هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایلهایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کردهاند حذف کنند.
بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود.
https://t.me/iromanbook
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly. You should upgrade or use an alternative browser.
나는 출근을 한다
Naneun chuolkeuneul handa 그리고 퇴근을 한다
Keureigo twoeikeuneul handa 출근... 다시 되근
Chuolkeun... Dashei dwoeikeun
출근... 퇴근. 다시 출근
Chuolkeun... Dwoei. Dashei chuolkeun
.여전히 살아가고 있다... 꾸역꾸역
Yeojeonei saragago eidda... Kuoyeog kuoyeog
میرم سرکار و بعد برمیگردم (خونه)
و دوباره میرم و بعد برمیگردم
میرم... دوباره بر میگردم
میرم... برمیگردم
میرم... برمیگردم، دوباره میرم(سرکار)
هنوز زندگی میکنم... یواش یواش
아무것도 달라지지 않았다
Amuogeoddo darrajeijei anadda
어쩌면... 아무 일도 일어나지 않았는지
Eojeomyeon... Amuo eildo eironajei ananeunjei
모른다
Moreunda
매일 같은 해가 지고
Meeil kateun hega jeigo
같은 해가 뜬다
Kateun hega teunda
세상은 달라진 게 없다
Sesangeun tallajein ke eopda
.나만 고아가 되었다
Naman koaga dwoeieoda
هیچی تغییر نکرده
شاید هیچی نشده (مگه نه؟)
هر روز خورشید غروب میکنه
و طلوع میکنه(دوباره)
دنیا هیچ تغییر نمیکنه
فقط (تنها) من بچه یتیم شدم.
그동안 나는 얼이 빠져 살았다
낙오하지 않으려고
욕먹지 않으려고
죽을 듯이 살아왔다
그런데 이제 보니
나를 가장 심하게 욕했던 사람은
.바로... 나였다
کل زندگیم من سردرگم بودم
تا عقب نمونم
تا ازم انتقاد نکنند
با تمام توانم(سعی کردم) جلو اومدم
(ولی) الان که به عقب نگاه میکنم
میفهمم که من همیشه خیلی بدتر از بقیه
خودم رو عقب نگه داشتم (از خودم انتقاد کردم)