نقد ادبی دلنوشته ژوانا | اثر آرمینامنظری کاربر رمان‌بوک

[شهرزاد قصه گو]

نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
@شهرزاد قصه گو
منتقد شما: @SHAHSANAM (:
مدیر تالار ادبیات: @شهرزاد قصه گو

 

[شهرزاد قصه گو]

بنام خدا
نقد ادبی
نقد دلنوشته ژوانا
منتقد: SHAHSANAM
عنوان:
عنوان انتخابی دلنویس واژه ی «ژوانا» بود که اندازه ی مناسبی داشت. عنوان کشش لازم را برای جذب مخاطب دارا بود.
عنوان اسمی کرده مرتبط با عشق بود. به معنی الهه عشق. منظور دلنویس از انتخاب «ژوانا» برای عنوان، عشق زاویه دید بود که متن از دید او روایت می شد. عنوان درکل با مفهوم کلی اثر مرتبط بود و آن را در بر می گرفت اما در مورد ژانرها، ژانر عاشقانه را در بر می‌گرفت اما با ژانر تراژدی ارتباطی نداشت. همچنین عنوان انتخابی به دور از کلیشه و جدید، و جذاب برای مخاطب بود.

ژانر:
ژانرهای انتخابی نویسنده‌ عاشقانه و تراژدی بود‌. با توجه به ترتیب، ژانر قالب عاشقانه و ژانر مکمل تراژدی بوده است. در بیشتر اثر ژانر عاشقانه دیده میشد و ژانر تراژدی نیز درکنار عاشقانه داستان را زیبا می‌کرد. از این رو می‌توان گفت ژانرهای انتخابی با رمان همخوانی داشته و بخوبی در بر گیرنده محتوای کلی آن بوده اند.
خلاصه:
خلاصه یا همان مقدمه ی اثر اندازه ی مناسبی داشت. استفاده از آرایه ادبی در خلاصه و نوشته شدن ان توسط خود دلنویس ازجمله نقاط مثبت آن بود.
همچنین چکیده ای از دلنوشته می‌داد و مخاطب را از محتوای آن مطلع می‌کرد.
نکات نگارشی در آن رعایت شده و با عنوان پ ژانر مرتبط بود.
انسجام:
انسجام ادبی:
لحن و سبک نوشته در تمامی پارت ها بهم نزدیک بود. پرش سبک نوشتار یا لحن در اثر دیده نمی شد و مخاطب می توانست به خوبی با همان لحن خو بگیرد و تا آخر با همان لحن ادامه داده شده بود.
انسجام نگارشی:
در بین پارت‌ها انسجام نگارشی نیز دیده می‌شد. از لحاظ اندازه پارت ها تقریباً بهم نزدیک بودند و اختلاف تعداد خطوط زیادی مشاهده نمی شد.
انسجام محتوایی:
پارت ها از نظر محتوا به همدیگر مرتبط بوده و همه شان حول یک محور اصلی می چرخیدند و هیچ پرش موضوعی نیز در بین پارت‌ها دیده نمی شد.

هدف یا محتوا:
محتوایی که نویسنده بیان می کرد از حال و روز یک عاشق در فراق عشقش روایت می کرد موضوعی کاملاً تکراری و کلیشه ای بود اما از آنجایی از جمله موضوعاتی ست که هرچه در موردش نوشته شود کم و بس دلنشین است بازهم روایت جذاب نویسنده و احساس همدلی و همدردی که در خواننده ایجاد می‌کرد ستودنی بود.


دستور زبان:
همانطور که گفته شد لحن و سبک نوشتار در همه جای دلنوشته یک دست و هم وزن بود. رعایت اصول نگارشی نیز به جذابیت دلنوشته می افزودند. از نظر درست نویسی نیز ایرادی در اثر دیده نمی شد.

دستور ادبی:
از آنجایی که دلنوشته با لحن عامیانه بیشتر روایت می‌شد کمبود آرایه ها نقطه ضعف دلنوشته به شمار نمی رود گرچه پانویس با استفاده متعدد از آرایه تشبیه و انواع آن، اثر خود را منحصر به فرد کرده بود.

سخن پایانی منتقد:
قطعاً نقد به معنای کوبیدن نیست؛
بلکه رسالت اصلی آن ساختن است؛ ساختن یک اثر، بهتر از آن چه که قبلاً بوده است.
از خواندن دلنوشته دلنشین تان بسی لذت بردم و آرزوی موفقیت و شادکامی برایتان از درگاه ایزد منان خواستارم‌‌.🌷​

 

[شهرزاد قصه گو]

ممنون از منتقد عزیز بابت نقد زیبات❤