جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

اشعار درحال تایپ {درد زندگی} اثر ▪︎اتریسا پردیس نگار کاربر انجمن رمان بوک▪︎

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار و دکلمه کاربران توسط Lady Atrisa با نام {درد زندگی} اثر ▪︎اتریسا پردیس نگار کاربر انجمن رمان بوک▪︎ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,176 بازدید, 16 پاسخ و 13 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار و دکلمه کاربران
نام موضوع {درد زندگی} اثر ▪︎اتریسا پردیس نگار کاربر انجمن رمان بوک▪︎
نویسنده موضوع Lady Atrisa
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Lady Atrisa
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

Lady Atrisa

سطح
0
 
مترجم انجمن
مترجم انجمن
فعال انجمن
Sep
228
1,199
مدال‌ها
2
Negar_1729764838980.png
شاعر: اتریسا پردیس نگار
قالب: نو
ژانر: عاشقانه و غمگین
مقدمه: عزیمت کردم با دلی بی‌جان
این عشق بی‌درد و بی‌نشان
دل تنگم از غم‌ها پریشان
در غصه‌ها گم شدم، ای امان

حس حسادت می‌گریزد از دل
فرمایشی‌ها را چنگ بزنم، نه کنم
چگونه بر این رخت نادیدنی
از آغوش روزگار برکنم؟

چگونه عمر رفته را کنج ذهنم جاکنم چوکوزه‌ای بالبه پرترک جرعه ی، ارجاع کنم
ای کاش زندگی در این دنیای پر درد
جای خنده بود و غم ز خود برکنم.
 
آخرین ویرایش:

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,700
27,727
مدال‌ها
9
1000087917.jpg
با سلام.
شاعر عزیز، ضمن خوش‌آمدگویی و سپاس از انتخاب انجمن رمان بوک برای منتشر کردن
آثار خود؛ خواهشمندیم قبل از تایپ اشعار قوانین زیر را با دقت مطالعه کنید:
[قوانین اشعار در حال تایپ]

پس از گذشت ده پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[درخواست نقد اشعار]

پس از ارسال پانزده پست می‌توانید درخواست جلد برای اشعار خود دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد اشعار]

پس از گذشت پانزده پست می‌توانید درخواست تعیین سطح برای اشعارتان بدهید:
‌[تاپیک درخواست تگ]

در صورتی که نمی‌خواهید به نوشتن اشعارتان ادامه دهید و یا سوالی دارید در این تاپیک اعلام کنید:
[تاپیک پرسش و پاسخ تالار شعر]

اگر اشعارتان به پایان رسید در این تاپیک اعلام کنید:
[اعلام پایان اشعار کاربران]

شاعران دقت کنند در صورتی که دو ماه تاپیکشان آپدیت نشود تاپیک بسته می‌شود.

●با آرزوی موفقیت شما
[ مدیریت تالار شعر]
 
موضوع نویسنده

Lady Atrisa

سطح
0
 
مترجم انجمن
مترجم انجمن
فعال انجمن
Sep
228
1,199
مدال‌ها
2
کاش غم‌ها خجل شوند از صبوری‌مان
کاش روزگار بچرخد به کام دلمان

گفتم چگونه بفهمم زیبایی روحم را
گفتا دید بصیرت گشاد ابصار دردلان را
چشم‌هایت را نور عقل بخش
و بیاب انسانیت‌های پنهان را

کسی چه داند شاید که باشد تمام آرزویمان
نرسیدنی‌ها که دل برافراشتند در این جا و آن جا

کسی چه می‌داند شاید که در انتظار نشسته‌اند
دور و دور از ما، در آرزوی روزها

شاید آن رویاها می‌خواهند که از ته دل بخواهیم
شاید زندگی همین خواستن‌ها و انتظار نشستن‌هاست
 
موضوع نویسنده

Lady Atrisa

سطح
0
 
مترجم انجمن
مترجم انجمن
فعال انجمن
Sep
228
1,199
مدال‌ها
2
دلشکسته مباش، ایام همیشه در گردش است
پی هر شب تاری، بامدادی درخشان در تابش است
عهد خود را وفا کن، گرچه سست است و سخت
اعتماد دیگران را با شکستن عهد در دست مشکن

دشمنی حتی دشمن نیز، به جان نخر
چه برسد به دوستی که یار دلبرهست و گرانی‌اش بگیر

دل به دل‌ها راه‌های دور و دراز دارد
غم‌ها در اعماق قلوب چاه‌ها دارد
اما اگر الفت و اعتماد حقیقی ریشه دوانی
با سخنان نرم و شیرین، چه دردها که بزدایی

هر آنکه را که از جان خویش بیش دوست می‌داری
با زبان تلخ و روی ترش، همچون نیش مار وتبر تیشه مکن
این نکته‌ها را به یاد داشته باش، آری
که در برابر مشکلات، ایستادن است چاره کار
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Lady Atrisa

سطح
0
 
مترجم انجمن
مترجم انجمن
فعال انجمن
Sep
228
1,199
مدال‌ها
2
زندگی لبریزه غم وشادی قصیرست و فناپذیر
این سخنان را ازمن دنیادیده بپذیر
نه غمش می ارزد به گریستن درکلبه ای محزون
نه شادیش می ماند از چلچله روز تا بوق سگ افزون
بهترین ره برایت چنین است که بگویی وبخندی وبخندی
به روزگار پردرد وغمش مشکلات تمام نشدنی پرزجرش
به کمبود هاو نبود هایش به رو برگردان فلک و چرخش هایش
به کارگیرو کاردان باش زمهارت ها گرفته تا طرز وفکرت وعزت نفست
روی افراد دورو صورت های بی نوره خیره رو
بازنکن حساب زندگیت را برملاء نکن شادی وغمت را
گر ویران شوی اسیره سیتره ای اعتاب سرزنشگر ان شوی
حوصله ای منت وهمت معمار نباشد که به آراید ویرانه مارا
زین هستی سفاک باید که باشی جلوه گر زیبایی و تجملات
زین مردمان دیده رو فقط وفقط روی زرین وزیور جبروت هست مهم
کسی ندارد کاری وباری به ذات وفطرت راستین، نیست مهم
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Lady Atrisa

سطح
0
 
مترجم انجمن
مترجم انجمن
فعال انجمن
Sep
228
1,199
مدال‌ها
2
زندگی را جنت سازد عشق ورزی بی پایان
خوشبختی به تو پیوسته باشد گربخواهی الفتی ز جان
نیکی ها وزیبایی ها دردل تو خواهند دوید
هرگاه خوبی کنی خواستار تو خواهند شدانتظار بی جا آشفته سازد هرآنچه ستودنی است
چندین رنج وسختی بر دوش تو آید خم مشو
با دل صبوری کن گیسوی خویش را بچین لیکن زجا کنده مشو

چرا که خالق است در دل ها سکوتی جان فزا
بی او ای مخلوق لفظ تنهایی کلامی بی معناست وخطایی بی نها
گرعشقت دردل ها،جایی والاتر ازاسمان باشد،
پیچیدگی دنیای غم ،دراین ساحت بی معناست ودراین جاده نوا باشد.
پس درآغوش محبت او،
قوم وخویش جمع کن، بابرنامه عشق ،دل هارابه هم پیوسته کن.
ای عاشق بگو تادلت بی نهایت عشق ورزد،
تازهر سختی بی جنگ وبی غماز غزلی سربریزد
 
موضوع نویسنده

Lady Atrisa

سطح
0
 
مترجم انجمن
مترجم انجمن
فعال انجمن
Sep
228
1,199
مدال‌ها
2
هرکس خواهد نزدخدا جایگاه محبوبیت یابد
با خوش‌اخلاقی دل بندگان را به دست آرد

گوش‌ها را برای شنیدن نوای نیکوایی مأنوس ساز
آن نوایی را که خیر وصلاح نمی اورد، گوش مده باز
زیرا این عمل دل‌ها را زنگار می‌زند
سرزنش‌ها را به دوش تو می‌ زند

فضائل و خلقیات شایسته چه سخت به دستی حاصل آید
و چه آسان زکف بی‌دقت و مراقبت برون آید

تمام دستورات دین در این مصرع نهفته است
در حق‌گویی و قضاوت عادلانه، وفای عهد خفته است
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Lady Atrisa

سطح
0
 
مترجم انجمن
مترجم انجمن
فعال انجمن
Sep
228
1,199
مدال‌ها
2
آیه‌ای نازل گشت، با مفهومی جان‌فزا
که ذکر خدا، دل‌ها را می‌دهد آرام و رضا

بیان کرده بر ما، که صنع تو جوری‌ست،
که جز یاد تو، آسایش نگریزد ز دل ها

فرق ظریفی‌ست میان بی‌قراری و غم،
جز یاد تو، جانی نمی‌دهد دردل راکد ما

پیکار خیال، وهم و درگیری بی‌ربط،
مدام عذابت می‌دهند با رنج وجزایی بی دوا

گر خواستار نیازت شوی، طالب غیر توجویی
نباشد طعمه‌های دنیا، مذموم تر ز هر وز ووبال ما

چاره‌ساز مشکلات، خوش‌نواز درخت زندگی،
تنها خود تویی، ای آشنای روح و جان ما

از جای دور، ز لحظاتی، به سان فهمی عمیق،
مهم‌ترین بخش زیستن، پذیرش آلام ومحنت ما

پذیرش دریای غم، پرتلاطم و مواج،
پذیرش شکست‌های بی‌پایان و دردهای توفان‌زده ما

پذیرش سونامی زخم‌ها، و تنهایی بی‌کران،
پذیرش وقایع جاودان، که دیگر دست بر نخواهد داشت ز این ماء ما

پذیرش آنچه آمیخته‌ست در خمیر روح ما،
آنچه در ذات تو تنیده‌ست، همانا عشق و حیات ما
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Lady Atrisa

سطح
0
 
مترجم انجمن
مترجم انجمن
فعال انجمن
Sep
228
1,199
مدال‌ها
2
حدس و گمان مذمومت ز من جدا کن
نقش خریدار در این بازار رنج و بلا کن

ز خودفروشان نبودم، کسی نجنگید به بهای من


نگون‌بخت، آن کسی‌ست که در دنیایمان انتظارات بیش زپیش دارند

خواهش وتمنا آرندبیش از دانایی دگران
یاد گیرند


گره پیچی مردمان، زمانی عیان گشت

که نگاه‌مان به هم، نه بر آدمیت، بلکه مسلک ضرب العجل گشت

گویند با مردمان بی‌غم، غم دل نتوان گفت
ولی من گویم، دل خالی شود، شاید گوشی به شنیدنش دلتنگی کند

تخت‌خواب‌مان گر حریر طلا باشد،
ملحفه نخ نقره، تاضمیر در رنج باشد، خواب دل آرام وناز، خِفَت باشد

آنقدر ظلم دیدم که با خود گفتم،
جز تمکین مرگ، نه دارم فرجامی خوش و نه سرانجامی نیک
در دنیای پر از ماتم، در تنگنایی بی‌انتهایی در یاد می‌رانم
 
موضوع نویسنده

Lady Atrisa

سطح
0
 
مترجم انجمن
مترجم انجمن
فعال انجمن
Sep
228
1,199
مدال‌ها
2
ای والدین، در آینه‌ای ما را بنگرید،
کودکان، این دُرهای گرانبها، در دل جویید

رفتارشان سرود عشق است، نغمه‌ای خاموش،
محبت و آرامش، در سیرتشان آب روشن و نوش.

غرور را بر دوش ننهید، گیسوان خویش برفشانید،
چو دنیای دیگران را درک کنید، دل برگیرید.

مدارا و مهربانی، کلید زندگی‌های خوش است،
در آغوش عشقی آباد، فرزندانتان را در آوای عشق بسوزانید.

زندگی گوهری است، در زنجیر محبت، بی‌غرض،
بیایید با هم، در روشنایی، عشق را بیفزایید، بی ترس
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین