به نام خالق قلم
دلنوشته ژیکان
دلنویس: دلارام
عنوان: عنوان یک دلنوشته باید در نگاه اول طوری باشد که خواننده هرچند کم و ناچیز به موضوع و ژانر دلنوشته پی ببرد؛ عنوان دلنوشتهی شما "ژیکان" است. ژیکان، اسمی با ریشه کردی است که نویسنده در اینجا از این نام به معنای "قطره باران شفاف" استفاده کرده است. در نگاه اول مخاطب چه این معنی را بداند و چه نداند، گمان میکند ژیکان ممکن است نام معشوقه یا شخصی که نویسنده برایش مینویسد باشد. در نگاهی عمیقتر برای مخاطب معنای این نام جذاب است. برای معنای نام نیز لابد ویژگی معشوقه یا همان شخص مورد نظر نویسنده است. هر دو دیدگاه به یک نتیجه ختم میشود. ژانری که در هر دو صورت به ذهن خواننده خطور میکند ژانر عاشقانه است که به درستی انتخاب شده است اما عنوان در نگاه اول یا دوم هیچ اشاره خاصی به ژانر تراژدی ندارد. عنوان دلنوشته باید از ترکیب کلماتی که تشکیل شده باشد که علاوه بر تکراری نبودن، با یکدیگر ترکیب زیبایی ایجاد کرده و جذابیت داشته باشد. عنوان دلنوشته شما تک کلمهای است. عنوان شما با وجود تک کلمهای بودن میتواند دربرگیرنده احساسات دلنوشته باشد و به نوعی کم و کاستی در دلنوشته از نظر عنوان باقی نذاشته است. همچنین برای دلنوشته که یک اثر ادبی است بهتر است از عنوانهای نسبتا کوتاه استفاده کرد زیرا ماندگاری بیشتری در ذهن خواننده دارند؛ نامهای طولانی را به شرطی میتوانیم از اندازه انها چشم پوشی کنیم که کلمات ترکیب ایجاد شده جذابیت خاصی داشته باشد. عنوانِ ژیکان با وجود اینکه تک کلمهای و تکراری نیست برای دلنوشته شما مناسب است. همچنین به علت اینکه کلمهی نو و جدیدی است بار ادبی بیشتری نیز دارد.
ژانر: ژانر یک دلنوشته در واقع بیانگر این موضوع است که دلنوشته در چه حیطه و سبکی نگارش شده و چه احساساتی را در بر میگیرد. ژانرهای یک دلنوشته باید با یکدیگر ارتباط کامل داشته باشند. همچنین دلنویس باید در انتخاب ژانر دقت کافی به خرج دهد، ژانر یا ژانرهای انتخابی باید همگی در دلنوشته به طور یکسان و یکدست استفاده شده باشند. برای مثال اگر نویسنده در یک پارت فقط مشکلات اجتماعی را بهکار برده اما در بقیه پارتها نه، نیازی نیست که ژانر اجتماعی را جزو ژانرها قرار دهیم. ژانر های دلنوشته شما به ترتیب ۲ ژانر عاشقانه و تراژدی بود. میزان استفاده از این دو ژانر خیلی به هم نزدیک بود به طوری که ممکن است در اولویت قرار دادن کدام ژانر دچار اشتباه شوید اما در نهایت این ژانر عاشقانه است که با اختلاف کمی ارجحیت دارد. دلنوشتهی شما متنی عاشقانه با غم و اندوه است. نیازی به اضافه یا کم کردن از تعداد ژانر ها نیست و همین تعداد برای دلنوشته مناسب است. ژانر ها به درستی انتخاب شده و ایرادی بر آن وارد نیست.
مقدمه: مقدمه سراغاز دلنوشته است و باید چکیدهای از احساسات بهکار رفته در دلنوشته باشد. مقدمه در قدم اول باید عنوان و ژانر تطابق داشته باشد.
اگر ژانرهای انتخابی عاشقانه تراژدی هستند مقدمه میبایست با هردو ژانر ارتباط داشته باشد و از هر دو احساس در آن استفاده شده باشد. مقدمه با ژانر عاشقانه نزدیکی بیشتری دارد. متن مقدمه طبق انتظار متنی عاشقانه با زمینهی تراژدی است. مقدمهی شما دقیقا چکیدهاس از احساسات به کار رفته در دلنوشته را نشان نیدهد و تا حدودی مشخص است که مخاطب در دلنوشته باید آمادهی روایت عشقی دردناک با عاشقی تمام عیار و بدون معشوق باشد. مقدمه باید جامع و کامل باشد، به بیانی دیگر اول و پایان حرفهای گفته شده در مقدمه مشخص باشد، البته نباید زیادی واضح و روشن باشد. اگر حرفی یا موضوعی در ابتدای مقدمه ذکر شده دلیل ان و نتایجی که به دنبال دارد باید در سطرهای بعدی مقدمه روشن شود. مقدمه دلنوشته شما از لحاظ گنگ یا واضح بودن در سطح مطلوبی قرار دارد. همچنین کلمات یا احساسات بیان شده بیسر و ته نیستند و هر کدام به جایی ختم شدهاند. مقدمه خود نیز از بهش های مجزای دیگری تشکیل شده است.
در قسمت آغازین مقدمه:
ژوانم! من با خیالی هر شب در دلم با تو عاشقانهها ساختم و جان دادم.
ژوان کلمهای به معنای میعادگاه عاشق و معشوق است از این کلمه در ابتدای متن مشخص است نویسنده معشوقهی خود را مورد خطاب قرار میدهد. بعد از این کلمه، مقدمه طوری میشود که دوری عاشق از معشوق را به دلیلی که در دلنوشته گفته شده روایت میکند. خیال معشوق که در دل عاشق پرورش میافته نشان از نبود معشوق دارد. جان دادن در عاشقانهها، بیانگر عشقی عمیق و دردناک است. نویسنده میتوانست کمی بیشتر روی این موضوع کار کند اما همین اندازه هم خوب است و احساسات به خوبی بیان شده، در واقع کلمات به طور حساب شدهای مخاطب را با آنچه قرار است بخواند آشنا میکند. نکته مورد توجه در این بخش همان کلمهی زیبایی بخش ژوان است که معشوق را مورد خطاب قرار داده است.
من هر روز در هوای عشق تو غزلهایم را مینویسم و این را داروی جان سوختهی خود میدانم...
کلیک کنید تا گسترش یابد...
در این قسمت به عنوان بدنه مقدمه:
کلمات نویسنده در اینجا نشان از عشق پر سوز و گدازی میدهد که عاشق خود را جان سوخته میداند. در این بخش هم مانند بخش آغازین مقدمه به شرح دلتنگی و درد دوری از معشوق پرداخته شده است که تا حدی مناسب است اما بهتر بود که احساسات بیان شده در بخش آغازین و علت دوری در این بخش مشخص باشد. در این قسمت نویسنده همچنان به گنگ بودن علت دوری و دلتنگی میپردازد و چیزی از دلیل این دوری به میان نیاورده است.
امشب عاشقانههایم را بنوش و به یاد من بمان در ریژوان!
کلیک کنید تا گسترش یابد...
در کل در مقدمه نویسنده کلمات جدید زیبا و پر مفهومی انتخاب کرده است که زینت بخش مقدمه شده است. کلمهی جدید این بخش "ریژوان" به معنای میعادگاه عشق است. در مقدمه علت دوری و دلتنگی مشخص نشده و خواننده همچنان در انتظار علت دوری عاشق از معشوق است. منظور از عبارت این است که تمام عشق من برای توست، عشق مرا فراموش نکن!
مقدمه باید از اندازه مطلوبی برخوردار باشد تا خواننده از خواندن آن خسته نشود. اندازه پیشنهادی برای مقدمه ۵ الی ۱۰ خط است. مقدمه اثر ادبی شما دارای حدودا ۶ خط است که اندازهای مطلوب دارد. مقدمه دلنوشته شما از لحاظ جذابیت و تشویق مخاطب به ادامه در سطح مناسبی قرار داشت.
بهتر است مقدمه به علت دوری گوشه چشمی نیز داشته باشد.
انسجام: بین پارت های یک دلنوشته باید کاملا انسجام برقرار باشد. انسجام از ۳ لحاظ ادبی، نگارشی و محتوایی بررسی خواهد شد. منظور از انسجام ادبی رعایت لحن دلنوشته و عدم پرش لحن است. دلنوشته یک اثر ادبی است بهتر است تمامی پارت ها با لحن ادبی نگارش شوند. زیرا خواننده با لحن ادبی بهتر میتواند احساسات را دریافت کنید و به ژرف معنی و مفهوم دلنوشته پی ببرد. طبق انتظار، دلنوشته شما با لحن ادبی روایت شده است. در تمامی پارتها این لحن حفظ شده و پرش لحن مشاهده نشد. انسجام محتوایی باید به گونهای باشد که نویسنده در یک پارت ۳ خط قرار ندهد و در پارت بعدی ۶ یا ۷ خط حجم پارتها هیچ تاکیدی نیست که کاملا شبیه به هم باشند اما باید حجمی مشابه و نزدیک به هم داشته باشند.نویسنده از این لحاظ با دقت عمل کرده است و تمامی پارت ها ۳ الی ۴ خط است. نوع دیگر انسجام محتوایی است. در انسجام محتوایی باید موضوع و احساسات بهکار رفته در تمامی پارتها یکسان و مشابه باشد. احساسات به جز چند پارت تقریبا مشابه بود و تمام پارت ها از احساسات مشابهی تشکیل شده بود و پیش زمینهی تراژدی در تمامی پارت ها حفظ شده بود.
رعایت اصول نگارشی در زیبایی و ظاهر متن تاثیر بسیاری دارد همچنین خوانش و انتقال مفهوم و احساسات را برای خواننده راحت میکند. علائم نگارشی در نحوه خوانش دلنوشته تاثیر بسیاری دارد. علائم نگارشی خصوصا نقطه، نقطهویرگول، سه نقطه و نقطه باید به درستی رعایت شوند. نیم فاصلهها باید رعایت شوند و غلط املایی دیده نشود. نویسنده از این نظر نیز اصول نگارشی را به درستی رعایت کرده است. تمامی نیم فاصله و علامت های نگارشی رعایت شده است. در کل نویسنده از لحاظ انسجام های مختلف، با دقت و به درستی عمل کرده است
هدف و ایده: هدف و ایده انتخابی نویسنده باید جدید و دور از کلیشه باشد. اما اگر مانند بسیاری از دلنوشتهها هدف اصلی کلیشه بود نویسنده حتما باید با مواردی که باعث زیبایی دلنوشته میشوند به همراه با قلم نويسندگی این کلیشه را دور کند. معمولا بیشتر دلنوشته ها از هدفی کلیشه ای برخوردارند اما این باعث کاهش بار معنایی، ادبی و زیبایی دلنوشته نمیشود و نویسنده خود می تواند با قلمش جنبه های مختلف از یک موضوع را نمایان کند. موضوع دلتنگی معشوق موضوعی کلیشه ای است. اما این دلتنگی شاخه های مختلفی دارد که نویسنده یکی از آنها را انتخاب کرده و با زیبایی قلم خود باعث پوشانده شدن حد زیادی از کلیشگی شده است. مقداری کلیشه به علت تکراری بودن موضوع در دلنوشته های مختلف همیشه باقی میماند که مقدار کمی است و از نظر کلیشه ای بودن قلم نويسنده بسیار جذاب بوده است.
دستور زبان: همانطور که در بالا هم اشاره کردیم دلنوشته یک اثر ادبی است و بهتر است که به لحن ادبی نگارش شود زیرا باعث زیبایی هرچه بیشتر متن میشود و در انتقال احساسات کمک میکند. رعایت علائم نگارشی در نوشتن هر اثر مهم است. به خصوص در دلنوشته که نحوه خوانش به درک و دریافت مخاطب وابسته است. از این نظر شما به خوبی اصول نگارشی را درست و به جا رعایت کرده اید و هیچ علامت کم استفاده یا پر استفاده ای نداشتید.
دستور ادبی: استفاده از ارایههای ادبی و کلمات جدید متنوع در یک دلنوشته کاملا اجباری هستند. این ارایههای ادبی هستند که یک متن ساده را تبدیل به متن ادبی میکنند هرچه بیشتر از ارایههای ادبی در دلنوشته استفاده شود بهتر و زیباتر خواهد بود. البته با توجه به نوع دلنوشته. یعنی به طبع دلنوشته هایی که متن سنگین و ثقیل دارند نیاز به آرایه های بیشتری دارند. آرایه های استفاده شده در متن شما مناسب با نوع متن بود. نویسنده باید سعی کند از ارایههای متنوعی بهره بگیرد و میزان استفاده را بالا ببرد نه اینکه در کل دلنوشته شاید یک یا دو ارایهی تکراری استفاده شود. در متن شما از آرایه های متعددی استفاده شده است که باعث زیبایی دوچندان متن شما شده است.
چند مورد از آرایه های استفاده شده:
تشخیص
زمزمههای عاشقانهی نگاهت آخرین یادگاریات بود
تشبیه:
زمان دیدن چشمهای دریاییات
حسن تعلیل
خون در شاهرگهایم با فشار بیشتری به جریان درآمده است.
کلیک کنید تا گسترش یابد...
و مواردی دیگر.
نقطه قوت این بخش استفاده از آرایه های مختلف در جای مناسب است.
استفاده از کلمات جدید و متنوع به دلنوشته روح تازهای میبخشند و باعث زینت دلنوشته میشوند اما این کلمات نباید طوری گنگ و عجیب باشند که نویسنده برای فهمیدن معنای ان چندین لغتنامه را زیر و رو کند! در دلنوشته شما از کلمات جدید زیادی استفاده شده است. بیشتر کلمات جدید، کلماتی زیبا با ریشهی کردی هستند. که مخاطبان حتی اگر متوجه معنای آن نشوند، بر احساسشان تاثیر میگذارد. در واقع با قلم زیبای شما مخاطبان کلمات را حس میکنند که این مورد در مورد دلنوشته شما صدق میکند و نقطه قوت خوبی برای دلنوشته به شمار میرود. در واقع شما در استفاده از کلمات جدید با دستی باز کلمات را انتخاب کرده اید و دایره لغات دلنوشته تان تنها به چند کلمه ی تکراری محدود نمیشود.
دلنویس عزیز، موفق باشید.