جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی دانلود رمان میم مثل مسیح از پریا ایوبی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتاب الکترونیک توسط SHAHDOKHT با نام دانلود رمان میم مثل مسیح از پریا ایوبی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 299 بازدید, 0 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته کتاب الکترونیک
نام موضوع دانلود رمان میم مثل مسیح از پریا ایوبی
نویسنده موضوع SHAHDOKHT
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط SHAHDOKHT
موضوع نویسنده

SHAHDOKHT

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
مدیر ارشد
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,818
39,051
مدال‌ها
25

mim_mesle_masih-768x463.jpg

رمان میم مثل مسیح​


عنوانرمان میم مثل مسیح
نویسندهپریا ایوبی
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه968
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک


راجب دختری به اسم مریان که با فوت مادرش، پدرش ازدواج مجدد می کند، نامادری مریان (سمیه) که با مریان سر ناسازگاری دارد، باعث آزار و اذیت مریان می شود، سمیه با درست کردن یک نامه ساختگی برای مریان توطئه می کند که با برادر زاده‌ی سمیه رابطه دارد، پدر مریان هم او را طرد میکند و سه ساله که مریان طرد شده و اکنون با قبول شدن مریان در دانشگاه …

خلاصه رمان میم مثل مسیح​

دل تو دلم نبود که بدونم رشته مورد علاقمو قبول شدم یا نه لباسای توی خونه رو با یه مانتو شلوار عوض کردمو شالمو روی سرم مرتب کردم … کیف پولمو کلید خونه رو برداشتمو از اتاقم اومدم بیرون … طبق معمول کسی خونه نبود کفشامو پوشیدمو رفتم بیرون … سعی میکردم تند تند راه برم که زودتر برسم … بعد از ۱۰ دقیقه راه رفتن به دکه روزنامه فروشی رسیدم روزنامه ای از دکه گرفتمو پولشو حساب کردم
قدمی به کنار پیاده رو برداشتمو گوشه ای ایستادم از بالا شروع کردم به خوندن و تند و با دقت نگاه میکردم هرچقدر بیشتر به اخر اسما میرسیدم هیجان و استرسم بیشتر میشد … دیگه داشتم نا امید میشدم که اسممو دیدم اول فکر کردم اشتباه دیدم دوباره نگاه کردم وااااای خدایا شکرت ،رشته ای که ساعت ها بخاطرش درس خوندمو جون کندم بالاخره قبول شدم از خوشحالی اشک توی چشممام جمع شده بود و دیدمو تار کرده بود
دلم میخواست از خوشحالی جیغ بزنم اما وسط خیابون نمیشد با خوشحالی وصف نشدنی راه اومده رو برگشتمو خودمو به خونه رسوندم … کسی نبود که خوشحالیمو باهاش تقسیم کنم ،مادری نبود که بغلش کنم و روزنامه رو نشونش بدمو بگم که به ارزوم رسیدم … با فکر به گذشته خوشحالی چند لحظه پیشم یادم رفت شاید همین گذشته و زندگیم باعث شد انقدر به هدفم مصمم تر شم لباسامو عوض کردمو روی تخت دراز کشیدم …


دانلود رمان میم مثل مسیح از رمان بوک
 
بالا پایین