جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نقد ادبی دلنوشته قشر شیفتگی | اثر فاطمه کاربر انجمن رمان بوک

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط شاهدخت با نام دلنوشته قشر شیفتگی | اثر فاطمه کاربر انجمن رمان بوک ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 140 بازدید, 1 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع دلنوشته قشر شیفتگی | اثر فاطمه کاربر انجمن رمان بوک
نویسنده موضوع شاهدخت
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط .Narges
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,793
40,206
مدال‌ها
25
بسمه تعالی
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!


@~Fateme.h~
منتقد: @لِئا.
مدیر تالار ادبیات: @شاهدخت
 

.Narges

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
281
4,230
مدال‌ها
2
به نام آنکه تن را نور جان داد.
نقد دلنوشته: قشر شیفتگی
اثر: @~Fateme.h~

《عنوان》

عنوان یک دلنوشته‌ باید در نگاه اول طوری باشد که خواننده هر چند کم و ناچیز به موضوع و ژانر دلنوشته پی ببرد؛ دلنوشته یک اثر ادبی است و بهتر است از انتخاب عنوان‌های طولانی پرهیز شود چرا که ماندگاری در ذهن خواننده ندارند.
عنوان انتخابی نویسنده: قشر شیفتگی
ساخته شده از دو بخش قشر و شیفتگی.
عنوان اندازه‌ی استاندارد دارد‌.
عنوان با ژانر عاشقانه کاملا در ارتباط است و این رابطه کاملا آشکار می‌باشد و همچنین عاشقانه ژانر اول است و ترتیب ژانر رعایت شده است. عنوان با ژانر دوم که به علت جایگاه آن کمتر از عاشقانه نمود دارد، ارتباط محسوسی دارد. زیرا کلمه دوم که شیفتگی است ارتباط آن‌چنان با تراژدی ندارد ولی اگر خواننده توجه داشته باشد و پی ببرد که عاشقی، غم‌های خود را دارد، می‌توان پی به ژانر تراژدی و ارتباط آن با عنوان برد. از طرفی کلمه قشر با معنایی که دارد تحت عنوان پوششی از شیفتگی تا حدودی می‌تواند غم داستان را برساند و در نهایت به عنوان ژانر دو، قابل قبول است.
عنوان دلنوشته باید از ترکیب کلماتی که تشکیل شده باشد که علاوه بر تکراری نبودن، با یکدیگر ترکیب زیبایی ایجاد کرده و جذابیت داشته باشد. کلمه‌ی قشر تا حدودی از کلیشه‌ی خیلی کمی برخورد است اما شیفتگی با این‌که از مترادف‌های دیگر عاشقی می‌باشد اما درصدی کلیشه‌ی خود را دارد. به علت ترکیب این دو کلمه، جذابیت عنوان بالا رفته و کلیشه‌ی آن به چشم نمی‌آید.
عنوان باید جامعیت دلنوشته را در بر بگیرد و با تمامی پارت‌ها ارتباط داشته باشد.
عنوان پارت‌هایی عاشقانه را معرفی می‌کند و همچنین داستان شیفتگی را که قرار است نویسنده بنویسد توضیح می‌دهد. و همچنین نوشته‌هایی که غم و اندوه را در خود دارد.
عنوان از لحاظ بار ادبی با محتوای کلی دلنوشته ارتباط دارد و بار ادبی آن جذابیت را افزایش داده است.

《ژانر》

ژانر یک دلنوشته در واقع بیانگر این موضوع است که دلنوشته در چه حیطه و سبکی نگارش شده و چه احساساتی را در بر می‌گیرد.
ژانرهای یک دلنوشته‌ با یکدیگر ارتباط کامل برقرار کنند. همچنین دلنویس باید در انتخاب ژانر دقت کافی به خرج دهد، ژانر یا ژانرهای انتخابی باید همگی در دلنوشته به طور یکسان و یکدست استفاده شده باشند.
برای مثال اگر نویسنده در یک پارت فقط غم و اندوه را بکار برده اما در بقیه پارت‌ها نه نیازی نیست که ژانر تراژدی را جزو ژانر‌ها قرار دهیم.
همچنین اگر دلنوشته بیش از یک ژانر داشته باشد باید ترتیب آن بر اساس اثر به درستی انتخاب شود.
ژانر انتخابی: عاشقانه، تراژدی.
ژانر اول و پایه عاشقانه می‌باشد که ارتباط کامل با اجزای دلنوشته دارد. همچنین پارت‌ها در شروع با ژانر عاشقانه آغاز شده‌است. و در همان پارت اول در خط آخر نشانی از ژانر دوم تراژدی دیده می‌شود که با این کار نویسنده ترتیب ژانر را که درست است، در همان پارت اول به خواننده نشان می‌دهد. یعنی قرار است در روند داستان عاشقانه‌هایی گفته شود که طعم تلخ غم و غصه را در کنار آن می‌چشیم. در نتیجه انتخاب ژانر و ترتیب آن به نحو صحیحی انتخاب شده است.

《مقدمه》

مقدمه سرآغاز دلنوشته است و باید چکیده‌ای از احساسات بکار رفته در دلنوشته باشد و مقدمه باید به گونه‌ای باشد که تمامی احساسات و موضوعات را در بربگیرد به بیانی دیگر جامع و کامل باشد.
مقدمه‌ی نوشته شده:
یادت هست هنگامی که انگشتر نگین‌دار بر انگشتانم بدل کردی، گویی سفره‌ی رنج و شیفتگی را هم برایم فراهم کرده بودی؟!
سفر و سفره را با یکدیگر مهیا کردی و خود، به آغوش باز آسمان‌ها شتافتی و من را به سفره عزا دعوت نهادی‌. یادت هست شیون‌کنان بر خاک سردِ مرده‌‌ها سوگند یاد کردم، روزی به دیدارت خواهم امد؟! حالا با رخ شاد و روحی خسته آمده‌ام با دلی که شیفتگی‌ امانش را گسسته، با روحی که قشری از غم بر رویش سایه انداخته‌.
مقدمه باید جامع و کامل باشد به بیانی دیگر اول و پایان حرف‌های گفته شده در مقدمه مشخص باشد البته نباید مقدمه زیادی واضح و روشن باشد. اگر حرفی یا موضوعی در ابتدای مقدمه ذکر شده، دلیل آن و نتایجی که به دنبال دارد باید در سطرهای بعدی مقدمه روشن شود.
خود متن مقدمه را به سه قسمت( مقدمه + بدنه + نتیجه )
تقسیم بندی می‌کنیم؛ در قسمت مقدمه نویسنده می‌بایست مقدمه‌ای از آنچه که اتفاق افتاده است یا مقدمه‌ای از احساسات اتلاف شده بیان کند همچنین در قسمت مقدمه هرچه که بیان شده دلایل آن و اینکه چه احساساتی را در بر می‌گیرد می‌بایست در قسمت بدنه شرح داده شود؛
حال به بررسی قسمت مقدمه می‌پردازیم :
مقدمه: یادت هست هنگامی که انگشتر نگین‌دار بر انگشتانم بدل کردی، گویی سفره‌ی رنج و شیفتگی را هم برایم فراهم کرده بودی؟!
اندازه‌ی‌ مطلوبی دارد و مفهوم آن یادآوری داستانی است که با معشوقه‌ی خود داشته است.
در ادامه‌ی مقدمه نویسنده می‌بایست متنی به عنوان بدنه قرار دهد که دلایل و احساسات متن فوق را بیان کند.
بدنه: سفر و سفره را با یکدیگر مهیا کردی و خود، به آغوش باز آسمان‌ها شتافتی و من را به سفره عزا دعوت نهادی‌. یادت هست شیون‌کنان بر خاک سردِ مرده‌‌ها سوگند یاد کردم، روزی به دیدارت خواهم امد؟!
در این‌جا نویسنده بعد از یادآوری که در مقدمه انجام داده است، به علت صحبتی که در مقدمه داشته می‌پردازد. اندازه‌ی مطلوب دارد.
در قسمت اخر که به عنوان نتیجه‌گیری تلقی می‌شود نویسنده می‌بایست نتایج و یا دلایل آن احساسات خود و حال و روز زندگی‌اش را بیان کند.
نتیجه: حالا با رخ شاد و روحی خسته آمده‌ام با دلی که شیفتگی‌ امانش را گسسته، با روحی که قشری از غم بر رویش سایه انداخته‌.
در اینجا نتیجه اندازه‌ی مطلوبی دارد و نویسنده نتیجه‌ی بدنه را شرح داده است که قرار بوده است روزی به دیدار او بیاید و الان با ویژگی‌هایی که در نتیجه گفته شده، آمده‌است.
مقدمه در قدم اول باید با عنوان و ژانر تطابق داشته باشد. در مقدمه بیشتر ژانر دوم یعنی تراژدی نمود دارد‌. اما به علت وجود ژانر عاشقانه در تمام خطوط مقدمه، بازهم ارتباط کاملا وجود دارد و ترتیب ژانر در مقدمه رعایت شده است. مقدمه با عنوان از نظر عشق، مرتبط است اما به علت تراژدی زیادی که در مقدمه داریم، نویسنده می‌توانست عنوانی را انتخاب کند که غم آن کاملا محسوس باشد. در نهایت با دلایلی که بالاتر در قسمت عنوان بیان شد، می‌شود گفت که مقدمه با عنوان مرتبط است و تراژدی آن نامحسوس ارتباط را ایجاد کرده است.
اندازه مقدمه باید از اندازه مطلوبی برخوردار باشد تا خواننده از خواندن آن خسته نشود.
اندازه پیشنهادی برای مقدمه بین ۵ تا ۱۰ خط می‌باشد. این مقدمه هشت خط دارد که استاندارد می‌باشد.
تاکید بر مقدمه‌ی یک دلنوشته بسیار مهم است زیرا مقدمه باعث می‌شود ارتباط گرفتن خواننده با دلنوشته بیشترشود.

《انسجام》

بین پارت‌های یک دلنوشته ادبی می‌بایست انسجام کاملا برقرار باشد.
انسجام از ۳ لحاظ ادبی، نگارشی و محتوایی بررسی خواهد شد.
انسجام ادبی: منظور از انسجام ادبی رعایت لحن دلنوشته و عدم پرش لحن است.
دلنوشته یک اثر ادبی است، بهتر است لحن تمامی پارت‌ها ادبی باشد زیرا خواننده با لحن ادبی بهتر می‌تواند احساسات را دریافت کند و به ژرف معنی و مفهوم دلنوشته پی ببرد.
دلنوشته دارای لحن و بافت یکسان است و لحن ادبی در آن حتی در گفت‌وگوهای موجود وجود داشت. همچنین در کنار لحن ادبی نیاز به آرایه‌های ادبی است که نویسنده رعایت نموده بود.
انسجام نگارشی: انسجام نگارشی باید به گونه‌ای باشد که نویسنده در یک پارت ۳ خط قرار ندهد و در پارت بعدی ۶ یا ۷ خط.
حجم پارت‌ها هیچ تاکیدی نیست که شبیه به هم باشند اما باید حجم مشابه و نزدیک به همی داشته باشند. حجم پارت‌ها بین ۴ الی ۶ خط بود که قابل قبول می‌باشد.
در دلنوشته املای صحیح واژگان به کار گرفته شده بود که رعایت اصول نگارشی در زیبایی و ظاهر متن تاثیر بسیاری دارد.
چند مورد در جهت استفاده از علائم نگارشی:
اما بیا از محفظه‌ی خاطرات‌مان بگذریم، * یادت هست هنگامی که در وخیم‌ترین حالت، روح روانم در تلاش برای آن‌که برای تو بهترین باشد چه‌ها کرد؟!
* بهتر از نقطه استفاده شود چون ویرگول معنای جمله را با توجه به کارکرد خود نمی‌رساند.
اما زحمت‌هایم همه نفتی بود که بر روی هیزم‌های تر ریخته شد، *نه تنها نتوانستم آتش عشق را درونت روشن کنم، هرلحظه در سایه‌ی گوشه‌ی دیوار، به ناچاری از دید چشمانت محو شدم و دیگر مهر و محبت‌های گرم و دلنوازی نبود که آرامم کند!
* بهتر از نقطه باشد یا حداقل از حرف ربط (که) استفاده شود.
دانه‌ی انار من، *سال‌ها، ماه‌ها، روزها، ساعت‌ها، دقیقه‌‌ها و ثانیه‌ها از لحظه‌‌‌ای که مرا همسفر این باد‌های پاییزی‌ کرده‌ای گذشته‌ است،
* استفاده از علامت تعجب چرا که مخاطب را صدا میزنید.
انسجام محتوایی: همچنین در انسجام محتوایی باید موضوع و احساسات بکار رفته در تمامی پارت‌ها یکسان و مشابه باشد‌‌.
احساست همه‌ی پارت‌ها عاشقانه و تراژدی بود و این دو ژانر بطور کامل از پارت‌ها دریافت می‌شد. و محتوا در محور آن بود.

《هدف》

هدف و ایده انتخابی نویسنده باید جدید و دور از کلیشه باشد.
اما اگر مانند بسیاری از دلنوشته‌ها هدف اصلی کلیشه‌ای بود نویسنده حتما باید با مواردی که باعث زیبایی دلنوشته می‌شوند همراه با قلم نويسنده این کلیشگی دور شود.
هدف تا حدودی دارای کلیشه بود. این‌که دلنوشته‌ی عاشقانه داشته باشیم که در آن طرف مقابل، به دلایلی این رابطه را تمام کند و دیگر عشقی نداشته باشد.
مشخص است که هدف دلنوشته تقریبا تکراری و کلیشه است
اما چیزی که باعث صرف نظر کردن از این موضوع شده پردازش کافی و تقریبا عمیق نویسنده است که خواننده را سعی دارد به ژرف موضوع ببرد. همان‌طور که گفته شد این دلنوشته یک موضوعی را بیان کرده که کلیشه‌ای است اما دل‌نویس با قلم خود از کلیشه‌ای بودن آن کاسته و به زیبایی دلنوشته را به پایان رسانده. هدف دلنوشته قدرت جذب نسبتا خوبی دارد و منظور نویسنده را به خواننده‌ منتقل می‌کند.
لازم به ذکر است که نمی‌شود صرفاً بخاطر کلیشه‌ی موضوع از قدرت قلم و بیان دقیق و ژرف خاص دلنوشته گذشت.

《دستور زبانی》

همانطور که در بالا هم اشاره کردیم
دلنوشته یک اثر ادبی است و بهتر است که به لحن ادبی نگارش شود زیرا باعث زیبایی هرچه بیشتر متن می‌شود و در انتقال احساسات کمک می‌کند که لحن این دلنوشته ادبی است و در طول تمام پارت‌ها یکسان بوده است اما دلنویس می‌تواند از لحن عامیانه استفاده کند و یا لحن ادبی و عامیانه را با هم استفاده کند ولی در این حالت دلنویس باید با قلم خود در لحن دلنوشته توازن برقرار کند.
قسمت بعدی در این رکن مورد بررسی قرار می‌گیرد ساختمان دلنوشته است.
نویسنده گاهی می‌تواند برای زیبایی بیشتر دلنوشته خود جای ارکان جمله را جابه جا کند(جابه‌جایی فاعل و مفعول)
اما این جابه‌جایی نباید به صورتی باشد که ساختمان جمله بهم بریزد و خواننده متوجه منظور نشود.
جا‌به‌جایی ارکان فعلی در پارت‌‌ها خیلی کم و صحیح انجام شده بود.
در جملات فعل های متفاوت با زمان‌های متفاوت وجود داشت و این موردی است که باید رعایت شود اما آن‌طور نبود که خواننده را سردرگم کند.
در مواردی انگشت‌شمار نویسنده فعل را حذف کرده بود‌ بخاطر این‌که همان فعل ذر همان جمله قبلاً وجود داشته بود و به علت این‌که فعل به قرینه‌ی معنوی حذف شده، قابل قبول می‌باشد و تا حدودی هم باعث زیبایی است‌.
لازم به ذکر است نویسنده از جملات طولانی استفاده کرده است که باعث می‌شود یک جمله دارای چند فعل بشود.

《دستور ادبی》

استفاده از آرایه‌های ادبی و کلمات جدید متنوع در یک دلنوشته‌ کاملا اجباری هستند.
این آرایه‌های ادبی هستند که یک متن ساده را تبدیل به متن ادبی می‌کنند. هرچه بیشتر از آرایه‌های ادبی در دلنوشته استفاده شود بهتر و زیباتر خواهد بود.
نویسنده باید سعی کند از آرایه‌های متنوعی بهره بگیرد و میزان استفاده را بالا ببرد نه اینکه در کل دلنوشته شاید یک یا دو آرایه‌ی تکراری استفاده شود.
در دلنوشته هر چه تعداد آرایه‌های ادبی بیشتر باشد دلنوشته‌ی زیبا‌تری خواهیم داشت.
از آنجا لحن دلنوشته ادبی است، دلنویس می‌توانست از آرایه‌های بیشتر و متنوع تری بهره ببرد.
در دلنوشته از آرایه‌ی‌های:
تشبیه: همچون کاغذی مچاله
تضاد: قلب تو ناهموار، قلب من هموار
واج آرایی: حرف س در مقدمه
در دلنوشته می‌توانست نویسنده آرایه‌های بیشتر به کار ببرد. آرایه‌‌ی به‌کار رفته که بیشتر بلد بود، تشبیه بود. پیشنهاد می‌شود آرایه‌های بیشتر و خاص‌تری استفاده کند.
همچنین استقاده از کلمات جدید در دلنوشته‌ی ادبی باید وجود داشته باشد اما کلمات نباید طوری گنگ و عجیب باشند که خواننده برای فهمیدن معنای آن چندین لغت‌نامه را زیر و رو کند!
کلماتی مثل زهرآگین، فامِ، کرب
دلنوشته به سبک ادبی نوشته شده بود و از کلمه‌ی ثقیل و پیچیده در آن استفاده نشده بود و مخاطب برای درک دلنوشته دچار مشکل نمی‌شود هرچند که کلمات تکراری در دلنوشته مشاهده می‌شود.
با آرزوی موفقیت برای نویسنده‌ی عزیز🌹
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین