جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

معرفی کتاب رز برای امیلی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه کتاب توسط Serenya با نام رز برای امیلی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 99 بازدید, 2 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه کتاب
نام موضوع رز برای امیلی
نویسنده موضوع Serenya
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Serenya
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,153
مدال‌ها
5
افسانه های جنوب آمریکا


داستان «رز برای امیلی» (A Rose for Emily)


خلاصهٔ کامل و روان داستان​


امیلی گریرسن، زنی از خانواده‌ای بسیار قدیمی و ثروتمند در شهر کوچکی از جنوب آمریکاست.
پدرش مردی مغرور و سخت‌گیر بوده که اجازه نداده هیچ خواستگاری با دخترش ازدواج کنه؛ چون فکر می‌کرد هیچ‌ک.س در شأن خانواده‌ی اون‌ها نیست.
وقتی پدرش می‌میره، امیلی برای اولین بار تنها می‌مونه… ولی حاضر نیست مرگ پدرش رو بپذیره — سه روز جنازه رو تحویل نمی‌ده تا بالاخره مردم مجبورش می‌کنن.

بعد از اون، امیلی منزوی می‌شه؛ با کسی حرف نمی‌زنه و در خونه‌ی بزرگ و کهنه‌اش زندگی می‌کنه که کم‌کم بوی پوسیدگی می‌گیره.
تا این‌که یه کارگر ساختمانی شمالی به شهر میاد، اسمش «هومر بارون»ه — مردی شوخ‌طبع و سرزنده که برای ساخت خیابون کار می‌کنه.
امیلی باهاش بیرون می‌ره و مردم شهر شروع می‌کنن به پچ‌پچ:
چطور ممکنه دختر یک اشراف‌زاده با یه کارگر رابطه داشته باشه؟
اما امیلی براش مهم نیست، چون بعد از عمری تنهایی، برای اولین بار احساس زنده بودن می‌کنه.

یه روز امیلی از داروخانه سم آرسنیک می‌خره، ولی نمی‌گه برای چی.
بعد از مدتی هومر بارون ناپدید می‌شه…
و امیلی تا آخر عمرش در خونه می‌مونه، هیچ‌ک.س وارد اتاق‌های بالا نمی‌شه.
سال‌ها بعد که می‌میره و مردم برای مراسم خاکسپاریش میان، بالاخره درِ اتاق بالایی رو باز می‌کنن —
اون‌جا، روی تخت، جسد خشک‌شده‌ی هومر بارون خوابیده…
و در کنار اون، روی بالش کناری، یه رشته موی خاکستری از امیلی.


 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,153
مدال‌ها
5

معنی و پیام درونی​


امیلی یه نماد از جنوبِ قدیمیه:
شریف و مغرور، ولی پوسیده و درون‌پاشیده.
پدرش نماینده‌ی سنت‌هاست، خودش قربانی اون سنت‌ها.
وقتی هومر می‌ره، اون نمی‌تونه دوباره از دست‌دادن رو تحمل کنه — پس تصمیم می‌گیره «نگهش داره»... حتی اگر با مرگ.

از دید نمادین،
خانه‌اش = جنوب کهنه و فروپاشیده
جسد هومر = عشق و انسانیت مدفون زیر غرور و تنهایی
موی امیلی = پیوند بیمارگونه‌ی گذشته با حال




 
موضوع نویسنده

Serenya

سطح
3
 
سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
سرپرست ادبیات
منتقد ادبیات
کاربر ویژه انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Sep
983
7,153
مدال‌ها
5

نکته جالب​


ویلیام فاکنر داستان رو طوری نوشته که راوی شخص واحدی نیست — بلکه کل مردم شهرن.
یعنی "ما" تعریف می‌کنیم، نه "من".
انگار یه جامعه داره درباره‌ی زنی قضاوت می‌کنه که خودش سال‌ها در ساختنِ دردش نقش داشته.
 
بالا پایین