Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,532
- 22,013
- مدالها
- 3
سرپرست نهاد کتابخانههای عمومی کشور گفت: در حوزه فرهنگ، نشر و کتاب و شعر و ادبیات چهرههایی داریم که از نظر رسانه ای فرصت چهره شدن همانند سلبریتیهای سینمایی را پیدا نکردند، به این دلیل که به آنها پرداخته و فرآیند فعالیتهای آنها رسانه ای نشده است.
پس از پایان دوران هفت ساله حضور آقای علیرضا مختارپور، در سمت دبیرکلی نهاد کتابخانه های عمومی کشور که با تغییرات و دستاوردهای قابل توجهی همراه بود، مهدی رمضانی، معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی این نهاد فرهنگی به سرپرستی نهاد کتابخانه ها، برگزیده شد.
رمضانی دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی و دانشجوی دکترا در همین رشته است.
او در طول دوران فعالیت خود در حوزه فرهنگ در سمتهای مختلفی حضور داشته که از جمله میتوان به معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، معاون انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی، عضو شورای سیاست گذاری نمایشگاههای فرهنگی شهر تهران، عضو کارگروه کتاب و نشر مشاوران جوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عضو و نایب رئیس هیات مدیره موسسه نشر شهر، عضو کار گروه کتاب شورای فرهنگی دفتر مقام معظم رهبری و عضو شورای سیاستگذاری هفته کتاب جمهوری اسلامی، اشاره کرد.
رمضانی، با حضور در خبرگزاری ایرنا به سوالات خبرنگار فرهنگی این رسانه، پاسخ داد که بخش دوم این گفتگو را می خوانیم.
تا چه حد دغدغه ترویج کتابخوانی دارید
در نهاد دو نگاه برای ترویج کتابخوانی وجود دارد. یک نگاه این است که صرفا متاثر از کتابخانه باشد، یعنی ما با اتکا بر کتابخانه، متولی ترویج کتاب و کتابخوانی هستیم. دیگر اینکه ما مسئولیت کتابخانه های عمومی را داریم و یکی از کارهایی هم که باید انجام دهیم ترویج کتابخوانی است و وقتی این صورت بگیرد عملا مراجعه به کتابخانه های عمومی هم افزایش پیدا می کند.
اینگونه ترویج را منوط به حضور در موقعیت کتابخانه یا صرفا متکی به کتابخانه، انجام نداده ایم، در هر دو نگاه، فضا برای کار وجود دارد و محدودیتی نیست و ما تلاش کردیم از هر دو ظرفیت استفاده کنیم. هرچند بالاخره باید موقعیت کتابخانه را در مباحث ترویجی در نظر بگیریم ولی مانع آن نمی شود از فضاهای ترویجی که در این حوزه وجود دارد غفلت کنیم.
برای مثال اتفاقی است که در حوزه معرفی نویسندگان و کتاب ها در سازمان زیباسازی شهرداری تهران و مشارکت دستگاه ها از جمله نهاد ما و معاونت فرهنگی، خانه کتاب و حوزه هنری شکل گرفت که این ترویج راه بیفتد. اسمی از کتابخانه نبود ولی از کتاب بود و این می تواند منجر به مراجعه به کتابخانه شود، این کار اثری مثبت داشت، کار خوب را باید تکریم و تقدیر کرد تا دیگران هم ترغیب شوند دنبال کار خوب بروند.
در حوزه های مختلف ساحت فرهنگ و هنر، فرآیند اتفاقات در واقع فرآیند رسانه ای است و مورد توجه واقع و به آن پرداخته می شود. به طور مثال در حوزه سینما از انعقاد قرارداد و پیدا کردن بازیگر و عوامل و شروع پروژه تا اتمام آن و پروانه نمایش و اکران و موانع آن، همه تبدیل به خبر می شود و فضاسازی جدی و اساسی برای آن شکل می گیرد. به همین ترتیب در تئاتر کمی کمتر و در موسیقی کمی بیشتر. اما در حوزه کتاب این فضا سازی را نداریم. مثلا انعقاد قرارداد یک کتاب یا انتخاب یک سوژه تبدیل به هیجان در فضای رسانه ای نمی شود. برای ترویج کتابخوانی مردم به این فضاسازی ها و ترغیب ها و تشویق ها و دلالت دادن ها نگاه می کنند.
چهره های سینمایی خیلی ارزشمندند و ما از آنها خاطره داریم و در ذهن ما هستند یا بعضی موسیقی ها و آهنگ ها برای ما خاطره سازند ولی همه اینها مسیری را طی کرده اند که به این نقطه رسیده اند. در سطح شهر به هر بهانه ای مثلا برای تبلیغ یک کالا بازیگران را می آورند، به دلیل اینکه بار انتقال مفهوم برای خود پیدا کرده است و فراتر از بازیگری رفته و به چهره اثر گذار تبدیل شده است. نمی خواهم از واژه سلبریتی استفاده کنم اما در حوزه فرهنگ و نشر و کتاب و شعر و ادبیات چهره هایی داریم که از نظر رسانه ای این توانایی را پیدا نکردند، به این دلیل که به آنها پرداخته نشده است، چون فرآیند فعالیت های آنها رسانه ای نشده است
من دنبال تخصیص حوزه ای نیستم اما می گویم در کنار حوزه های دیگر باید به این هم پرداخته شود. نویسندگان انسان های زحمتکش، فرهیخته و ارزشمندی هستند. عناصر فرهنگ و حوزه کتاب و کتابخوانی عناصر فرهیخته ای هستند، کتابداران ما انسانهای اهل مطالعه و فکر هستند، چرا نباید به اینها پرداخته شود؟
ما در نهاد کتابخانه ها به واسطه گستردگی و تنوعی که داریم کارهای متعددی انجام می دهیم. در حال حاضر برنامه ای راجع به مادران شهدا هر یکشنبه برگزار می شود و تا سال آینده هم ادامه دارد. به عنوان یک مخاطب می گویم که خیلی برنامه تکان دهنده و شیرین و جذابی است. یا اتفاقاتی که در محافل ادبی می افتد.
حساسیتی که من در بحث فضای رسانه ای دارم در موضوعات فرهنگی در این حوزه هم بسیار صدق می کند. می خواهیم که حساسیت رسانه ها به این حوزه باشد. غیر از خبرهای روتین منظم یا پیگیری زمانی که مشکلی پیش آید.
ارتباط مستمر خبرگیر اثر بخش، حتی مطالبه گر و حتی منتقد. هرچقدر ما مورد توجه از این حیث واقع شویم حتی در مقام نقد مثبت و منفی به ارتقا ما کمک می کند. توجه مسئولین کشور را به این حوزه جلب می کند. رهبری هم در این زمینه دغدغه دارند و آن را منظم و مستمر بیان کردند. توجه رسانه ای به موضوع کتاب و کتابخوانی در ساحت فرهنگ خیلی می تواند به رشد این حوزه کمک کند.
عبارتی در جامعه مطرح شد که به نظرم اصلش اصل درستی است. با عنوان اینکه کتاب خواندن باید پز محسوب شود. یعنی انسانها لذت ببرند از اینکه کتابخوان خوانده می شوند. حتی انواع موضوعات کتابی که در دست دارند، باید عمومی شود. نکته دیگر مراجعه به کتاب به عنوان عنصر اولیه و اصلی است. به طور مثال برای آشپزی کردن اول نمی گوییم به کتاب مراجعه کنم. می گوییم در اینترنت جست وجو کنم و یا از خانواده بپرسم اما نباید اینطور باشد، چرا به کتاب مراجعه نکنیم. درست است که اینترنت آسان تر است اما به همان اندازه هم سطحی تر است و حتما کتاب عمیق تر است اما متاسفانه ذهن به سمت کتاب نمی رود. اینها کارهایی است که در حوزه تبلیغ و ترویج می توان انجام داد.
در نهاد برای حل این مسئله راهکار این است که کتاب را هسته اصلی اقمار حوزه فرهنگ می دانیم. مثلا اگر می خواهیم بحثی از روانشناسی در کتابخانه مطرح کنیم اساس آن کتاب است و دوره ای با حضور دکتر گلزاری می گذاریم که راجع به مباحث روان شناسی خانواده صحبت کنند. اگر می گوییم دنبال شغل هستیم اساس آن کتاب است و بعد کارگاه کاریابی می گذاریم که افراد از آن استفاده کنند.
حالا اگر به کتابخانه به این صورت بنگرید، می بینید چه مرکز موثری در همه سطوح است. این نگاه در دوره آقای مختارپور بود و جدی تر و اساسی تر در آینده انشاالله در نهاد صورت بگیرد. یکی از اتفاقاتی که در این سالها افتاد جدی گرفتن شعر و ادبیات در حوزه کتابخانه های عمومی بود. محافل ادبی با همین منطق و اساس شکل گرفت و حول محور همین موضوع تکمیل و محل مراجعه نویسندگان و شعرا و برگزارکنندگان برنامه، شد.
حال باید مابه ازای آن را در مردم هم پیدا کنیم. آفت این را هم عرض میکنم، ما نباید دچار این شویم که خودمان برای خود برنامه انجام دهیم و خوشحال باشیم. وقتی این برنامه ها موثر است که مخاطب داشته باشد. یکی از افتخارات کتابخانه های عمومی این است که جزو معدود حلقه های فرهنگی است که ارتباط مستقیم و مستمر با مردم دارد.
در سینما محصول با مردم ارتباط دارد. عناصر سینما برای تعریف یک رویداد در اکران فیلم حاضر می شوند. ولی در کتابخانه ها مردم با همه عناصر در ارتباط هستند. با کتابخانه در تماس هستند. با نویسنده ارتباط دارند. منظورم خدمت رسانی در این حوزه است. این فضای خدمت رسانی فرهنگی فضای پویایی است که هر روز تجدید و تکرار می شود. من سفرهای زیادی رفته ام و در سالن مطالعه و مخازن کتابخانه ها شلوغ، متوسط، روستایی، شهری، بوده ام، حتی فرصت بودن با کتابخانه سیار را داشته ام که بدانم کجا می رود و در کدام مسجد و مدرسه می ایستد و چه کار می کند و برخورد مردم چطور است؟ کتابخانه سیار یک سوژه رسانه ای شیرین درونش دارد. که می شود از آن مستند ساخت. حیات در این نوع کتابخانه جریان دارد. این نوع را در هیچ یک از حوزه های فرهنگ نداریم. در موسیقی، در تئاتر، در سینما. با آن نگاه و این ظرفیت باید مخاطبان و اعضای کتابخانه های عمومی را افزایش دهیم.
در دومین نمایشگاه مجازی کتاب تهران، با خانه کتاب و ادبیات همکاری داشتید، همکاری های نهاد ادامه دار خواهد بود؟
اساسا در دوره های مختلف، بنای نهاد بر تعامل و همکاری بوده و تلاش کردیم از ظرفیت های مختلف استفاده کنیم. در دوره های قبل مذاکره فشردهای با معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد داشتیم که در طرح های فروش کتاب مشارکت کنیم، با توجه به اینکه در مناطق محروم؛ فرصت و امکان خرید و فروشگاه وجود ندارد اما ما در آن مناطق کتابخانه داریم، این پیشنهاد را دادیم ولی متاسفانه با دوستان به جمع بندی نرسیدیم.
از سوی دیگر افتتاح کتابخانه با رویکرد ادبیات داستانی و شعر را داشتیم و کتابخانه شهید چمران به این سمت حرکت کرد. در این تعامل نگاهمان خیلی به سمت لوگو و برند نیست، نه اینکه اصلا توجهی نداشته باشیم ولی اساس تعامل بر این نیست.
دوستان در خانه کتاب و ادبیات ایران، از ما درخواست همکاری کردند با توجه به اینکه از شروع پروژه تا راه افتادن نمایشگاه مجازی، زمان محدود بود ولی تمام تلاشمان را کردیم که نهایت همکاری انجام شود. با خانه کتاب در دو بعد همکاری جدی داشتیم. اول در مباحث جمعی و برگزاری مراسم های حاشیه ای نمایشگاه مجازی کتاب و دیگری استفاده از ظرفیت کتابخانه های عمومی در اطلاع رسانی و همکاری برای حضور مردم و مشارکت مردم برای خرید کتاب. با همکاری دوستان به همه اعضای کتابخانه های عمومی که شماره آنها را در اختیار داشتیم، پیامک ارسال کردیم، از سوی دیگر امکان ثبت کتاب در کتابخانه برایشان فراهم شد.
علاقه مندیم تعاملات گسترده ای با آموزش و پرورش در حوزه های مختلف داشته باشیم و می دانیم که اگر این فضا شکل بگیرد، میتوانیم از ظرفیتی که دارند استفاده کنیم و در حوزه کتاب و کتابخوانی ترویج جدی صورت بگیرد. هیچ گریزی وجود ندارد، اگر بخواهیم تحولی در کتاب و کتابخوانی صورت بگیرد باید از ظرفیت آموزش و پرورش استفاده کنیم.
پس از پایان دوران هفت ساله حضور آقای علیرضا مختارپور، در سمت دبیرکلی نهاد کتابخانه های عمومی کشور که با تغییرات و دستاوردهای قابل توجهی همراه بود، مهدی رمضانی، معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی این نهاد فرهنگی به سرپرستی نهاد کتابخانه ها، برگزیده شد.
رمضانی دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم سیاسی و دانشجوی دکترا در همین رشته است.
او در طول دوران فعالیت خود در حوزه فرهنگ در سمتهای مختلفی حضور داشته که از جمله میتوان به معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، معاون انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی، عضو شورای سیاست گذاری نمایشگاههای فرهنگی شهر تهران، عضو کارگروه کتاب و نشر مشاوران جوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عضو و نایب رئیس هیات مدیره موسسه نشر شهر، عضو کار گروه کتاب شورای فرهنگی دفتر مقام معظم رهبری و عضو شورای سیاستگذاری هفته کتاب جمهوری اسلامی، اشاره کرد.
رمضانی، با حضور در خبرگزاری ایرنا به سوالات خبرنگار فرهنگی این رسانه، پاسخ داد که بخش دوم این گفتگو را می خوانیم.
تا چه حد دغدغه ترویج کتابخوانی دارید
در نهاد دو نگاه برای ترویج کتابخوانی وجود دارد. یک نگاه این است که صرفا متاثر از کتابخانه باشد، یعنی ما با اتکا بر کتابخانه، متولی ترویج کتاب و کتابخوانی هستیم. دیگر اینکه ما مسئولیت کتابخانه های عمومی را داریم و یکی از کارهایی هم که باید انجام دهیم ترویج کتابخوانی است و وقتی این صورت بگیرد عملا مراجعه به کتابخانه های عمومی هم افزایش پیدا می کند.
اینگونه ترویج را منوط به حضور در موقعیت کتابخانه یا صرفا متکی به کتابخانه، انجام نداده ایم، در هر دو نگاه، فضا برای کار وجود دارد و محدودیتی نیست و ما تلاش کردیم از هر دو ظرفیت استفاده کنیم. هرچند بالاخره باید موقعیت کتابخانه را در مباحث ترویجی در نظر بگیریم ولی مانع آن نمی شود از فضاهای ترویجی که در این حوزه وجود دارد غفلت کنیم.
برای مثال اتفاقی است که در حوزه معرفی نویسندگان و کتاب ها در سازمان زیباسازی شهرداری تهران و مشارکت دستگاه ها از جمله نهاد ما و معاونت فرهنگی، خانه کتاب و حوزه هنری شکل گرفت که این ترویج راه بیفتد. اسمی از کتابخانه نبود ولی از کتاب بود و این می تواند منجر به مراجعه به کتابخانه شود، این کار اثری مثبت داشت، کار خوب را باید تکریم و تقدیر کرد تا دیگران هم ترغیب شوند دنبال کار خوب بروند.
در حوزه های مختلف ساحت فرهنگ و هنر، فرآیند اتفاقات در واقع فرآیند رسانه ای است و مورد توجه واقع و به آن پرداخته می شود. به طور مثال در حوزه سینما از انعقاد قرارداد و پیدا کردن بازیگر و عوامل و شروع پروژه تا اتمام آن و پروانه نمایش و اکران و موانع آن، همه تبدیل به خبر می شود و فضاسازی جدی و اساسی برای آن شکل می گیرد. به همین ترتیب در تئاتر کمی کمتر و در موسیقی کمی بیشتر. اما در حوزه کتاب این فضا سازی را نداریم. مثلا انعقاد قرارداد یک کتاب یا انتخاب یک سوژه تبدیل به هیجان در فضای رسانه ای نمی شود. برای ترویج کتابخوانی مردم به این فضاسازی ها و ترغیب ها و تشویق ها و دلالت دادن ها نگاه می کنند.
چهره های سینمایی خیلی ارزشمندند و ما از آنها خاطره داریم و در ذهن ما هستند یا بعضی موسیقی ها و آهنگ ها برای ما خاطره سازند ولی همه اینها مسیری را طی کرده اند که به این نقطه رسیده اند. در سطح شهر به هر بهانه ای مثلا برای تبلیغ یک کالا بازیگران را می آورند، به دلیل اینکه بار انتقال مفهوم برای خود پیدا کرده است و فراتر از بازیگری رفته و به چهره اثر گذار تبدیل شده است. نمی خواهم از واژه سلبریتی استفاده کنم اما در حوزه فرهنگ و نشر و کتاب و شعر و ادبیات چهره هایی داریم که از نظر رسانه ای این توانایی را پیدا نکردند، به این دلیل که به آنها پرداخته نشده است، چون فرآیند فعالیت های آنها رسانه ای نشده است
من دنبال تخصیص حوزه ای نیستم اما می گویم در کنار حوزه های دیگر باید به این هم پرداخته شود. نویسندگان انسان های زحمتکش، فرهیخته و ارزشمندی هستند. عناصر فرهنگ و حوزه کتاب و کتابخوانی عناصر فرهیخته ای هستند، کتابداران ما انسانهای اهل مطالعه و فکر هستند، چرا نباید به اینها پرداخته شود؟
ما در نهاد کتابخانه ها به واسطه گستردگی و تنوعی که داریم کارهای متعددی انجام می دهیم. در حال حاضر برنامه ای راجع به مادران شهدا هر یکشنبه برگزار می شود و تا سال آینده هم ادامه دارد. به عنوان یک مخاطب می گویم که خیلی برنامه تکان دهنده و شیرین و جذابی است. یا اتفاقاتی که در محافل ادبی می افتد.
حساسیتی که من در بحث فضای رسانه ای دارم در موضوعات فرهنگی در این حوزه هم بسیار صدق می کند. می خواهیم که حساسیت رسانه ها به این حوزه باشد. غیر از خبرهای روتین منظم یا پیگیری زمانی که مشکلی پیش آید.
ارتباط مستمر خبرگیر اثر بخش، حتی مطالبه گر و حتی منتقد. هرچقدر ما مورد توجه از این حیث واقع شویم حتی در مقام نقد مثبت و منفی به ارتقا ما کمک می کند. توجه مسئولین کشور را به این حوزه جلب می کند. رهبری هم در این زمینه دغدغه دارند و آن را منظم و مستمر بیان کردند. توجه رسانه ای به موضوع کتاب و کتابخوانی در ساحت فرهنگ خیلی می تواند به رشد این حوزه کمک کند.
عبارتی در جامعه مطرح شد که به نظرم اصلش اصل درستی است. با عنوان اینکه کتاب خواندن باید پز محسوب شود. یعنی انسانها لذت ببرند از اینکه کتابخوان خوانده می شوند. حتی انواع موضوعات کتابی که در دست دارند، باید عمومی شود. نکته دیگر مراجعه به کتاب به عنوان عنصر اولیه و اصلی است. به طور مثال برای آشپزی کردن اول نمی گوییم به کتاب مراجعه کنم. می گوییم در اینترنت جست وجو کنم و یا از خانواده بپرسم اما نباید اینطور باشد، چرا به کتاب مراجعه نکنیم. درست است که اینترنت آسان تر است اما به همان اندازه هم سطحی تر است و حتما کتاب عمیق تر است اما متاسفانه ذهن به سمت کتاب نمی رود. اینها کارهایی است که در حوزه تبلیغ و ترویج می توان انجام داد.
در نهاد برای حل این مسئله راهکار این است که کتاب را هسته اصلی اقمار حوزه فرهنگ می دانیم. مثلا اگر می خواهیم بحثی از روانشناسی در کتابخانه مطرح کنیم اساس آن کتاب است و دوره ای با حضور دکتر گلزاری می گذاریم که راجع به مباحث روان شناسی خانواده صحبت کنند. اگر می گوییم دنبال شغل هستیم اساس آن کتاب است و بعد کارگاه کاریابی می گذاریم که افراد از آن استفاده کنند.
حالا اگر به کتابخانه به این صورت بنگرید، می بینید چه مرکز موثری در همه سطوح است. این نگاه در دوره آقای مختارپور بود و جدی تر و اساسی تر در آینده انشاالله در نهاد صورت بگیرد. یکی از اتفاقاتی که در این سالها افتاد جدی گرفتن شعر و ادبیات در حوزه کتابخانه های عمومی بود. محافل ادبی با همین منطق و اساس شکل گرفت و حول محور همین موضوع تکمیل و محل مراجعه نویسندگان و شعرا و برگزارکنندگان برنامه، شد.
حال باید مابه ازای آن را در مردم هم پیدا کنیم. آفت این را هم عرض میکنم، ما نباید دچار این شویم که خودمان برای خود برنامه انجام دهیم و خوشحال باشیم. وقتی این برنامه ها موثر است که مخاطب داشته باشد. یکی از افتخارات کتابخانه های عمومی این است که جزو معدود حلقه های فرهنگی است که ارتباط مستقیم و مستمر با مردم دارد.
در سینما محصول با مردم ارتباط دارد. عناصر سینما برای تعریف یک رویداد در اکران فیلم حاضر می شوند. ولی در کتابخانه ها مردم با همه عناصر در ارتباط هستند. با کتابخانه در تماس هستند. با نویسنده ارتباط دارند. منظورم خدمت رسانی در این حوزه است. این فضای خدمت رسانی فرهنگی فضای پویایی است که هر روز تجدید و تکرار می شود. من سفرهای زیادی رفته ام و در سالن مطالعه و مخازن کتابخانه ها شلوغ، متوسط، روستایی، شهری، بوده ام، حتی فرصت بودن با کتابخانه سیار را داشته ام که بدانم کجا می رود و در کدام مسجد و مدرسه می ایستد و چه کار می کند و برخورد مردم چطور است؟ کتابخانه سیار یک سوژه رسانه ای شیرین درونش دارد. که می شود از آن مستند ساخت. حیات در این نوع کتابخانه جریان دارد. این نوع را در هیچ یک از حوزه های فرهنگ نداریم. در موسیقی، در تئاتر، در سینما. با آن نگاه و این ظرفیت باید مخاطبان و اعضای کتابخانه های عمومی را افزایش دهیم.
در دومین نمایشگاه مجازی کتاب تهران، با خانه کتاب و ادبیات همکاری داشتید، همکاری های نهاد ادامه دار خواهد بود؟
اساسا در دوره های مختلف، بنای نهاد بر تعامل و همکاری بوده و تلاش کردیم از ظرفیت های مختلف استفاده کنیم. در دوره های قبل مذاکره فشردهای با معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد داشتیم که در طرح های فروش کتاب مشارکت کنیم، با توجه به اینکه در مناطق محروم؛ فرصت و امکان خرید و فروشگاه وجود ندارد اما ما در آن مناطق کتابخانه داریم، این پیشنهاد را دادیم ولی متاسفانه با دوستان به جمع بندی نرسیدیم.
از سوی دیگر افتتاح کتابخانه با رویکرد ادبیات داستانی و شعر را داشتیم و کتابخانه شهید چمران به این سمت حرکت کرد. در این تعامل نگاهمان خیلی به سمت لوگو و برند نیست، نه اینکه اصلا توجهی نداشته باشیم ولی اساس تعامل بر این نیست.
دوستان در خانه کتاب و ادبیات ایران، از ما درخواست همکاری کردند با توجه به اینکه از شروع پروژه تا راه افتادن نمایشگاه مجازی، زمان محدود بود ولی تمام تلاشمان را کردیم که نهایت همکاری انجام شود. با خانه کتاب در دو بعد همکاری جدی داشتیم. اول در مباحث جمعی و برگزاری مراسم های حاشیه ای نمایشگاه مجازی کتاب و دیگری استفاده از ظرفیت کتابخانه های عمومی در اطلاع رسانی و همکاری برای حضور مردم و مشارکت مردم برای خرید کتاب. با همکاری دوستان به همه اعضای کتابخانه های عمومی که شماره آنها را در اختیار داشتیم، پیامک ارسال کردیم، از سوی دیگر امکان ثبت کتاب در کتابخانه برایشان فراهم شد.
علاقه مندیم تعاملات گسترده ای با آموزش و پرورش در حوزه های مختلف داشته باشیم و می دانیم که اگر این فضا شکل بگیرد، میتوانیم از ظرفیتی که دارند استفاده کنیم و در حوزه کتاب و کتابخوانی ترویج جدی صورت بگیرد. هیچ گریزی وجود ندارد، اگر بخواهیم تحولی در کتاب و کتابخوانی صورت بگیرد باید از ظرفیت آموزش و پرورش استفاده کنیم.