جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

ضرب‌المثل دست بالای دست بسیارست

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات کهن توسط اولدوز با نام دست بالای دست بسیارست ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 203 بازدید, 5 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات کهن
نام موضوع دست بالای دست بسیارست
نویسنده موضوع اولدوز
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط اولدوز
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,178
9,181
مدال‌ها
7
معنی ضرب المثل دست بالای دست بسیار است، به سلسله مراتب قدرت اشاره دارد و بیان می‌کند که هر قدرتمندی خود زیر دست یک مقام قدرتمندتر است. این مثل گاهی به بی ثباتی جاه و مقام و قدرت و ظلم اشاره می کند.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,178
9,181
مدال‌ها
7
این ضرب المثل یعنی همیشه کسی وجود دارد که از آدم و داشته هایش مقام بالاتری داشته باشد یا چیزی هست که در برابرش ناتوان باشی. این مثل را وقتی به کار می‌برند که می‌خواهند بگویند فکر نکنید می‌توانید به جایگاهی برسید که کسی از شما بالاتر نباشد، چرا که هر چقدر پیشرفت کنید و بالاتر بروید و شرایط‌تان عوض شود، باز هم کسانی را خواهید دید که حس کنید از شما بالاتر هستند! به افرادی که دچار غرور شده باشند بی ثباتی جاه و مقام را با این ضرب المثل گوشزد می‌کنند. گاهی نیز به عنوان تسکینی به کسی می‌گویند که مورد ظلم و زور واقع شده، یعنی غمگین نباش که شخص زورگو نیز روزی در جایگاه ضعف خواهد گرفت.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,178
9,181
مدال‌ها
7
روزی، مرد سنگ تراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می‌کرد، از نزدیکی خانه بازرگانی رد می‌شد. از قضا در خانه باز بود. سنگتراش خانه مجلل، باغ و نوکران بازرگان را دید و با حسرت در دل گفت: این بازرگان چقدر قدرتمند است! آن وقت آرزو کرد که او هم مانند بازرگان باشد. در یک لحظه، به فرمان خدا او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد! تا مدت ها فکر می‌کرد که از همه قدرتمندتر است. تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگانان.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,178
9,181
مدال‌ها
7
مرد با خودش فکر کرد: کاش من هم یک حاکم بودم، آن وقت از همه قوی تر می‌شدم! در همان لحظه، تبدیل به حاکم مقتدر شهر شد. در حالی که روی تخت روانی نشسته بود، مردم همه به او تعظیم می‌کردند. آن وقت احساس کرد که نور خورشید او را می‌آزارد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است. پس آرزو کرد که خورشید باشد.
 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,178
9,181
مدال‌ها
7
مرد این بار تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند. پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت. پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است و آرزو کرد که تبدیل به ابری بزرگ شود و همینطور هم شد. کمی نگذشته بود که بادی آمد و او را به این طرف و آن طرف هل داد. این بار آرزو کرد که باد شود و تبدیل به باد شد.

 
موضوع نویسنده

اولدوز

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Nov
7,178
9,181
مدال‌ها
7
اما وقتی به نزدیکی صخره سنگی رسید، دیگر قدرت تکان دادن صخره را نداشت. با خود گفت که قوی ترین چیز در دنیا، صخره سنگ است و آرزو کرد به صخره ای سنگی تبدیل شود و باز هم آرزویش برآورده شد. همان طور که با غرور ایستاده بود، ناگهان صدایی شنید و احساس کرد که دارد خُرد می شود. نگاهی به پایین انداخت و سنگ تراشی را دید که با چکش و قلم به جان او افتاده است!

این بار از اینکه آرزو کند سنگ تراش بشود، که از ابتدا بود، خجالت می‌کشید.
 
بالا پایین