه شغل و درامدی داشتم و نه حتی هنوز به خدمت مقدس سربازی مشرف شده بودم! اما والدین ما به سبک قُدَما و اسلافشان تصور می‌کردند پسر که به سن ۲۰ برسد باید تحت هر شرایطی ازدواج کند! به هر روی، مدتها از خانواده اصرار و از من انکار بود تا بالاخره دستمال سفید را به نشانه تسلیم به اهتزاز دراورده و راهی جولانگاه مرگ و زندگی شدم.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: zinda
موضوع نویسنده

TOKYO

سطح
6
 
[ ارشد بخش عمومی ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سرپرست فرهنگ و هنر
Jan
6,410
11,132
مدال‌ها
11
سردردتان ندهم... در اولین کارزار وصلتخواهی زنگ را زدیم و مادر خانه همراه با دختر عظیم الجثه ای که گویا خواهر سوژه بود به استقبال گرممان آمدند. هنگامی که جلسه رسمیت لازم را یافت منتظر بودم طبق سریالهای آبکی تلویزیون که از کودکی به خوردمان داده‌اند، پس از مقداری شوخی‌های بی مزه و خنده‌های زورکی حضار، شخصی با گفتن جملهٔ استراتژیکِ "خب بریم سر اصل مطلب!" نگاه‌ها را به سمت بنده معطوف نماید و سپس مادر عروس خانم بگوید: "دخترم چای بیار!" و دوشیزه محترمه چادر گل گلی به سر با سینی چایی حاضر شود و الخ...

اما در میان ناباوریِ همگان، هیچکدام از این اتفاقات رخ نداد. بلکه پس از مستقر شدن حضار، سکوت مرگباری بر جلسه حکمفرما شد. سکوتی که تا چند دقیقه ادامه داشت و در این مدت همه گل‌های فرش یا میوه‌های روی میز را می‌شمردند؛ گاهی هم با تبسمی ملیح و پرسیدنِ "خوب هستییین؟" و گفتنِ "مرسی" در جواب، خودشان را با فضای سنگین آنجا تلطیف می‌کردند. این جو خفقان آور ادامه داشت تا اینکه ناگهان مادرزن آینده با اشارهٔ دست مبارک و فرمودن جملهٔ "این دختر من هیچی کم نداشته تو زندگی" ما را به شوکی عمیق فرو برد.
 
بالا پایین