نقد ادبی دلنوشته حزین | اثر nazanin کاربر انجمن رمان‌بوک

['Nika]

بسمه تعالی
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
.
.
.

نویسنده: @_nazanin_
منتقد: @شهرزاد قصه گو

مدیریت تالار ادبیات ​

 

[ARMINA]

نقد دلنوشته حزین
نویسنده: @_nazanin_

عنوان : یک دلنوشته‌ باید در نگاه اول طوری باشد که خواننده هر چند کم و ناچیز به موضوع و ژانر دلنوشته پی ببرد؛ دلنوشته یک اثر ادبی است و بهتر است از انتخاب عنوان‌های طولانی پرهیز شود چرا که ماندگاری در ذهن خواننده ندارند.
عنوان دلنوشته حزین است.
حزین به معنای اندوهگین، غمناک، غم انگیز، حزن آور، حزن انگیز و...
همان طور که پیدا است به معانی مختلفی و منظور غمگینی می‌باشد.برای توصیف غم انباشته در دل به سبب یاری که ندارد وفایی.
مرتبط بودن عنوان با متون دلنوشته بحث مهمی است و نویسنده توانسته این ارتباط را حفظ کند.
رعایت ارتباط عنوان و ژانر هم مبحث مهمی است که نویسنده ژانر تراژدی و در جایگاه دوم ژانر عاشقانه را انتخاب نموده. ژانر اول در جای درست و ژانر دوم انتخاب درستی میباشد. غمگینی و ناراحتی بسیار در کنار عشقی که سوزناک است و طعم تلخی دارد.
عنوان باید اندازه استاندارد داشته باشد همچنین از تکراری بودن کلمات پرهیز کند.
عنوان بااندازه استاندارد در دلنوشته نقش بسته و توانسته منظور کلی دلنوشته را به خوبی به مخاطب برساند.
همچنین دربرگرفتن جامعیت دلنوشته به وسیله عنوان، مورد مهمی میباشد که نویسنده منظورکلی و جامعیت کلی در دلنوشته خلق کرده.
در کل عنوان جذابیتی نسبی را دارا است.


ژانر : یک دلنوشته در واقع بیانگر این موضوع است که دلنوشته در چه حیطه و سبکی نگارش شده و چه احساساتی را در بر می‌گیرد.
ژانر انتخابی دلنوشته همانطور که اشاره شد،(تراژدی و عاشقانه)درست انتخاب شده و توانسته رابطه‌ی (عشق و درد) را به مخاطب برساند و در ذهن مخاطب مجسم سازد.


مقدمه : سرآغاز دلنوشته است و باید چکیده‌ای از احساسات بکار رفته در دلنوشته باشد و مقدمه باید به گونه‌ای باشد که تمامی احساسات و موضوعات را در بربگیرد به بیانی دیگر جامع و کامل باشد.
مقدمه باید جامع و کامل باشد به بیانی دیگر اول و پایان حرف‌های گفته شده در مقدمه مشخص باشد البته نباید مقدمه زیادی واضح و روشن باشد. اگر حرفی یا موضوعی در ابتدای مقدمه ذکر شده، دلیل آن و نتایجی که به دنبال دارد باید در سطرهای بعدی مقدمه روشن شود.
حال اندازه مقدمه صرفاً در جهت یک مقدمه‌ی ابتدایی‌طور خوب است اما اصولی در نظر بگیریم باید 3بخش مقدمه+بدنه+نتیجه را دارا باشد.
مقدمه باید طوری باشد که هنگام خوانش آن، مخاطب جذب شود و مشتاقانه ادامه دهد. این جذابیت مقدمه همراه با اثربخشی فوق العاده و عکس العمل نسبتا عالیِ مخاطب، بسیار رد روند ادامه نوشته کمک بسزایی میکند.
(تعبِ نبود تو، شبم را تا صبح بیمار کرد. حزن و اندوه نوشت بر دفترم ای داد دلت را خاک، ویران کرد.)
اگر بخواهیم برای قسمت مقدمه جمله مورد نظر را انتخاب کنیم ،شرح حالش جمله بالا میباشد.
متن باید نه شفاف باشد که کل مقدمه را به صورت یکجا متوجه بشویم نه بسیار رمزالود.
قسمت اول بیانِ نبودن ها، نشنیدن ها، عاشق شدن ها، در انتظار نشستن ها و... میباشد که خب نسبتا مناسب است اما تاحدودی همه‌ی منظور را رسانده. در محور مرموزانه سخن گفتن و نوشتن، بهترین گزینه برای این قسمت می‌بود.
متن انتخابی بعدی، بدنه است. متنی که حول محور دلایل و احساسات فوق ذکر را بیان کند:
(.صعب ریشه کرد در آفاقم، تعجبم! هرگز این‌چنین صیاد نبود این قلب ارزقم!
طعمه تو بودی، شکارِ این شکارچی تو بودی.
اما غنیمتی جزء حزن، نثارم نشد.)
نظاره گر متن بدنه هستیم که احساسات و عواطف را در متن گنجانده و خواننده در خوانش آن، میتواند به راحتی تجسم کند آن همه احساس خوب و بد را.
پس میشود گفت که دلیل و بیان احساسات در بدنه هم رعایت شده.
بخش نتیجه را هم اگر مورد برسی قرار دهیم به این شرح است:
(کجا را به دنبالت، در این عالم بشتابم؟
بگو و نگذار دلم بماند پیِ این اندوه و درد...)
باید نتیجه متنی جامع و کامل و بسته بندی شده ازهمه ی قسمت های مقدمه باشد.
شاهد هستیم که قسمت نتیجه از صبری بسیار سخن میگوید که منتظر یاریست که برگردد و این غم را پایان و تسکین دهد. جذابیتی که یک مخاطب از یک مقدمه را انتظار دارد، میشود در این مقدمه مشاهده کرد.
اندازه پیشنهادی برای مقدمه بین5تا10 خط است. مقدمه 8خط میباشد و خب قابل قبول است . و مخاطب به خوبی میتواند با مقدمه ارتباط برقرار کند.


انسجام:
انسجام بین پارت های ادبی باید کاملا برقرار باشد. که از سه لحاظ آنهارا برسی میکنیم:

انسجام ادبی:
باید لحن و سبک نوشته در تمامی پارتها یکسان باشد. یعنی یک پارت اگر دارای آرایه ها ادبی و محتوای ادبی است در مقابل پارت بعدی عاری از هیچ آرایه ی ادبی نباشد.
رعایت اصول در همه پارت ها به طور یکسان به زیباتر شدن نوشته کمک میکند.
نویسنده همه ی پارت هارا به صورت ادبی نوشته و رعایت لحن ادبی درهمه پارت ها صورت گرفته است.
آرایه ادبی در پارت ها به چشم می‌اید اما گاهی زیاد و گاهی کم.
پرش لحن در پارت ها به چشم نیامده و نامظمی دیده نمیشود.

انسجام نگارشی:
به منظور رعایت اندازه پارت هاو خطوط هر قسمت میباشد.
نویسنده این مورد را هم رعلیت نموده. اندازه ها حدودا مثل هم می‌باشد.

انسجام محتوایی:
پارت ها از لحاظ محتوا باید با یک دیگر مرتبط باشند و احساسات بکارفته در تمامی پارت ها یکسان باشدـ.
نویسنده در هر پارت احساساتی که یار بی‌وفا پس از رفتن خود برجا نهاده را به خوبی نوشته و نشان داده و هر مخاطبی که متن را می‌خواند متوجه دردی که در سی*ن*ه آن عاشق است، می‌شود.
محتوای هر پارت اشاره به همین موضوع دارد و رعایت شده در همه پارت ها.

هدف:
محتوایی که نویسنده بیان می‌کند باید جذاب، آشنا و نوآورانه باشد. البته یک محتوای کلیشه‌ای نیز می‌تواند با بیان جذاب اثری خوب بسازد ولی زاویه‌ی دید نو به یک موضوع کلیشه‌ای یا یک محتوای نو با شیوه‌ی نگارش جذاب نیز می‌تواند امتیاز مثبتی برای نویسنده باشد.
همانطور که اشاره کردم محتوا، علایق،عواطف و احساسات نویسنده است نسبت به یار بی‌وفا. میشود به عنوان یک محتوای جذاب نگاه کرد.هرچند کلیشه ای است موضوع درد عشق و نرسیدن ها و نشدن ها در مسیر زندگی. اما با این حال نویسنده با تمام هنر خود توانسته اثری خلق کند که مخاطب کلیشه بودن موضوع را در ذهن رها کند.
به خوبی زیر و بم احساسات خود را در قالب متن ادبی بیان کرده اما گاها یک نویسنده باید نقطه اوجی در دلنوشته به کار ببرد تا خستگی در خوانش دلنوشته ایجاد نشود.
محتوا صدرصد قابل درک است.این عواطف از نگاه هیچکسی مبرا نیست. هرکسی حتی یکبار هم طعم تلخ عشق نافرجام را چشیده. محتوا را تا حدودی کلیشه ای میدانیم.به چشم، دلنوشته هایی باهمین موضوع چه بسیار دیده ایم .
اما نکته قابل توجه این است که نویسنده چه مقدار فن بیان احساسات را در نوشته دارد که بتواند هرچند با موضوع و محتوای کلیشه و اشنایی ،خلق اثر کند.
انچه که اشکار است،قلم نویسنده و سبک نوشتار نویسنده نسبت به این موضوع کلیشه ای است که تقریبا نوشته ای زیبا و باجملاتی واقعی و قابل درک از دید یک عاشق است و اما کاش کمی بیشتر با جملات تازه و نوآورانه تر دلنوشته را تزئین می‌کرد.

دستور زبانی و ادبی:
اثر باید با یک لحن نوشته شود: ادبی یا عامیانه. و نباید دو لحن با یکدیگر آمیخته شوند البته در بعضی موارد خاص، آمیختن دو سبک با تبحر نویسنده و به گونه‌ای که اثر را جذاب‌تر کند مشکلی ندارد.
تمام سبک دلنوشته ،ادبی طور است و هیچ کجا اثری از لحن عامیانه به چشم دیده نمیشود.
حفظ این لحن باعث گیرایی بیشتر و اثر بیشتر روی ناخداگاه مخاطب دارد.
درست نویسی، املای صحیح، رعایت افعال در انتهای جملات، رعایت اصول نگارشی هم در اثربخشی دلنوشته تاثیر دارد.
نویسنده بخش املای کلمات را تاحدودی رعایت کرده و ان مقدار کم هم همان رعایت نکردن علائم نگارشی می‌باشد، نه املای کلمات.
دقت زیاد در به کار بردن علائم نگارشی برای اثربخشی دلنوشته بسیار ضروری است.

و در اخر استفاده از آرایه ادبی که یکی از موثر ترین بخش ها که به زیبایی دلنوشته کمک میکند.
استفاده از آرایه (تشبیه، اغراق،تکرار،استعاره و ...) در پارت ها برقرار است ولی به تکرار.
آرایه ها باید نواورانه و تازه باشند تا خواننده هنگام خوانش متن، جذب دلنوشته شود.
و این را آگاه باشیم که هر ارایه ای که بگویید و نام ببرید، میتواند به نوبه خودش به اثربخشی دلنوشته کمک کند و تاثیر بالایی بگزارد.

💙شاد و پیروز باشید​