هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایلهایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کردهاند حذف کنند.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly. You should upgrade or use an alternative browser.
نقد ادبیدلنوشته قاصدک جانم | اثر آوا کوهی کاربر رمانبوک
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقتبخیری خدمت شما
سپاسگذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
*لطفا تا قبل از قرارگیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، میتوانید شکایت خود را ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
به نام خالق قلم
نقد دلنوشته قاصدک جانم
نوشته: اوا کوهی
عنوان دلنوشته:
عنوان یک دلنوشته باید در نگاه اول طوری باشد که خواننده هرچند کم و ناچیز به موضوع و ژانر دلنوشته پی ببرد. در نگاه اول آنچه از عنوان دلنوشته (قاصدک جانم) میتوان برداشت کرد ژانر عاشقانه است. عاشقانههایی که در آن نویسنده یا معشوق را به قاصدک تشبیه کرده و یا به انتظار خبری از معشوق توسط قاصدک خبررسان است.
عنوان دلنوشته باید از ترکیب کلماتی تشکیل شده باشد که علاوه بر تکراری نبودن، با یکدیگر ترکیب زیبایی ایجاد کرده و جذابیت داشته باشد. عنوان دلنوشته از دو واژه قاصدک و جانم تشکیل شده است. قاصدک در ادبیات نماد پیامآور و خبر رسان است و همینطور انتقال دهنده آرزوها به خداوند. اگرچه واژه قاصدک در ادبیات بسیار مورد استفاده قرار گرفته و زیباست اما ترکیب دو واژه (قاصدک جانم) علاوه بر کلیشه زیاد در هر دو واژه، چندان عنوان بدیع و جذابی نیست. عنوان ذهن خواننده را به سمت مورد خطاب قرار گرفتن قاصدک در تمامی پارتهای دلنوشته میکشاند در حالیکه جز در چند پارت، در باقی پارتها قاصدک مورد خطاب نویسنده قرار نگرفته است. نویسنده گاهی معشوق را به قاصدک تشبیه میکند، گاهی او را خبررسان معشوق میداند و گاهی او را مسئول رساندن آرزوهایش به خداوند معرفی میکند.
همچنین از آنجا که دلنوشته یک اثر ادبیست بهتر و مناسبتر این است که عنوانی کوتاه و مناسب برای دلنوشته انتخاب شود چرا که در ذهن خواننده ماندگارتر است. عنوان اندازه استانداردی دارد. عنوان با ژانر عاشقانه ارتباط دارد اما با ژانر اجتماعی خیر و با محتوای دلنوشته و مقدمه هم ارتباط چندانی ندارد.
ژانر:
ژانر یک دلنوشته در واقع بیانگر این موضوع است که دلنوشته در چه حیطه و سبکی نگارش شده و چه احساساتی را در بر میگیرد. ژانرهای انتخابی نویسنده عاشقانه و اجتماعیست. انتخاب ژانر عاشقانه کاملا درست است. نویسنده از معشوقی میگوید که نیست و او در انتظار معشوق خود و یا خبری از او نشسته است. اما ژانر اجتماعی انتخاب درستی برای اثر نیست. هیچ موضوع اجتماعیای در محتوای دلنوشته به چشم نمیخورد. دلنوشتهها کاملا عاشقانه هستند و اگر هدف نویسنده در این دلنوشته همچنان به انتظار نشستن عاشق و بیخبری از معشوق باشد میتوان ژانر تراژدی را به عنوان ژانر دوم انتخاب کرد.
مقدمه:
مقدمه سرآغاز دلنوشته است و باید چکیدهای از احساسات بکار رفته در دلنوشته باشد. نویسنده در مقدمه به در انتظار خبری از سوی معشوق نشستن اشاره میکند که عاشق را رها کرده است. مقدمه تنها با ژانر عاشقانه ارتباط دارد و چکیدهای از محتوای دلنواشته است.
مقدمه باید جامع و کامل باشد، به بیانی دیگر اول و پایان حرفهای گفته شده در مقدمه مشخص باشد. در مقدمه نویسنده به قاصدک رها شدهای اشاره میکند که آن را برای رساندن پیام دلتنگیاش به معشوق فوت میکند و به انتظار خبری از او مینشیند.
مقدمه توسط خود نویسنده نوشته شده است و نویسنده با انتخاب جملات زیبا و ادبی خود جذابیت بالایی به آن داده است. اما مقدمه کمی بیشتر از حجم استاندارد یعنی ده خط است و بهتر است نویسنده عزیز کمی آن را کوتاهتر کند.
انسجام:
بین پارتهای یک دلنوشته ادبی میبایست انسجام برقرار باشد. انسجام از لحاظ ادبی، نگارشی و محتوایی بررسی خواهد شد.
انسجام ادبی در همه پارتها دیده میشود، لحن در همه آنها ادبیست و در دلنوشتهها شاهد پرش لحن نیستیم.
نویسنده از آرایههای ادبی جانبخشی، استعاره، تضاد و تضمین به طور نسبی و در بعضی پارتها استفاده کرده است.
انسجام نگارشی رعایت اصول نگارشی در زیبایی و ظاهر متن تاثیر بسیاری دارد. علائم نگارشی تقریبا رعایت شده است به غیر از استفاده بیش از حد از سه نقطه(...) در جاهایی که نیازی به آن نبوده است. فاصلهها و نیم فاصلهها رعایت شدهاند و اشتباهات املایی در متن دیده نمیشود. افعال متناسب با ضمایر انتخاب شدهاند. اما حجم دلنوشتهها با هم متفاوتند و این تفاوت گاهی به ده خط هم میرسد.
انسجام محتوایی در تمامی پارتها دیده میشود. همه پارتها حول یک موضوع یعنی عاشقانههای نویسنده برای معشوقی که نیست و انتظار عاشق برای شنیدن خبر و پیامی از سوی معشوق است، نوشته شدهاند و پارتهای دلنوشته پرش موضوعی ندارند. محتوای دلنوشتهها تنها با ژانر عاشقانه در ارتباطند.
هدف و محتوا:
هدف و ایده انتخابی دلنوشته باید جدید و به دور از کلیشه باشد. دلنوشته به موضوع عشق و دوری معشوق میپردازد. موضوعی که در اکثر دلنوشتهها دیده میشود و کاملا کلیشهایست اما از آنجا که دلنوشتهها بیشتر حول همین موضوع نوشته میشوند، آنچه دلنوشته را از کلیشه دور و در نظر خواننده جذاب میکند قلم نویسنده و به رشته تحریر درآوردن عشق و فراغ معشوق با استفاده از دیدگاهی نوآورانه است. نویسنده در این اثر به خوبی با استفاده از بار معنایی و ادبی واژه قاصدک در دلنوشته خود به خوبی از پس شرح داستان عاشقانه خود و فراغ معشوق برآمده است.
دستور زبان و اصول نگارشی:
بهتر است دلنوشته به زبان ادبی نوشته شود چرا که یک اثر ادبی است و این امر باعث زیبایی هرچه بیشتر متن میشود و در انتقال احساسات نویسنده به مخاطب کمک میکند. لحن دلنوشته ادبی است و در همه پارتها رعایت شده است. نویسنده گاهی از تغییر مکان فعل و آوردن آن در ابتدای جمله برای زیباتر کردن جملات خود و بالا بردن بار ادبیشان به زیبایی استفاده کرده است.
دستور ادبی:
دلنوشته زبان ادبی دارد و نویسنده کم و بیش از آرایهها استفاده کرده است. به طور مثال در جایی نویسنده معشوق را به قاصدک تشبیه میکند و واژه قاصدک را به استعاره از معشوق میآورد. یا بخشی از مقدمه که چندین جانبخشی به چشم میخورد (نیلبک میخواند، قاصدک میرقصد، باد عاشق شده است) و در جایی دیگر از لبخند زدن شکوفه نرگس میگوید. همچنین آرایه تضمین که در بخشی از دلنوشته که از شعر《قاصدک》مهدی اخوان ثالث و همچنین در جایی دیگر بخشی از شعر《قاصدک شعر مرا از بر کن》سهراب سپهری آمده است. استفاده از کلمات خورشید و شب هم تضاد زیبایی در جملات پایانی یکی از پارتها ایجاد کرده است و...
اگرچه متن دلنوشته از آرایهها غنی نیست اما حضور نسبی آرایهها و همینطور جملات به کار رفته با کلمات مناسب و بار ادبی بالا، با زیبایی و جذابیت خوبی نگارش شدهاند. اما بهتر بود نویسنده از آرایههای بیشتر و متنوعتری در دلنوشته خود استفاده کند چرا که آرایههای ادبی زینتبخش متون ادبی هستند و به زیبایی و جذابیت آنها میافزایند.
کلمات اگرچه ادبی هستند اما کلمه جدید و نوآوارانهای در متن دیده نمیشود.