Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,512
- 21,981
- مدالها
- 3
شاعر و پژوهشگر برجسته تاریخ ادبیات ایران گفت: برای اینکه حکیم نظامی گنجوی را متعلق به خودمان نگه داریم بهترین و تنها راه ممکن این است که اشعارش را بخوانیم و درک و جهانبینی این شاعر بزرگ ادبیات ایران را بشناسیم.
عبدالرشید کاکاوند شنبه شب در همایش شعر و ادب که به مناسبت زادروز حکیم نظامی توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، اظهار کرد: نظامی گنجوی را یکی از بزرگترین سخنوران تاریخ کشورمان میشناسم که در هر کدام از آثارش لحظات درخشانی وجود دارد ، اما تعجبآور است که چرا نظامی در کشورمان چندان شناخته نشده و آثارش موردتوجه قرار نمیگیرد.
وی افزود: نظامی پنج منظومه مشهور دارد که به جز مخزنالاسرار، چهار اثر دیگر شامل قصه است. صرفنظر از فردوسی بزرگ که جایگاهی متفاوت در ادبیات و فرهنگ ما دارد و مرد بزرگ فرهنگ تاریخی ما به خساب میآید، نظامی بهترین داستانسرای ادبیات ایران است و در قله ادبیات غنایی و بزمی ما قرار دارد. او قصهگوی بزرگ ادبیات ایرانِ فرهنگی است.
این پژوهشگر ادبیات و استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: امتیاز نظامی گنجوی این است که در هر جای قصهاش شاعر است. او تنها شاعری است که حتی لحظههای ساده روایتش هم قابلیت شعری دارد. در ادبیات ما حس و حالی وجود دارد که متری برای اندازهگیریاش نمیتوان در نظر گرفت. حافظ نامش را "آن" نهاده بود. یعنی متن آنقدر خیالانگیز باشد که از آن لذت سرشار ببرید، اما نمیتوانید آن لذت را بیان کنید. ابیات زیادی از نظامی وجود دارد که بسیار زیباست، اما لذت و حس سرشار آن را با ترجمه شعر به مخاطبی که آن حس و حال را درک نکرده باشد نمیتوان شرح داد. وقتی درباره عشق مجنون به لیلی صحبت میکند لذت میبرید، اما به عنوان معلم و منتقد نمیتوان آن را درست معنی کرد. در ادبیات کلاسیک ما تا قرن دهم نظامی تنها شاعری است که این ویژگی را دارد.
کاکاوند اظهار کرد: نظامی حتی در تحمیدیهها که جای قدرتنمایی شاعران است نیز شاعرانگیاش برجسته است. در این موارد معمولا دانستگی در کلام شاعران ما دیده میشود، اما در شعر نظامی دانستگی جای خود را به شاعرانگی میدهد.
این کارشناس ادبیات افزود: نظامی گویش ویژهای در شعر دارد. آهنگِ لهجه او آشکار و مختص خودش است و باید با آن انس پیدا کرد. این صنعتگری ادبیاتی نیست، خاصیت زبانی است.
وی با اشاره خاص بودن زبان برخی شاعران مانند نظامی، خاطرنشان کرد: نیما نیز این ویژگی را داشت. مبنای تمام نظریههای نیما این است که به شکل طبیعی آن چه در زندگیاش جریان دارد، در شعر او هم اتفاق بیفتد. این که اسم این همه رود، دره، کوه، حشره و اصطلاحات بومی در شعر نیما وجود دارد نخستین ویژگی شعر اوست. حتی گاهی اصرار دارد بگوید چهرهای بومی است و زبانش از جهانی برآمده که در آن زندگی میکند و شعرهایش دریافت او از جهان هستی است. همان نکتهای که در شعر نظامی هم وجود دارد.
عبدالرشید کاکاوند شنبه شب در همایش شعر و ادب که به مناسبت زادروز حکیم نظامی توسط اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد، اظهار کرد: نظامی گنجوی را یکی از بزرگترین سخنوران تاریخ کشورمان میشناسم که در هر کدام از آثارش لحظات درخشانی وجود دارد ، اما تعجبآور است که چرا نظامی در کشورمان چندان شناخته نشده و آثارش موردتوجه قرار نمیگیرد.
وی افزود: نظامی پنج منظومه مشهور دارد که به جز مخزنالاسرار، چهار اثر دیگر شامل قصه است. صرفنظر از فردوسی بزرگ که جایگاهی متفاوت در ادبیات و فرهنگ ما دارد و مرد بزرگ فرهنگ تاریخی ما به خساب میآید، نظامی بهترین داستانسرای ادبیات ایران است و در قله ادبیات غنایی و بزمی ما قرار دارد. او قصهگوی بزرگ ادبیات ایرانِ فرهنگی است.
این پژوهشگر ادبیات و استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: امتیاز نظامی گنجوی این است که در هر جای قصهاش شاعر است. او تنها شاعری است که حتی لحظههای ساده روایتش هم قابلیت شعری دارد. در ادبیات ما حس و حالی وجود دارد که متری برای اندازهگیریاش نمیتوان در نظر گرفت. حافظ نامش را "آن" نهاده بود. یعنی متن آنقدر خیالانگیز باشد که از آن لذت سرشار ببرید، اما نمیتوانید آن لذت را بیان کنید. ابیات زیادی از نظامی وجود دارد که بسیار زیباست، اما لذت و حس سرشار آن را با ترجمه شعر به مخاطبی که آن حس و حال را درک نکرده باشد نمیتوان شرح داد. وقتی درباره عشق مجنون به لیلی صحبت میکند لذت میبرید، اما به عنوان معلم و منتقد نمیتوان آن را درست معنی کرد. در ادبیات کلاسیک ما تا قرن دهم نظامی تنها شاعری است که این ویژگی را دارد.
کاکاوند اظهار کرد: نظامی حتی در تحمیدیهها که جای قدرتنمایی شاعران است نیز شاعرانگیاش برجسته است. در این موارد معمولا دانستگی در کلام شاعران ما دیده میشود، اما در شعر نظامی دانستگی جای خود را به شاعرانگی میدهد.
این کارشناس ادبیات افزود: نظامی گویش ویژهای در شعر دارد. آهنگِ لهجه او آشکار و مختص خودش است و باید با آن انس پیدا کرد. این صنعتگری ادبیاتی نیست، خاصیت زبانی است.
وی با اشاره خاص بودن زبان برخی شاعران مانند نظامی، خاطرنشان کرد: نیما نیز این ویژگی را داشت. مبنای تمام نظریههای نیما این است که به شکل طبیعی آن چه در زندگیاش جریان دارد، در شعر او هم اتفاق بیفتد. این که اسم این همه رود، دره، کوه، حشره و اصطلاحات بومی در شعر نیما وجود دارد نخستین ویژگی شعر اوست. حتی گاهی اصرار دارد بگوید چهرهای بومی است و زبانش از جهانی برآمده که در آن زندگی میکند و شعرهایش دریافت او از جهان هستی است. همان نکتهای که در شعر نظامی هم وجود دارد.