جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دفتر‌کار دفترکار تدوینگر barry

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دفترکار تدوینگر توسط اِمانو با نام دفترکار تدوینگر barry ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 317 بازدید, 3 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته دفترکار تدوینگر
نام موضوع دفترکار تدوینگر barry
نویسنده موضوع اِمانو
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط noora
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
اِمانو
موضوع نویسنده

اِمانو

سطح
3
 
دلنویس انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Jul
1,436
7,837
مدال‌ها
6
InShot_20210918_193922229 (1).jpg
دفترکار تدوینگر @barry
لطفا به جز تدوینگر تگ شده کسی در این تاپیک پستی ارسال نکند.

با تشکر
¦مدیریت تالار تدوین¦​
 
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: noora
noora

noora

سطح
1
 
کابر ویژه
کاربر ویژه انجمن
Oct
1,052
4,246
مدال‌ها
3
مشاهده فایل‌پیوست VID_20211205_085741_008.mp4
تیزر رمان اهریمن جاودانه اثر نهال رادان
@نهال رادان

romanbook.ir

مطلوب - [اهریمن جاودانه] اثر «نهال رادان کاربر انجمن رمان بوک»

نام رمان: اهریمن جاودانه نام نویسنده: nahal ژانر: فانتزی، عاشقانه، ترسناک عضو گپ نظارت: S.O.V(9) خلاصه: من نه آغاز بودم... نه پایان بودم... من تمام بودم. خیلی وقت بود که تمام شده بودم. خیلی وقت بود که روحی نداشتم. از لحاظ فیزیکی زنده بودم ولی از لحاظ شرعی روحی در بدنم نبود. من شیطان نبودم. اسمم...
romanbook.ir romanbook.ir
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

یکم راجب ما بدون:

ما که پول نداشتیم دماغ‌امان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشم‌هایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. می‌دانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر می‌کند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همه‌اش درمان است. هزینه‌اش هرقدر هم که باشد به این زیبایی می‌ارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!

دوست تو

جدیدترین کاربران

آمار بَرخط

کاربران بَرخط
23
مهمان‌های بَرخط
888
مجموع بازدید کنندگان
911
مجموع ، شامل کاربران مخفی نیز می‌باشد.
بالا پایین