بسم الله الرحمن الرحیم
نقد دلنوشته: مأمن مهر
نویسنده:
@سونیام
منتقد:
@baran.kh
•عنوان• :
عنوان یک دلنوشته باید در نگاه اول طوری باشد که خواننده هر چند کم و ناچیز به موضوع و ژانر دلنوشته پی ببرد؛ دلنوشته یک اثر ادبی است و بهتر است از انتخاب عنوانهای طولانی پرهیز شود چرا که ماندگاری در ذهن خواننده ندارند.
[مأمن مهر]
عنوانی میباشد که نویسنده برای دلنوشته تراژدی خود برگزیده است. عنوان دلنوشته (مأمن مهر) هست که مأمن در ادبیات پارسی به معنای آسود گاه و مترادف آن پناه یا پناهگاه میباشد. نویسنده میخواهد گویی با این عنوان دلنوشتهای عاشقانه که شخص در این دلنوشته قرار دارد که پناه او هست.
عنوان کلمه باید به گونه جذابیت برای خواننده داشته باشد که اگر هم کلیشهای در آن وجود داشت آن را زیاد به نمایش نگذارد و همچنین عنوان باید اندازه استاندارد داشته باشد.
از دو کلمه ادبی ساخته شده است.
در واقع ترکیب کلمه مأمن با مهر میتوان گفت که کلیشهای نمیباشد اما جدا از هم
کلمه مأمن کمی رو به کلیشهای هستش و همچنین کلمه مهر هم بسیار کلیشهای هستش. عنوان دلنوشته با اینکه بخش دومش کلیشه داره، وقتی با کلمهی مأمن ترکیب شده اسم جالب و قشنگی به وجود اومده و معناش هم که میشه پناهگاه محبت، زیباست.
عنوان طولانی نیست که یک ویژگی مثبت برای دلنوشته است.
عنوان یک دلنوشته باید در نگاه اول طوری باشد که خواننده هرچند کم و ناچیز به موضوع و ژانر دنوشته پی ببرد.
اما موفق نبوده است میتوان گفت که خواننده با نگاه اول به ژانر عاشقانه پی میبرد و به یک دلنوشتهای با سبک عاشقانه.
و در واقع ویژگی مثبتی که میتوان ذکر کرد این است که عنوان ماندگاری نسبتا خوبی در ذهن خواننده ایجاد میکند.
در واقع ارتباط عنوان با متن بحث مهمی است. که نویسنده با ویژگیهایی توانسته است عنوان را با متن دلنوشته تطابق دهد.
به طور کلی میتوان گفت دلنویس در انتخاب عنوان به خوبی عمل نکرده است و جایی دارد تا به جذابیتی بدور از کلیشگی برسد.
از لحاظ بار ادبی با محتوا کل دلنوشته ثابت یکسان است و همچنین در انتقال احساسات نویسنده کمی عمل کرده است.
•ژانر• :
ژانر یک دلنوشته در واقع بیانگر این موضوع است. که دل نوشته در چه ژانر و سبک نگارش شده و چه احساساتی را در بر میگیرد
دلنویس باید در انتخاب ژانر دقت کافی به خرج دهد، ژنرهای انتخابی باید همگی در دل نوشته به طور یکسان و یک دست استفاده شده باشد
در واقع این دلنوشته دارای یک ژانر تراژدی است که وقتی به عمق ژانر تراژدی نگاه میکنیم، در مییابیم که این ژانر تنها کافی نمی باشد و چون عشق مادر وصف شده است بایستی دلنویس بعد از ژانر تراژدی، ژانر عاشقانه قرار دهد .
میتوان گفت که محتوای دلنوشته تنها در ژانر تراژدی خلاصه نشده است! بلکه میتوان گفت که در ژانر عاشقانه هم خلاصه شده است.
•مقدمه• :
مقدمه سرآغاز دلنوشته است و باید چکیدهای از احساسات بکار رفته در دلنوشته باشد و مقدمه باید به گونهای باشد که تمامی احساسات و موضوعات را در بربگیرد به بیانی دیگر جامع و کامل باشد.
«مادر، مأمن آرامش و مهر است، جایی که جهان با تمام وسعتش در برابر او کوچک مینماید. او همچون ماه در دل شب، خورشید در صبح امید، و ستارهای است که مسیر زندگی را روشن میکند. مادر، گل بیپژمری است که عطر عشقش همیشه در جان ما جاری است و قاصدکی است که نسیم وجودش آرزوهای ما را پرواز میدهد. در این دنیای بیانتها، هیچ چیز به اندازهی حضور مادر، معنای حقیقی زندگی را نمایان نمیکند.»
مقدمه نوشته بالا توسط نویسنده به شرح بالا است.
نویسنده در قسمت آغاز مقدمه از مهر مادرانه حرف زده است. در واقع این مقدمه از جملات نسبتا کمی زیبا استفاده کرده است ولی نمیتوان گفت که جملات طوری است که خواننده را احساسی میکند.
این مقدمه آغاز توضیحاتی یا اینکه میشه گفت مقدمه چینی و شرح داده است که قراره در اثر چه اتفاقی خواهد افتاد در واقع میتوان گفت که هدف را به خوبی بیان کرده است که این دلنوشته در مورد چه موضوعی است.
میتوان به نقطه منفی مقدمه اشاره کرد که در بعضی از جملات فعلی به نادرستی در وسط جمله آمده است.
مقدمه اثر از خود اثر هم مهمتر است و باید حتماً ادبی و حاوی جملات خلاقانه و مرتبط با محتوا باشد. مقدمه باید جامع و کامل باشد به بیانی دیگر اول و پایان حرفهایی گفته شده در مقدمه مشخص باشد البته نباید مقدمه ذکر شده دلیل آن و نتایجی که به دنبال دارد در سطرهای بعدی مقدمه روشن شوند.
مقدمه باید به سه قسمت تقسیم بندی کنیم
(مقدمه+ بدنه+ نتیجه)
در این قسمت مقدمه نویسنده میبایست مقدمه از آنچه که اتفاق افتاده است یا مقدمه از احساسات اطلاق شده یان کند همچنین در قسمت مقدمه هرچی که بیان شده دلایلی میبایست در قسمت بدن شرح داده شود:
«مادر، مأمن آرامش و مهر است، جایی که جهان با تمام وسعتش در برابر او کوچک مینماید»
در این قسمت جملهبندی درستی انجام شده است و فعل و فاعل در جای درستی قرار گرفته است
و به هیچ عنوان ارکان عوض نشده است و این مقدمه برای اینکه متنی ادبی است اما متن احساساتی نیست که خواننده بتواند احساسات این قسمت از مقدمه ارتباط بگیرند پس باید در مواقع خواندن این متن خواننده گیر نکند که در واقع این موضوع را رعایت کرده است.
ادامه مقدمه نویسنده باید متنی به عنوان بدنه قرار داده شود که دلایل و احساسات متن فوق را بیان کند
« او همچون ماه در دل شب، خورشید در صبح امید، و ستارهای است که مسیر زندگی را روشن میکند. مادر، گل بیپژمری است که عطر عشقش همیشه در جان ما جاری است و قاصدکی است که نسیم وجودش آرزوهای ما را پرواز میدهد. »
در این قسمت نویسنده به ادامه بخش اول پرداخته است و موضوع در این بخش عوض نشده است در این قسمت بیان نیز برای مخاطب روان است اما در بعضی از جملات فعل در جای درستی قرار نگرفته است باعث میشود وقتی که خواننده مقدمه را میخواند باعث کم شدن خوانش در جذابیت شود.
و در قسمت آخر که به عنوان نتیجهگیری به حساب میآید نویسنده باید نتایج و یا اینکه دلایلی آن احساسات خود حال روز زندگیش را بیان کند.
«در این دنیای بیانتها، هیچ چیز به اندازهی حضور مادر، معنای حقیقی زندگی را نمایان نمیکند.»
متنی که در اینجا قرار گرفته است به عنوان نتیجهگیری مقدمه میتوان گفت که بسیار عالی است اما میتوان گفت که این نتیجهگیری برای این مقدمه خوب است و ارتباط با سرآغاز و بدنه داشته است.
ویژگی مهم اینه که مقدمه باید به عنوان و ژانر مطابقت داشته باشد و اندازه مقدمات از اندازه استاندارد برخوردار باشد تا خواننده از خواندن آن خسته نشود.
یکی از ویژگی های مثبت این است که حس و حال مقدمه با ژانر و عنوان مطابقت دارد.
اندازه استاندارد برای مقدمه بین ۵ تا ۱۰ خط است دلنوشته مقدمهای حدود ۷ و نیم خط است. که تعداد آن مناسب است.
تاکید بر مقدمه یک دلنوشته بسیار مهم است زیرا مقدمه باعث میشود ارتباط گرفتن خواننده با دلنوشته بیشتر شود.
•انسجام• :
پارتهای یک دلنوشته ادبی میبایست انسجام کاملا برقرار باشد.
انسجام از ۳ لحاظ ادبی، نگارشی و محتوایی بررسی خواهد شد
انسجام ادبی: منظور از انسجام ادبی رعایت لحن دلنوشته و عدم پرش لحن است.
دلنوشته یک اثر ادبی است، بهتر است لحن تمامی پارتها ادبی باشد زیرا خواننده با لحن ادبی بهتر میتواند احساسات را دریافت کند و به ژرف معنی و مفهوم دلنوشته پی ببرد.
این دل نوشته درباره این موضوع به خوبی رعایت کرده است. انسجام ادبی از ابتدا تا انتهای پارتها رعایت شده است.
استفاده از آرایه به جذابیت بیشتر دل نوشته و کمک میکند که دلنویس از هیچ رایهای به جز یک آرایه تشبیه در دو مورد به کار برده است که نویسنده میبایست از آرایههای بیشتری
استفاده کند تا توازن کافی برسد
این دلنوشته از آرایه زیادی استفاده نکرده است شاید میتوان به دو مورد اشاره کرد که باید دلنویس از آرایهها برای جذابیت بیشتر استفاده کند.
انسجام نگارشی: انسجام نگارشی باید به گونهای باشد که نویسنده در یک پارت سه خط قرار ندهد و در پارت بعدی ۶ خط یا ۷ خط باشد.
نویسنده این موضوع را به خوبی رعایت کرده است و اما میتوان در بعضی از پارتها حدود دو یا سه خط تفاوت را در آن دید.
اندازه پارتها با هم هماهنگ هستند.
اصول در این قسمت است:
معبودم… (معبودم!)
میتپد و به گوش میرسد (میتپد، به گوش میرسد)
تو، مادرم، (تو، یعنی مادرم!) اینجوری بنویسی بهتره
جانانم… (جانانم!)
میدهد، (میدهد.)
عزیزم... (عزیزم!)
جهانم… (جهانم!)
زیرا تو، مادرم، (زیرا تو، یعنی مادرم!)
(این جمله توی بیشتر پارت ها تکرار شدهست)
محبوبم… (محبوبم!)
زیباترینم… (زیباترینم!)
مهتابم… (مهتابم!)
یگانهام… (یگانهام!)
مهربانترینم… (مهربانترینم!)
میداری (میداری.)
معبودم… (معبودم!)
زندگیم… (زندگیام!)
هستیم… (هستیام!)
راهنمایم… (راهنمایم!)
نفسم… (نفسم!)
بهارم… (بهارم!)
Anne(آنه)…
(آنه!)
چشمانم… (چشمانم!)
سلطانم… (سلطانم!)
جانانم… (جانانم!)
نوشته املای صحیح واژگان به کار گرفته بوده ولی دو ایراد وجود داشت:
دوردستها (دور دستها)
سپاسگزاری (سپاسگذاری)
اصول نگارشی در زیبایی و ظاهر متن تاثیر زیادی دارد و همچنین خوانش و انتقال مفهوم و احساسات برای خواننده راحت میکند و همچنین حفظ نیم فاصلهها به جز یک مورد بقیه رعایت شدند.
انسجام محتوایی: همچنین در انسجام محتوایی با موضوع و استفاده به کار رفته در تمامی پارتها یکسان و مشابه می باشد که پارتهای دلنوشته ثابت است ما میتوان به دو پارت آخر کمی توجه کرد.
دلنوشته این لحن و احساساتی اصلاً دیده نمیشود. موضوع اصلی این است که در تمامی از پارتها در تمامی جملات از سبک و یا ژانر عاشقانه استفاده شده از این اصلاً با ژانر اصلی مطابقت ندارد
•هدف• :
و ایده انتخابی نویسنده باید جدید و دور از کلیشهای باشد. و اما اگر مانند ری از دلنوشتهها هدف اصلی کلیشهای بود نویسنده حتماً حتماً باید با مواردی که باعث زیبایی دلنوشته میشوند همراه با قلم نویسندهای این کلیشگی دور شود و جذابیت خاصی به هدف دهد هیچ کلیشهای در آن دیده نشود
نویسنده یتوان گفت که با موضوع اصلی و اهداف در بیشتر متون به خوبی رعایت شده ولی در دو سه پارت میتوان گفت از هدف اصلی منهدم شده است.
نویسنده میتوان گفت با موضوع اصلی و اهداف در بیشتر متون به خوبی رعایت شده است و از هدف اصلی منهدم نشده است.
این موضوع میتوان گفت که کلیشهای است هدف دلنوشته قدرت جذب خوبی ندارد اما منظور نویسنده در متون به خوبی به خواننده منتقل میشود.
•دستور زبانی• :
ما در ابتدای نقد اشاره به ادبی بودن این دلنوشته کردیم بهتر است با لحن ادبی نگارش شود زیرا باعث زیبایی هرچه بیشتر متن میشود و در انتقال احساسات کمک میکند که لحن این دلنوشته ادبی است و در طول تمام پارتها یکسان بوده است
یکی از ویژگیهای مهم ساختمان دلنوشته است:
نویسنده گاهی میتواند برای زیبایی بیشتر دلنوشته خود جای ارکان جمله را جابجا کند یعنی جابهجایی فاعل و مفعول، ولی این جابجایی نباید به صورتی باشد که ساختمان جمله به هم بریزد و خواننده متوجه منظور نشود.
نوشته به طور کلی ارکان جمله یعنی فعل و فاعل تغییر کردهاند و اما این مورد ساختمان دلنوشته را به هم ریخته است
دلنوشته نیازمند ه کارگیری کلمات مناسب در جملات به زیباتر شدن دلنوشته بسیار کمک میکند
میتوان به قدرت گفت که در این دلنوشته نویسنده از کلماتی مناسب به دور از کلیشهای استفاده نکرده است که ویژگی نفی به حساب میآید
•دستور ادبی• :
استفاده از آرایههای ادبی و کلمات جدید متنوع در یک دلنوشته کاملاً اجباری هستند
آرایههای ادبی هستند که یک متن ساده را تبدیل به یک متن ادبی میکنند هرچه بیشتر از آرایههای ادبی در دل نوشته استفاده شود بهتر و زیباتر خواهد بود نویسنده باید سعی کند از آرایههای متنوعی بهره بگیرد و میزان استفاده را بالا ببرد نه اینکه در کل دلنوشته از یک یا دو آرایه تکراری استفاده شود که این موضوع در رابطه با تکراری نبودن آرایه رعایت نشده است ولی ر بعضی از پارتها از کلماتی جدید و متنوع استفاده شده است
دلنوشته هرچه تعداد آرایههای ادبی بیشتر باشد دلنوشته زیباتری خواهیم داشت از آنجا که لحن دلنوشته ادبی است. یکی از ویژگیهای منفی این است که نویسنده در پارتهای خود به ندرت میتوان گفت در کل دلنوشته در ۳ یا ۴ مواقع از تشبیه استفاده کرده است.
مثل:
تشبیه کردن مادر به ستارگان.
دلنوشته یه حالت سنگینی و بار منفی داشت، واسه همین نمیشد راحت باهاش ارتباط گرفت و دلنشین نبود، این برای همین احساسات تکراری و زوم روی جنبههای منفی بود، درحالی که دلنویس میتونست به چیزای مثبتتری اشاره کنه و ازشون بنویسه، نه فقط از دست دادن و نداشتن مادر و...
استفاده از کلمات جدید و متنوع به دلنوشته روحی تازهای میبخشد و باعث زینت دلنوشته میشوند.
این کلمات نباید پری گنگ و عجیب باشند که خواننده برای فهمیدن معنای آن چندین لغت نامه را زیر و رو کند دلنوشته به سبک عربی نوشته شده است و از کلمات ثقیل و پیچیده استفاده نشده مخاطب برای درک دلنوشته دچار مشکل نمیشوند هرچند که کلمات تکراری در دل نوشته مشاهده میشود.
این نقد برای بهبود یافتن اثر شما دلنویس عزیز است، ضمن خسته نباشید خدمت شما جانانم ❤️