جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار رسول موحدی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط mobina01 با نام رسول موحدی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 56 بازدید, 3 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع رسول موحدی
نویسنده موضوع mobina01
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط mobina01
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9

اشعار رسول موحدی
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
به نام حق

بزم رقیب رفته ای ، جان به لبش رسیده دل .

داغ فراق دیده ای ؟ از همه دل بریده ، دل .

باده ی ناب داده ای ، زلف به باد
داده ای .

این همه سهم دیگران ، زهر جفا چشیده دل .

مهر ازان دیگری ، می ، بر غیر ،
میبری .

باز ستم به من چرا ؟ خلوت شب گزیده دل .

نزد حریف دلربا ، در دل من ،
غمت مها ،

تا به سحر نخفته ام ، بس که ستم
کشیده دل ،

محمل غم به دل نهی ، زهر جفا به
من دهی ،

از بر من تو می رهی ، از همه ک.س
رهیده دل .

سنگدلی مرام تو ، شهد تو شد ،
به کام او ،

تار غمت ، به دور من ، پیله به خود تنیده دل .

باغ رخت ، چه با صفا ، نرگس مسـ*ـت ، دلربا

این همه عیش بی وفا ، گوشه ی غم ، خزیده دل .

بر لب تو ، ترانه ها ، لرزش دست ،
شانه ها ،

زین همه ، عاشقانه ها ، سوز صدا ،
شنیده دل ،

عاشق دلشکسته ام ، تا ته عشق ،
رفته ام ،

زین ره پر خطر ، فقط ، درد به جان ،خریده دل .

شانه به شانه ام نیا ، تا دم کلبه ام ، نیا .
طاقت دل تمام شد ، زخم ترا که ،
دیده دل .
تلخ ترین ، شراب را ، بعد تو من ،
چشیده ام ،

آخر عمر را درین ، میکده آرمیده
دل .
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
هوالعزیز،

عرش اقامتگهم، من ز نه هست آمدم،

عشق بود شیوه ام، عاشق و مسـ*ـت آمدم،

منزل دل نا کجا، کرد حقیر تا کجا؟

گندم آدم مرا، این همه پست آمدم،

من ز ملک برترم، باغ بهشت، منظرم،

ساغر می در برم، مسـ*ـت الست آمدم،

حیف که فردوس را، داده ز دست رایگان،

محبس تن جای دل، عقل پرست آمدم،

چون ز ازل سر خوشم، باده ی ناب،
سر کشم،

گر چه خمارم کنون، جام به دست آمدم،

سجده بود دل گشا، ذکر قنوت جان فزا

اشک سحر چاره ام، دل چو شکست آمدم،

گاه زلیخا شوم، یوسف مصر برده‌ام،

بند چو آن برده از، من بگسست آمدم،

عاشق شیرین لبی، دل شکنست،
بی وفا،

داغ غمش بر دلم، چون بنشست آمدم،

گنج وفا بوده ام، از همه رنج دیده ام،

طاقت دل طاق شد، وز همه رست، آمدم،

بار الها ترا، بنده نواز، دیده ام،

در به درو، پر خطا، هر چه که هست آمدم،
 
موضوع نویسنده

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,243
مدال‌ها
9
در گوشه ی ویرانه ی غم ، در بدری ما را بس

از خنده ی مستانه ی تو ، مختصری ما را بس

ننوشت نگارنده ی تقدیر به جز نا کا می .

از خرمن انبوه نگا هت ، نظری ما را بس

درآتش فرقت همه شب تا به سحر میسوزم ،

از کوی خیالم توشبی چون گذری ما را بس

خو اهم که بنوشم قدحی ، تلخ ترازتلخی غم

هر شب چو ز کویت گذرم ، بی خبری ما بس

عیشت صنما باد به اغیار دلم ارزانی

گر مرغ دلم را ، بر گلزار بری ما را بس

از شهر به شهری ببرم محمل رسوایی را

در بزم رقیبان نکنی پرده دری ما را بس

دل را بدهم ، جان مرا نیز ، اگر بستانی

از عشق تو در دفتر و دیوان اثری ، مارا بس

می را دگری نوشد و من ، خون جگر می نوشم ،

از حضرت عشق ، خون دل و ، چشم تری ما را بس .

ای یا ر جفا پیشه چو دانی ز غمت ، می میرم ،

با تکیه به تابوب ، قدمی ، همسفری ما را بس
 
بالا پایین