هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایلهایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کردهاند حذف کنند.
بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود.
https://t.me/iromanbook
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly. You should upgrade or use an alternative browser.
بسمه تعالی
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقتبخیری خدمت شما
سپاسگذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
*لطفا تا قبل از قرارگیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، میتوانید شکایت خود را ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
عنوان یک دلنوشته باید در نگاه اول طوری باشد که خواننده هر چند کم و ناچیز به موضوع و ژانر دلنوشته پی ببرد.
دلنوشته یک اثر ادبی است و بهتر است از انتخاب عنوانهای طولانی پرهیز شود زیرا ماندگاری کمی در ذهن خواننده دارند.
نخستین فاکتوری که باعث جلب نظر و توجه به هرنوشتهای میشود عنوان است و میبایست دلنویس در انتخاب آن دقت کافی را صرف کند.
عنوان یک دلنوشته میبایست کوتاه باشد، زیرا ماندگاری بیشتری در ذهن خواننده دارد.
عنوان دلنوشته [ گریستن ] است اندازه استانداردی دارد و ماندگاری نسبتاً خوبی در ذهن خواننده دارد.
درکل نویسنده انتخاب خوبی در انتخاب اسم داشته است و عنوان بیشتر با ژانر تراژدی مرتبط است تا ژانر عاشقانه و هیچ ژانر عاشقانه.ای در آن دیده نمیشود.
عنوان دلنوشته باید از ترکیب کلماتی تشکیل شده باشد که علاوه بر تکراری نبودن، با یکدیگر ترکیب زیبایی ایجاد کرده و جذابیت داشته باشد.
عنوان انتخابی نویسنده تک کلمهای است که یک کلمهی ادبی محسوب میشود و به دور از کلیشه میباشد.
عنوان باید جامعیت دلنوشته را در بر بگیرد و با تمامی پارتها ارتباط داشته باشد.
عنوان انتخابی نویسنده ارتباط زیادی با پارتها برقرار نکرده است.
در اصل نویسنده میتوانست پارتها را طوری ادامه دهد که با اسم اثر همخوانی داشته باشد.
« ژانر »
ژانر یک دلنوشته در واقع بیانگر این موضوع است که دلنوشته در چه حیطه و سبکی نگارش شده و چه احساساتی را در بر میگیرد. ژانرهای یک دلنوشته با یکدیگر ارتباط کامل برقرار کنند. همچنین دلنویس باید در انتخاب ژانر دقت کافی به خرج دهد، ژانر یا ژانرهای انتخابی باید همگی در دلنوشته به طور یکسان و یکدست استفاده شده باشند.
ژانر انتخابی نویسنده تراژدی، عاشقانه میباشد و ژانرها با بدنه و محتوای اثر همخوانی دارند.
اگر نویسنده در یک پارت فقط غم و اندوه را بهکار برده اما در بقیه پارتها نه نیازی نیست که ژانر تراژدی را جزو ژانرها قرار دهیم. در دلنوشته های چند ژانری باید ترتیب ژانر حفظ شده باشد. برای مثال اگر موضوع اصلی عاشقانه میباشد اما همراه خود موضوعات غمگین را دارد اول ژانر عاشقانه قرار میدهیم بعد تراژدی نه برعکس، دلنوشته شما دارای دو ژانر هست که ترتیب آن توسط نویسنده به خوبی رعایت شده است و نیازی به تغییر ترتیب آنها نیست.
« مقدمه »
مقدمه سرآغاز دلنوشته است و باید چکیدهای از احساسات بکار رفته در دلنوشته باشد و مقدمه باید به گونهای باشد که تمامی احساسات و موضوعات را در بر بگیرد به بیانی دیگر جامع و کامل باشد.
مقدمه با ژانرهای انتخابی نویسنده ارتباط نسبتاً خوبی دارد اما ژانر عاشقانه زیاد در آن دیده نمیشود.
به معنای اینکه اول و پایان حرفهای گفته شده در مقدمه مشخص باشد البته نباید مقدمه زیادی واضح و روشن باشد و به قوای لو دهندهی ادامهی دلنوشته باشد!
اگر حرفی یا موضوعی در ابتدای مقدمه ذکر شده، دلیل آن و نتایجی که به دنبال دارد باید در سطرهای بعدی مقدمه روشن شود.
خود متن مقدمه را به سه قسمت( مقدمه+ بدنه+ نتیجه )
تقسیم بندی میکنیم؛ در قسمت مقدمه نویسنده میبایست مقدمهای از آنچه که اتفاق افتاده است یا مقدمهای از احساسات اتلاف شده بیان کند.
و در قسمت بدنه به شرح احساسات بپردازد.
[عشق یک طرفه، مثل این است که داری به وسط دریا میروی! اما، در حالی که میدانی وقتی به اواسطش برسی، زیر پایت خالی میشود.]
در شروعِ مقدمه نویسنده اشارهای به عشق یکطرفه که به وضوح در نوشته آشکار شده است، میکند و اینجا از ناامیدیهایی که در احساسات یک طرفه پیش میآید به طور خلاصه گفته شده است.
در کل نویسنده تا اینجا شروع خوبی داشته است و به وضوح ژانر تراژدی در آن دیده میشود و همچنین نویسنده جملهبندی کاملاً مناسب و مجذوب کنندهای داشته است.
همین مقدمه چون متنی ادبی و سرشار از احساسات است و خواننده باید با این احساسات ارتباط برقرار کنند پس باید جمله بندی به طوری باشد که خواننده در حین خواندن گیر نکند.
در ادامهی مقدمه نویسنده میبایست متنی به عنوان بدنه قرار دهد که دلایل و احساسات متن فوق را بیان کند.
[اما ادامه میدهی، تا وقتی که تو را پایین نکشد، و طعم درد را نچشی.]
طبق انتظار ما نویسنده به ادامهی بخش اول پرداختهاست و همانطور که مشاهده میشود نویسنده باز هم اشارهای به احساسات نادیده گرفته شده میکند.
و در قسمت اخر که به عنوان نتیجهگیری تلقی میشود نویسنده میبایست نتایج و یا دلایل آن احساسات خود و حال و روز زندگیاش را بیان کند.
[هر داستانی شروع و پایانی دارد،
ادامه میدهمتا به پایانش برسم.]
در قسمت پایانی مقدمه، نویسنده به ادامهی ماجرا پرداخته است و خواننده به وضوح متوجه غم آن کلمات میشود.
مقدمهای که نویسنده نوشته است، همانطور که در بالا ذکر شد... با ژانر عاشقانه ارتباط کاملی ندارد و نمیشه آن را جزو موضوعات عاشقانه حساب کرد، به نویسنده توصیه میشود اگر میخواهد که اثر با ژانر عاشقانه هم ارتباط داشته باشد؛ مقدمه را یک تغییر کوچک بدهد.
مقدمه در قدم اول باید با عنوان و ژانر تطابق داشته باشد.
اندازه مقدمه باید از اندازه مطلوبی برخوردار باشد تا خواننده از خواندن آن خسته نشود.
اندازه پیشنهادی برای مقدمه بین ۵ تا ۱۰ خط میباشد که تعداد خطوط دلنوشته بین ۳ الی ۴ خط بود که اندازهی مناسبی نیست، خطها میبایست بین ۵ الی ۱۰ خط باشد به نویسنده پیشنهاد میشود که تعداد خطوط پارتها را اگر میل دارد افزایش دهد... تاکید بر مقدمهی یک دلنوشته بسیار مهم است زیرا مقدمه باعث میشود ارتباط گرفتن خواننده با دلنوشته بیشتر شود.
« انسجام »
بین پارتهای یک دلنوشته ادبی میبایست انسجام کاملا برقرار باشد.
انسجام از ۳ لحاظ ادبی، نگارشی و محتوایی بررسی خواهد شد
انسجامادبی:
منظور از انسجام ادبی رعایت لحن دلنوشته و عدم پرش لحن است.
دلنوشته یک اثر ادبی است، بهتر است لحن تمامی پارتها ادبی باشد زیرا خواننده با لحن ادبی بهتر میتواند احساسات را دریافت کند و به ژرف معنی و مفهوم دلنوشته پی ببرد.
چون دلنوشته یک اثر ادبی است نویسنده این اصول را به خوبی رعایت کرده بود و در تمامی پارتها از لحن ادبی استفاده کرده و مفهوم پارتها را به خوبی به اشتراک گذاشته بود.
انسجام نگارشی:
انسجام نگارشی یعنی تعداد خطوط هرپارت باید نزدیک به همدیگر باشند، برای مثال یک پارت ۴ خط و دیگری ۱۰ خط نباشد. هر پارت باید به طور متوسط ۵ الی ۱۰ خط میباشد.
اندازه خطوط پارتها بین ۲ الی ۳ و ۴ خط هست و اندازهی استانداردی ندارد و اگر نویسنده تعداد خطوط پارتها را بیشتر میکرد که چه بهتر.
نویسنده انسجام نگارشی رو از جمله علائم نگارشی و نیمفاصله و درست نویسی کلمات را به خوبی رعایت کرده بود و تنها یک ایراد کوچک در آن مشاهده میشد
نکشد، و طعم: نکشد و طعم
انسجام محتوایی:
همچنین در انسجام محتوایی باید موضوع و احساسات بکار رفته در تمامی پارتها یکسان و مشابه باشد.
در تمامی پارتها احساسات به خوبی به کار رفته بود اما پرش موضوعی در آن دید. میشد و نویسنده این اصول را به خوبی رعایت نکرده بود.
« ایده »
ایده انتخابی نویسنده باید جدید و دور از کلیشه باشد
اما اگر مانند بسیاری از دلنوشتهها هدف اصلی کلیشهای بود نویسنده حتما باید با مواردی که باعث زیبایی دلنوشته میشوند همراه با قلم نويسنده این کلیشگی دور شود.
موضوع انتخابی نویسنده کلیشهای بود و خب هر چند کلمات و آرایههای ادبی کوتاهی در آن دیده میشد اما این این موضوع آنچنان رفع نشده بود و خواننده باز هم متوجه کلیشگی اثر میشود، پیشنهاد میشود نویسنده کمی به قلم خود زینت بخشیده و اثر بهتر و به دور از کلیشه رو تحویل خواننده بده هر چند پارتها زیبا و خواندنی بودند اما کوتاه بودن پارتها باعث میشود تا خواننده کمتر جذب اثر شود.
« دستور زبانی »
دلنوشته یک اثر ادبی است و بهتر است که به لحن ادبی نگارش شود زیرا باعث زیبایی هرچه بیشتر متن میشود و در انتقال احساسات کمک میکند که لحن این دلنوشته ادبی است و در طول تمام پارتها یکسان بوده است اما دلنویس میتواند از لحن عامیانه استفاده کند و یا لحن ادبی و عامیانه را با هم استفاده کند ولی در این حالت دلنویس باید با قلم خود در لحن دلنوشته توازن برقرار کند.
همانطور که مشاهده میشد نویسنده لحن و اصول ادبی را به خوبی رعایت کرده بود و هیچ مشکلی در اثر دیده نمیشد.
قسمت بعدی در این رکن مورد بررسی قرار میگیرد ساختمان دلنوشته است.
نویسنده گاهی میتواند برای زیبایی بیشتر دلنوشته خود جای ارکان جمله را جابه جا کند( جابهجایی فاعل و مفعول)
اما این جابهجایی نباید به صورتی باشد که ساختمان جمله بهم بریزد و خواننده متوجه منظور نشود که در دلنوشته نویسنده به خوبی در لحن دلنوشته توازن برقرار کرده و هیچ جابهجایی فاعل و مفعول در اثر دیده نمیشد.
« دستور ادبی »
استفاده از ارایههای ادبی و کلمات جدید متنوع در یک دلنوشته کاملا اجباری هستند. در واقع این ارایههای ادبی هستند که یک متن ساده را تبدیل به متن ادبی میکنند. هرچه بیشتر از ارایههای ادبی در دلنوشته استفاده شود بهتر و زیباتر خواهد بود. البته نویسنده باید توجه داشته باشد از آرایهها با توجه به نوع متنش در جای مناسب از آن استفاده کند. منظور از نوع متن سبک ساده نویسی یا ادبیات ثقیل است. مشخصا ادبیاتی که متنش سنگین، ثقیل و پربار باشد به طبع به آرایههای بیشتری نیازمند است.
نویسنده باید سعی کند از ارایههای متنوعی بهره بگیرد و میزان استفاده را بالا ببرد نه اینکه در کل دلنوشته شاید یک یا دو ارایهی تکراری استفاده شود.
نویسنده در اثر آنچنان از آرایهها و کلمات ادبی زیادی استفاده نکرده بود و خب پیشنهاد میشود که نویسنده آرایهها و کلمات بیشتری به اثرش اضافه کند تا اثر بهتری خلق کند.
چون دلنوشته یک اثر ادبی است بهتر است از کلمات ادبی بیشتری استفاده شود اما نه آنچنان که خواننده متوجه معنای نشود و باعث دلزدگی شود.
در اثر چند آرایهی تشبیه دیده میشد.
ابلیسی هستی که احساساتش یخزده است
استفاده از کلمات جدید و متنوع به دلنوشته روح تازهای میبخشند و باعث زینت دلنوشته میشوند اما این کلمات نباید طوری گنگ و عجیب باشند که نویسنده برای فهمیدن معنای آن چندین لغتنامه را زیر و رو کند!
در دلنوشته میزان استفاده از کلمات جدید همانطور که در بالا گفته شده بود چندان زیاد نبود و همین باعث شده بود تا اثر کمی از جذابیت خود را از دست بدهد و خواننده کمتری داشه باشد به دلنویس پیشنهاد میشود تا ایراداتی که گفته شده را ویرایش کند تا اثر بهتر و مجذوب کنندهای خلق کند.
نویسنده عزیز،
دلنوشته شما اثری زیبا بود که با خواندن آن لذت بردم. به امید موفقیت شما، قلمتان مانا 🌼🐥
عنوان یک دلنوشته باید در نگاه اول طوری باشد که خواننده هر چند کم و ناچیز به موضوع و ژانر دلنوشته پی ببرد.
دلنوشته یک اثر ادبی است و بهتر است از انتخاب عنوانهای طولانی پرهیز شود زیرا ماندگاری کمی در ذهن خواننده دارند.
نخستین فاکتوری که باعث جلب نظر و توجه به هرنوشتهای میشود عنوان است و میبایست دلنویس در انتخاب آن دقت کافی را صرف کند.
عنوان یک دلنوشته میبایست کوتاه باشد، زیرا ماندگاری بیشتری در ذهن خواننده دارد.
عنوان دلنوشته [ گریستن ] است اندازه استانداردی دارد و ماندگاری نسبتاً خوبی در ذهن خواننده دارد.
درکل نویسنده انتخاب خوبی در انتخاب اسم داشته است و عنوان بیشتر با ژانر تراژدی مرتبط است تا ژانر عاشقانه و هیچ ژانر عاشقانه.ای در آن دیده نمیشود.
عنوان دلنوشته باید از ترکیب کلماتی تشکیل شده باشد که علاوه بر تکراری نبودن، با یکدیگر ترکیب زیبایی ایجاد کرده و جذابیت داشته باشد.
عنوان انتخابی نویسنده تک کلمهای است که یک کلمهی ادبی محسوب میشود و به دور از کلیشه میباشد.
عنوان باید جامعیت دلنوشته را در بر بگیرد و با تمامی پارتها ارتباط داشته باشد.
عنوان انتخابی نویسنده ارتباط زیادی با پارتها برقرار نکرده است.
در اصل نویسنده میتوانست پارتها را طوری ادامه دهد که با اسم اثر همخوانی داشته باشد.
« ژانر »
ژانر یک دلنوشته در واقع بیانگر این موضوع است که دلنوشته در چه حیطه و سبکی نگارش شده و چه احساساتی را در بر میگیرد. ژانرهای یک دلنوشته با یکدیگر ارتباط کامل برقرار کنند. همچنین دلنویس باید در انتخاب ژانر دقت کافی به خرج دهد، ژانر یا ژانرهای انتخابی باید همگی در دلنوشته به طور یکسان و یکدست استفاده شده باشند.
ژانر انتخابی نویسنده تراژدی، عاشقانه میباشد و ژانرها با بدنه و محتوای اثر همخوانی دارند.
اگر نویسنده در یک پارت فقط غم و اندوه را بهکار برده اما در بقیه پارتها نه نیازی نیست که ژانر تراژدی را جزو ژانرها قرار دهیم. در دلنوشته های چند ژانری باید ترتیب ژانر حفظ شده باشد. برای مثال اگر موضوع اصلی عاشقانه میباشد اما همراه خود موضوعات غمگین را دارد اول ژانر عاشقانه قرار میدهیم بعد تراژدی نه برعکس، دلنوشته شما دارای دو ژانر هست که ترتیب آن توسط نویسنده به خوبی رعایت شده است و نیازی به تغییر ترتیب آنها نیست.
« مقدمه »
مقدمه سرآغاز دلنوشته است و باید چکیدهای از احساسات بکار رفته در دلنوشته باشد و مقدمه باید به گونهای باشد که تمامی احساسات و موضوعات را در بر بگیرد به بیانی دیگر جامع و کامل باشد.
مقدمه با ژانرهای انتخابی نویسنده ارتباط نسبتاً خوبی دارد اما ژانر عاشقانه زیاد در آن دیده نمیشود.
به معنای اینکه اول و پایان حرفهای گفته شده در مقدمه مشخص باشد البته نباید مقدمه زیادی واضح و روشن باشد و به قوای لو دهندهی ادامهی دلنوشته باشد!
اگر حرفی یا موضوعی در ابتدای مقدمه ذکر شده، دلیل آن و نتایجی که به دنبال دارد باید در سطرهای بعدی مقدمه روشن شود.
خود متن مقدمه را به سه قسمت( مقدمه+ بدنه+ نتیجه )
تقسیم بندی میکنیم؛ در قسمت مقدمه نویسنده میبایست مقدمهای از آنچه که اتفاق افتاده است یا مقدمهای از احساسات اتلاف شده بیان کند.
و در قسمت بدنه به شرح احساسات بپردازد.
[عشق یک طرفه، مثل این است که داری به وسط دریا میروی! اما، در حالی که میدانی وقتی به اواسطش برسی، زیر پایت خالی میشود.]
در شروعِ مقدمه نویسنده اشارهای به عشق یکطرفه که به وضوح در نوشته آشکار شده است، میکند و اینجا از ناامیدیهایی که در احساسات یک طرفه پیش میآید به طور خلاصه گفته شده است.
در کل نویسنده تا اینجا شروع خوبی داشته است و به وضوح ژانر تراژدی در آن دیده میشود و همچنین نویسنده جملهبندی کاملاً مناسب و مجذوب کنندهای داشته است.
همین مقدمه چون متنی ادبی و سرشار از احساسات است و خواننده باید با این احساسات ارتباط برقرار کنند پس باید جمله بندی به طوری باشد که خواننده در حین خواندن گیر نکند.
در ادامهی مقدمه نویسنده میبایست متنی به عنوان بدنه قرار دهد که دلایل و احساسات متن فوق را بیان کند.
[اما ادامه میدهی، تا وقتی که تو را پایین نکشد، و طعم درد را نچشی.]
طبق انتظار ما نویسنده به ادامهی بخش اول پرداختهاست و همانطور که مشاهده میشود نویسنده باز هم اشارهای به احساسات نادیده گرفته شده میکند.
و در قسمت اخر که به عنوان نتیجهگیری تلقی میشود نویسنده میبایست نتایج و یا دلایل آن احساسات خود و حال و روز زندگیاش را بیان کند.
[هر داستانی شروع و پایانی دارد،
ادامه میدهمتا به پایانش برسم.]
در قسمت پایانی مقدمه، نویسنده به ادامهی ماجرا پرداخته است و خواننده به وضوح متوجه غم آن کلمات میشود.
مقدمهای که نویسنده نوشته است، همانطور که در بالا ذکر شد... با ژانر عاشقانه ارتباط کاملی ندارد و نمیشه آن را جزو موضوعات عاشقانه حساب کرد، به نویسنده توصیه میشود اگر میخواهد که اثر با ژانر عاشقانه هم ارتباط داشته باشد؛ مقدمه را یک تغییر کوچک بدهد.
مقدمه در قدم اول باید با عنوان و ژانر تطابق داشته باشد.
اندازه مقدمه باید از اندازه مطلوبی برخوردار باشد تا خواننده از خواندن آن خسته نشود.
اندازه پیشنهادی برای مقدمه بین ۵ تا ۱۰ خط میباشد که تعداد خطوط دلنوشته بین ۳ الی ۴ خط بود که اندازهی مناسبی نیست، خطها میبایست بین ۵ الی ۱۰ خط باشد به نویسنده پیشنهاد میشود که تعداد خطوط پارتها را اگر میل دارد افزایش دهد... تاکید بر مقدمهی یک دلنوشته بسیار مهم است زیرا مقدمه باعث میشود ارتباط گرفتن خواننده با دلنوشته بیشتر شود.
« انسجام »
بین پارتهای یک دلنوشته ادبی میبایست انسجام کاملا برقرار باشد.
انسجام از ۳ لحاظ ادبی، نگارشی و محتوایی بررسی خواهد شد
انسجامادبی:
منظور از انسجام ادبی رعایت لحن دلنوشته و عدم پرش لحن است.
دلنوشته یک اثر ادبی است، بهتر است لحن تمامی پارتها ادبی باشد زیرا خواننده با لحن ادبی بهتر میتواند احساسات را دریافت کند و به ژرف معنی و مفهوم دلنوشته پی ببرد.
چون دلنوشته یک اثر ادبی است نویسنده این اصول را به خوبی رعایت کرده بود و در تمامی پارتها از لحن ادبی استفاده کرده و مفهوم پارتها را به خوبی به اشتراک گذاشته بود.
انسجام نگارشی:
انسجام نگارشی یعنی تعداد خطوط هرپارت باید نزدیک به همدیگر باشند، برای مثال یک پارت ۴ خط و دیگری ۱۰ خط نباشد. هر پارت باید به طور متوسط ۵ الی ۱۰ خط میباشد.
اندازه خطوط پارتها بین ۲ الی ۳ و ۴ خط هست و اندازهی استانداردی ندارد و اگر نویسنده تعداد خطوط پارتها را بیشتر میکرد که چه بهتر.
نویسنده انسجام نگارشی رو از جمله علائم نگارشی و نیمفاصله و درست نویسی کلمات را به خوبی رعایت کرده بود و تنها یک ایراد کوچک در آن مشاهده میشد
نکشد، و طعم: نکشد و طعم
انسجام محتوایی:
همچنین در انسجام محتوایی باید موضوع و احساسات بکار رفته در تمامی پارتها یکسان و مشابه باشد.
در تمامی پارتها احساسات به خوبی به کار رفته بود اما پرش موضوعی در آن دید. میشد و نویسنده این اصول را به خوبی رعایت نکرده بود.
« ایده »
ایده انتخابی نویسنده باید جدید و دور از کلیشه باشد
اما اگر مانند بسیاری از دلنوشتهها هدف اصلی کلیشهای بود نویسنده حتما باید با مواردی که باعث زیبایی دلنوشته میشوند همراه با قلم نويسنده این کلیشگی دور شود.
موضوع انتخابی نویسنده کلیشهای بود و خب هر چند کلمات و آرایههای ادبی کوتاهی در آن دیده میشد اما این این موضوع آنچنان رفع نشده بود و خواننده باز هم متوجه کلیشگی اثر میشود، پیشنهاد میشود نویسنده کمی به قلم خود زینت بخشیده و اثر بهتر و به دور از کلیشه رو تحویل خواننده بده هر چند پارتها زیبا و خواندنی بودند اما کوتاه بودن پارتها باعث میشود تا خواننده کمتر جذب اثر شود.
« دستور زبانی »
دلنوشته یک اثر ادبی است و بهتر است که به لحن ادبی نگارش شود زیرا باعث زیبایی هرچه بیشتر متن میشود و در انتقال احساسات کمک میکند که لحن این دلنوشته ادبی است و در طول تمام پارتها یکسان بوده است اما دلنویس میتواند از لحن عامیانه استفاده کند و یا لحن ادبی و عامیانه را با هم استفاده کند ولی در این حالت دلنویس باید با قلم خود در لحن دلنوشته توازن برقرار کند.
همانطور که مشاهده میشد نویسنده لحن و اصول ادبی را به خوبی رعایت کرده بود و هیچ مشکلی در اثر دیده نمیشد.
قسمت بعدی در این رکن مورد بررسی قرار میگیرد ساختمان دلنوشته است.
نویسنده گاهی میتواند برای زیبایی بیشتر دلنوشته خود جای ارکان جمله را جابه جا کند( جابهجایی فاعل و مفعول)
اما این جابهجایی نباید به صورتی باشد که ساختمان جمله بهم بریزد و خواننده متوجه منظور نشود که در دلنوشته نویسنده به خوبی در لحن دلنوشته توازن برقرار کرده و هیچ جابهجایی فاعل و مفعول در اثر دیده نمیشد.
« دستور ادبی »
استفاده از ارایههای ادبی و کلمات جدید متنوع در یک دلنوشته کاملا اجباری هستند. در واقع این ارایههای ادبی هستند که یک متن ساده را تبدیل به متن ادبی میکنند. هرچه بیشتر از ارایههای ادبی در دلنوشته استفاده شود بهتر و زیباتر خواهد بود. البته نویسنده باید توجه داشته باشد از آرایهها با توجه به نوع متنش در جای مناسب از آن استفاده کند. منظور از نوع متن سبک ساده نویسی یا ادبیات ثقیل است. مشخصا ادبیاتی که متنش سنگین، ثقیل و پربار باشد به طبع به آرایههای بیشتری نیازمند است.
نویسنده باید سعی کند از ارایههای متنوعی بهره بگیرد و میزان استفاده را بالا ببرد نه اینکه در کل دلنوشته شاید یک یا دو ارایهی تکراری استفاده شود.
نویسنده در اثر آنچنان از آرایهها و کلمات ادبی زیادی استفاده نکرده بود و خب پیشنهاد میشود که نویسنده آرایهها و کلمات بیشتری به اثرش اضافه کند تا اثر بهتری خلق کند.
چون دلنوشته یک اثر ادبی است بهتر است از کلمات ادبی بیشتری استفاده شود اما نه آنچنان که خواننده متوجه معنای نشود و باعث دلزدگی شود.
در اثر چند آرایهی تشبیه دیده میشد.
تشبیه:
ابلیسی هستی که احساساتش یخزده است
استفاده از کلمات جدید و متنوع به دلنوشته روح تازهای میبخشند و باعث زینت دلنوشته میشوند اما این کلمات نباید طوری گنگ و عجیب باشند که نویسنده برای فهمیدن معنای آن چندین لغتنامه را زیر و رو کند!
در دلنوشته میزان استفاده از کلمات جدید همانطور که در بالا گفته شده بود چندان زیاد نبود و همین باعث شده بود تا اثر کمی از جذابیت خود را از دست بدهد و خواننده کمتری داشه باشد به دلنویس پیشنهاد میشود تا ایراداتی که گفته شده را ویرایش کند تا اثر بهتر و مجذوب کنندهای خلق کند.
نویسنده عزیز،
دلنوشته شما اثری زیبا بود که با خواندن آن لذت بردم. به امید موفقیت شما، قلمتان مانا 🌼🐥