- Jun
- 12,720
- 40,338
- مدالها
- 25
کد کتاب :14219
مترجم :مروا باقریان
شابک :978-6004622110
قطع :رقعی
تعداد صفحه :190
سال انتشار شمسی :1403
سال انتشار میلادی :2015
نوع جلد :شومیز
سری چاپ :12
معرفی کتاب داستان یک روح اثر مری داونینگ هان
کتاب «داستان یک روح» رمانی نوشته ی «مری داونینگ هان» است که اولین بار در سال 2015 منتشر شد. پسری کلاس هفتمی به نام «دانیل» و خواهر هفت ساله اش، «اریکا»، به خاطر این که پدرشان شغلش را از دست داده، مجبور می شوند از مناطق حاشیه ای «کنتیکت» به مزرعه ای متروک در مناطق روستایی «ویرجینیا» نقل مکان کنند. از جنگل ها و کوه های اطراف این منطقه، بوی خطر به مشام می رسد. وقتی عروسک «اریکا» و سپس خودش به شیوه ای شبیه ناپدید شدن دختری هفت ساله در پنجاه سال پیش، ناپدید می شوند، «دانیل» به شایعات همکلاسی هایش درباره ی زنی مرموز و حیوان از مرگ برگشته اش فکر می کند. آیا او می تواند خواهرش را نجات دهد؟
قسمت هایی از کتاب داستان یک روح (لذت متن)
پیرزن دختر را می بیند؛ درست همان کسی که لازم دارد. بچه که عروسکی را محکم بغل گرفته، از ماشین پیاده می شود. پیرزن بوی ترس به مشامش می خورد. دختر از این خانه ی تاریک و قدیمی می ترسد. دلش نمی خواهد اینجا زندگی کند.
دوباره روی یک پا می جهد و به همراهش می گوید: «وقت رفتنه پسرجون. ولی هیچ نگران نباش. به زودی می بینیمش. خود خودشه. اون مال ماست.» همین که خانواده وارد خانه ی جدیدش می شود، پیرزن و رفیقش هم در دل تاریکی فرو می روند و راه خانه را پیش می گیرند.
چراغ های ماشین در جاده بالا و پایین می رود. ماشین بزرگی کنار خانه می ایستد. حتی در تاریکی هم هر کسی می تواند ببیند که آنجا چه ویرانه ی زوار در رفته ای است. آماده است تا با وزش اولین تندباد، فرو بریزد.
مترجم :مروا باقریان
شابک :978-6004622110
قطع :رقعی
تعداد صفحه :190
سال انتشار شمسی :1403
سال انتشار میلادی :2015
نوع جلد :شومیز
سری چاپ :12
معرفی کتاب داستان یک روح اثر مری داونینگ هان
کتاب «داستان یک روح» رمانی نوشته ی «مری داونینگ هان» است که اولین بار در سال 2015 منتشر شد. پسری کلاس هفتمی به نام «دانیل» و خواهر هفت ساله اش، «اریکا»، به خاطر این که پدرشان شغلش را از دست داده، مجبور می شوند از مناطق حاشیه ای «کنتیکت» به مزرعه ای متروک در مناطق روستایی «ویرجینیا» نقل مکان کنند. از جنگل ها و کوه های اطراف این منطقه، بوی خطر به مشام می رسد. وقتی عروسک «اریکا» و سپس خودش به شیوه ای شبیه ناپدید شدن دختری هفت ساله در پنجاه سال پیش، ناپدید می شوند، «دانیل» به شایعات همکلاسی هایش درباره ی زنی مرموز و حیوان از مرگ برگشته اش فکر می کند. آیا او می تواند خواهرش را نجات دهد؟
قسمت هایی از کتاب داستان یک روح (لذت متن)
پیرزن دختر را می بیند؛ درست همان کسی که لازم دارد. بچه که عروسکی را محکم بغل گرفته، از ماشین پیاده می شود. پیرزن بوی ترس به مشامش می خورد. دختر از این خانه ی تاریک و قدیمی می ترسد. دلش نمی خواهد اینجا زندگی کند.
دوباره روی یک پا می جهد و به همراهش می گوید: «وقت رفتنه پسرجون. ولی هیچ نگران نباش. به زودی می بینیمش. خود خودشه. اون مال ماست.» همین که خانواده وارد خانه ی جدیدش می شود، پیرزن و رفیقش هم در دل تاریکی فرو می روند و راه خانه را پیش می گیرند.
چراغ های ماشین در جاده بالا و پایین می رود. ماشین بزرگی کنار خانه می ایستد. حتی در تاریکی هم هر کسی می تواند ببیند که آنجا چه ویرانه ی زوار در رفته ای است. آماده است تا با وزش اولین تندباد، فرو بریزد.