Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,534
- 22,012
- مدالها
- 3
عقود و قراردادها را می توان از جهات مختلف تقسیم بندی نمود این جهات اجمالاً عبارتند از : از جهت موضوع قرارداد که می تواند مبادله کالا یا شیء و یا انجام یک تعهد باشد، از جهت تعداد افراد دخیل در آن که می تواند دو یا سه یا بیشتر طرف داشته باشد، از جهت لازم الاجرا بودن یا غیر آن، از جهت آنی و لحظه ای یا مستمر بودن و در نهایت از جهت مجانی یا معوض بودن.در ادامه ضمن اشاره به دسته بندی های مختلف قرارداد به تعریف هر یک از اقسام آن می پردازیم.ممکن است یک قرارداد در چندین دسته بندی قرار بگیرد و واجد صفات متعددی باشد مثل اینکه قرارداد بیع (خرید و فروش) هم لازم الاجرا است هم منجز است هم معوض است هم تملیکی است و هم عینی.
قرارداد لازم (لازم الاجرا):
عقد لازم آن است که هیچ یک از طرفین معامله حق فسخ (انحلال ارادی) آن را نداشته باشد مگر در موارد معینه (مثل عقد بیع یا خرید و فروش یا اجاره یا معاوضه یا عقد نکاح) . بنابراین عقد لازم را در دو صورت می توان منحل کرد:
1- اعمال حق فسخ (خیار فسخ)
2- اقاله یا تفاسخ: به این صورت ک همان اراده هایی که عقد را به وجود آورده اند، می توانند با توافق یکدیگر آن را منحل کنند.
قرارداد جایز (غیر لازم الاجرا) :
قرارداد جایز آن است که هر یک از طرفین بتوانند هر وقتی بخواهد آن را فسخ کند.اصولا ً قابلیت فسخ عقد جایز، جزء ماهیت آن نیست و حق فسخ قرارداد قابل اسقاط است مگر در مواردی که جواز عقد با نظم عمومی در ارتباط است که در این صورت نمی توان عقد جایز را از نظر قابلیت فسخ به صورت عقد لازم درآورد و آن عقودی است مثل وعده نکاح یا رجوع از وصیت یا وکالت یا ودیعه یا عاریه یا هبه قبل از قبض.اما به طرق زیر می توان قرارداد جایز را غیرقابل فسخ نمود:
انعقاد عقد در قالب عقد صلح (صلح عقد لازم است، اگرچه در مقام عقود جایز واقع شده باشد و بر هم نمی خورد مگر در موارد فسخ به خیار یا اقاله)
درج شرط عدم قابلیت فسخ
گنجاندن خود عقد جایز ضمن عقد لازم
درج شرط عدم قابلیت فسخ ضمن خود عقد جایز (مثل وکالت بلاعزل)
نکته : لازم به ذکر است در صورت گنجاندن عقد جایز ضمن عقد لازم، ماهیت عقد جایز تغییر نمی کند، بلکه فقط عقد جایز از آن عقد لازم، کسب لزوم می کند. به این معنا که دیگر هیچ یک از طرفین نمی توانند هر وقت بخواهند عقد را فسخ کنند ولی عقد جایز همچنان با فوت، یا جنون یا سفه (اگر رشد شرط شده باشد) منفسخ می شود.
قرارداد دو وجهی :
قرارداد ممکن است نسبت به یک طرف لازم باشد و نسبت به طرف دیگر جایز.اصولا هرگاه قرارداد برای یک طرف ایجاد حق نماید، قرارداد نسبت به او جایز و نسبت به طرف دیگر لازم خواهد بود. مانند رهن. که این عقد نسبت به مرتهن که حقی برای او ایجاد شده است، جایز است و او می تواند هر قت که بخواهد عقد را فسخ نماید و مسبت به راهن لازم است و وی نمی تواند قبل از اینکه دین خود را ادا نماید و یا به نحوی از انحاء قانونی از آن بری شود، رهن را مسترد دارد.
قرارداد خیاری:
قرارداد خیاری آن است که برای طرفین یا یکی از آنها یا برای ثالثی اختیار فسخ باشد.عقد خیاری عقد لازمی است که در آن شرط خیار (اختیار و حق فسخ معامله) شده باشد.توجه داشته باشید که موضوع عقد خیاری لزوما عقود لازم هستند و درج حق فسخ در عقود جایز موضوعیت ندارد. چون طرفین هر وقت که بخواهند آن را منحل می کنند.
قرارداد منجز:
عقد منجز آن است که تأثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری نباشد.تعلیق در انشاء یعنی وابسته کردن تشکیل و ایجاد معامله، که باطل است و تعلیق در منشأ یعنی وابسته کردن وجود و تحقق ماهیت عقد، صحیح است.
قرارداد معلق:
قرارداد معلق آن است که تاثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری باشد.عقد معلق در مرحله انشاء و توافق با سایر عقود تفاوتی ندارد و اثر عقد است که در این گونه قراردادها، منوط به امر خارجی می شود.
قرارداد معوض:
قراردادی است که بر حسب طبیعت خود، دارای دو موضوع باشد. هر یک از طرفین در برابر مالی که می دهد یا تعهدی که بر عهده می گیرد، مال یا تعهد دیگری را برای حود تحصیل می کند.لازم به ذکر است در عقود معوض، تفاوت ارزش دو عوض مانع از معوض شناختن عقد نیست، مگر آنکه عوض چنان ناچیز و کم بها باشد که عرف آن را نادیده گرفته و ظن و گمان صوری بودن عقد معوض ایجاد شود. مانند فروش یک ملک به یک شاخه نبات.
قرارداد مجانی:
قرارداد است که یک یا چند نفر بر اساس آن در مقابل یک یا چند نفر دیگر متعهد به امری می شوند یا مالی را مجانا به دیگری تملیک می کنند، بدون آنکه برای شخص یا اشخاص اخیر، التزامی ایجاد شود.
قرارداد عهدی:
عقدی است که اثر آن ایجاد، انتقال یا سقوط تعهد باشد. اگر تعهد برای متعاقدین ایجاد شود به آن عقد دو تعهدی یا تعاهدی گویند (مانند قولنامه)اگر تعهد تنها برای یکی از متعاقدین ایجاد شود، به آن عقد یک تعهدی گویند (مانند تعهد به عدم فروش)
قرارداد تملیکی :
عقدی است که به موجب آن مالی از ملکیت یک شخص به شخص دیگر درآید که ممکن است موارد زیر باشد:
قرارداد معوض:
مانند بیع که عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم
قرارداد مجانی:
مانند هبه که عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجانا به ک.س دیگری تملیک می کند.
قرارداد رضایی:
عقدی است که به صرف ایجاب و قبول واقع می شود مانند عقد بیع
قرارداد تشریفاتی:
در عقود تشریفاتی علاوه بر تراضی طرفین، تشریفات خاصی وجود دارد. مانند انتقال حق کسب و پیشه با سند رسمی، فروش اموال توقیف شده از طریق مزایده، انتقال سهم الشرکه در شرکت با مسوولیت محدود با سند رسمی، فروش اموال دولتی
قرارداد عینی:
عقد عینی عقدی است که علاوه بر ایجاب و قبول، نیازمند قبض نیز هست
قرارداد مسامحه ای:
عقدی است که مبتنی بر گذشت و چشم پوشی می باشد مانند هبه. بنابراین در عقود مسامحه ای علم اجمالی کافی است
قرارداد مغابنه ای:
در عقد مغابنه ای علم تفصیلی به مورد معامله لازم است.
قرارداد مشروط:
عقدی است که در ضمن آن شرطی درج شده است.
قرارداد مطلق:
عقدی است که شرطی در آن درج نشده باشد.
قرارداد فردی:
عقدی است که آثار آن متوجه متعاملین و قائم مقام قانونی آنها است
قرارداد جمعی:
عقدی است که علاوه بر متعاملین، کسانی را که در انعقاد عقد دخالت نداشته اند را نیز در بر گرفته و جمع را ملزم می کند. مانند قرارداد ارفاقی، پیمان دسته جمعی کار و عقد وقف.
قرارداد مبتنی بر مذاکره قبلی:
در این نوع عقد، طرفین آزادانه به مذاکره پرداخته و شرایط عقد را تعیین می کنند
قرارداد تحمیلی:
در این نوع عقد یک طرف شرایط قرارداد را تعیین میکند و طرف دیگر حق دخالت در آن را ندارد.(مثل قراردادهای کار)
قرارداد الحاقی:
در این نوع عقد یکی از طرفین که در موضع برتر قرار دارد، محتوای عقد را از قبل تعیین کرده و طرف دیگر بدون آن که بتواند تغییری در آن ایجاد کند، صرفا به آن ملحق می شود، مانند قراردادهای کار.
قرارداد لازم (لازم الاجرا):
عقد لازم آن است که هیچ یک از طرفین معامله حق فسخ (انحلال ارادی) آن را نداشته باشد مگر در موارد معینه (مثل عقد بیع یا خرید و فروش یا اجاره یا معاوضه یا عقد نکاح) . بنابراین عقد لازم را در دو صورت می توان منحل کرد:
1- اعمال حق فسخ (خیار فسخ)
2- اقاله یا تفاسخ: به این صورت ک همان اراده هایی که عقد را به وجود آورده اند، می توانند با توافق یکدیگر آن را منحل کنند.
قرارداد جایز (غیر لازم الاجرا) :
قرارداد جایز آن است که هر یک از طرفین بتوانند هر وقتی بخواهد آن را فسخ کند.اصولا ً قابلیت فسخ عقد جایز، جزء ماهیت آن نیست و حق فسخ قرارداد قابل اسقاط است مگر در مواردی که جواز عقد با نظم عمومی در ارتباط است که در این صورت نمی توان عقد جایز را از نظر قابلیت فسخ به صورت عقد لازم درآورد و آن عقودی است مثل وعده نکاح یا رجوع از وصیت یا وکالت یا ودیعه یا عاریه یا هبه قبل از قبض.اما به طرق زیر می توان قرارداد جایز را غیرقابل فسخ نمود:
انعقاد عقد در قالب عقد صلح (صلح عقد لازم است، اگرچه در مقام عقود جایز واقع شده باشد و بر هم نمی خورد مگر در موارد فسخ به خیار یا اقاله)
درج شرط عدم قابلیت فسخ
گنجاندن خود عقد جایز ضمن عقد لازم
درج شرط عدم قابلیت فسخ ضمن خود عقد جایز (مثل وکالت بلاعزل)
نکته : لازم به ذکر است در صورت گنجاندن عقد جایز ضمن عقد لازم، ماهیت عقد جایز تغییر نمی کند، بلکه فقط عقد جایز از آن عقد لازم، کسب لزوم می کند. به این معنا که دیگر هیچ یک از طرفین نمی توانند هر وقت بخواهند عقد را فسخ کنند ولی عقد جایز همچنان با فوت، یا جنون یا سفه (اگر رشد شرط شده باشد) منفسخ می شود.
قرارداد دو وجهی :
قرارداد ممکن است نسبت به یک طرف لازم باشد و نسبت به طرف دیگر جایز.اصولا هرگاه قرارداد برای یک طرف ایجاد حق نماید، قرارداد نسبت به او جایز و نسبت به طرف دیگر لازم خواهد بود. مانند رهن. که این عقد نسبت به مرتهن که حقی برای او ایجاد شده است، جایز است و او می تواند هر قت که بخواهد عقد را فسخ نماید و مسبت به راهن لازم است و وی نمی تواند قبل از اینکه دین خود را ادا نماید و یا به نحوی از انحاء قانونی از آن بری شود، رهن را مسترد دارد.
قرارداد خیاری:
قرارداد خیاری آن است که برای طرفین یا یکی از آنها یا برای ثالثی اختیار فسخ باشد.عقد خیاری عقد لازمی است که در آن شرط خیار (اختیار و حق فسخ معامله) شده باشد.توجه داشته باشید که موضوع عقد خیاری لزوما عقود لازم هستند و درج حق فسخ در عقود جایز موضوعیت ندارد. چون طرفین هر وقت که بخواهند آن را منحل می کنند.
قرارداد منجز:
عقد منجز آن است که تأثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری نباشد.تعلیق در انشاء یعنی وابسته کردن تشکیل و ایجاد معامله، که باطل است و تعلیق در منشأ یعنی وابسته کردن وجود و تحقق ماهیت عقد، صحیح است.
قرارداد معلق:
قرارداد معلق آن است که تاثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری باشد.عقد معلق در مرحله انشاء و توافق با سایر عقود تفاوتی ندارد و اثر عقد است که در این گونه قراردادها، منوط به امر خارجی می شود.
قرارداد معوض:
قراردادی است که بر حسب طبیعت خود، دارای دو موضوع باشد. هر یک از طرفین در برابر مالی که می دهد یا تعهدی که بر عهده می گیرد، مال یا تعهد دیگری را برای حود تحصیل می کند.لازم به ذکر است در عقود معوض، تفاوت ارزش دو عوض مانع از معوض شناختن عقد نیست، مگر آنکه عوض چنان ناچیز و کم بها باشد که عرف آن را نادیده گرفته و ظن و گمان صوری بودن عقد معوض ایجاد شود. مانند فروش یک ملک به یک شاخه نبات.
قرارداد مجانی:
قرارداد است که یک یا چند نفر بر اساس آن در مقابل یک یا چند نفر دیگر متعهد به امری می شوند یا مالی را مجانا به دیگری تملیک می کنند، بدون آنکه برای شخص یا اشخاص اخیر، التزامی ایجاد شود.
قرارداد عهدی:
عقدی است که اثر آن ایجاد، انتقال یا سقوط تعهد باشد. اگر تعهد برای متعاقدین ایجاد شود به آن عقد دو تعهدی یا تعاهدی گویند (مانند قولنامه)اگر تعهد تنها برای یکی از متعاقدین ایجاد شود، به آن عقد یک تعهدی گویند (مانند تعهد به عدم فروش)
قرارداد تملیکی :
عقدی است که به موجب آن مالی از ملکیت یک شخص به شخص دیگر درآید که ممکن است موارد زیر باشد:
قرارداد معوض:
مانند بیع که عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم
قرارداد مجانی:
مانند هبه که عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجانا به ک.س دیگری تملیک می کند.
قرارداد رضایی:
عقدی است که به صرف ایجاب و قبول واقع می شود مانند عقد بیع
قرارداد تشریفاتی:
در عقود تشریفاتی علاوه بر تراضی طرفین، تشریفات خاصی وجود دارد. مانند انتقال حق کسب و پیشه با سند رسمی، فروش اموال توقیف شده از طریق مزایده، انتقال سهم الشرکه در شرکت با مسوولیت محدود با سند رسمی، فروش اموال دولتی
قرارداد عینی:
عقد عینی عقدی است که علاوه بر ایجاب و قبول، نیازمند قبض نیز هست
قرارداد مسامحه ای:
عقدی است که مبتنی بر گذشت و چشم پوشی می باشد مانند هبه. بنابراین در عقود مسامحه ای علم اجمالی کافی است
قرارداد مغابنه ای:
در عقد مغابنه ای علم تفصیلی به مورد معامله لازم است.
قرارداد مشروط:
عقدی است که در ضمن آن شرطی درج شده است.
قرارداد مطلق:
عقدی است که شرطی در آن درج نشده باشد.
قرارداد فردی:
عقدی است که آثار آن متوجه متعاملین و قائم مقام قانونی آنها است
قرارداد جمعی:
عقدی است که علاوه بر متعاملین، کسانی را که در انعقاد عقد دخالت نداشته اند را نیز در بر گرفته و جمع را ملزم می کند. مانند قرارداد ارفاقی، پیمان دسته جمعی کار و عقد وقف.
قرارداد مبتنی بر مذاکره قبلی:
در این نوع عقد، طرفین آزادانه به مذاکره پرداخته و شرایط عقد را تعیین می کنند
قرارداد تحمیلی:
در این نوع عقد یک طرف شرایط قرارداد را تعیین میکند و طرف دیگر حق دخالت در آن را ندارد.(مثل قراردادهای کار)
قرارداد الحاقی:
در این نوع عقد یکی از طرفین که در موضع برتر قرار دارد، محتوای عقد را از قبل تعیین کرده و طرف دیگر بدون آن که بتواند تغییری در آن ایجاد کند، صرفا به آن ملحق می شود، مانند قراردادهای کار.