نقد آثار کاربران [رمان بِلا] اثر« Nafiseh_H کاربر انجمن رمان بوک»

[Nafish.H]

بسم‌الله الرحمن الرحیم
رمان: بِلاء
به قلم: Nafiseh_H
ژانر: اجتماعی_عاشقانه.
عضو گپ نظارت: S.O.W(9)
خلاصه:
می‌گویند مصیبت را خدا فرستاد تا بنده‌های گناهکارش توبه کنند و هدایت شوند. روایت دختری به‌نام دردسر که نمی‌تواند شبیه هیچ‌کدام از دخترهای خانواده‌ی نیک‌پندار باشد، با خلق و خویی عجیب... درست مثل تمامین پسران فامیلی که حداقل یک‌بار از دستشتنها به درگاه خدا پناه برده‌اند و بس، و حالا زمانی‌ست که دعای‌شان دامن دخترک بی‌نوا را گرفته و دچار مصیبت کند، یک دردسر بزرگ... .

 

[دیار]

سلام وقتت به خوشی:)
ژانر:
انتخاب دو ژانر برای رمان خوبه و انتخاب ژانر ها برای رمان مرتبط.
اسم رمان:
خیلی کمه و اگه طولانی تر بود بهتر می‌شد.
عنوان به پارت‌های رمان و خلاصه کاملا مرتبط.
خلاصه رمان:
خیلی از خلاصه ها شبیه مقدمه‌ان، خلاصه‌ات کمی لو دهندس.
و کمی گنگ نوشته شده بعضی جاهای خلاصه اصلا فهمیده نمیشه.
توی خلاصه نوشته:
- درست مثل تمامین پسران فامیلی که حداقل یک‌بار از دستشتنها به درگاه خدا پناه برده‌اند و بس،❌️
- درست مثل تمامی پسر‌های فامیل که حداقل یک‌بار از دستش تنها به درگاه خدا پناه برده‌اند و بس،✅️
مقدمه:
یکم طولانی می‌شد بهتر می‌شد، باید یکم بیشتر روش کار بشه.
شروع رمان:
خیلی گنگ و گیج کننده بود. با یک مکالمه تلفنی شروع شد و مخاطب رو وادار می‌کنه تا دانش رو بخونه و کنجکاوی رو در مخاطب زیاد می‌کنه.
#۱
خیلی طولانی بود پارت اولش و پارت‌ها باید بین ۲۰تا۴۰ خط کامپیوتر و بین ۴تا۶۰ خط گوشی باشه.
حجوم❌️
هجوم✅️
بلآخره❌️
بالاخره✅️
همان‌طور که انتظارش را داشتم شیشه‌‌ی سمت شاگرد پایین رد تک بوقی زد.🚫این جمله‌رو کلا نمی‌شه فهمید که چی نوشته شده.
کلمه‌های "می" دار باید به این شکل نوشته شوند:
نمیدونم❌️
نمی‌دونم✅️
میشه❌️
می‌شه✅️
و از کلمات انگلیسی نباید استفاده بشه.
لوکیشن⬅️آدرس.
اوکی⬅️باشه.
و یک جای رمانت توی پارت اول:
"چی سر زندگی‌مون اومده؟".❌️
《چی سر زندگی‌مون اومده؟》
علائم نگارشی:
از علائم توی رمان بیشتر جاهاش نابجا استفاده شده.
مثال:
معین: سحر!❌️
معین: سحر؟✅️
سبز مثل جنگل!❌️
سبز مثل جنگل؟✅️
و خیلی جاهای دیگه به‌جای ؟ از ! استفاده شده.

.....
امیدوارم تونسته باشم کم ی بهت کرده باشم، موفق باشی و همیشه در اوج ببینمت.
"قلمت ابدی"

 

[ماهبانو]

سلام دوست عزیز.
عنوان: در عین سادگی میل به خواندن اثر را توسعه می‌دهد.
تصویر جلد: با ژانر ارتباط مستقیم دارد. فقط کمی زیادی ساده بود.
ژانر: عاشقانه اجتماعی زانری که هر روز بارها تکرا می شود و سیری ناپذیر است.
مقدمه: زیبا و قاطع بود ولی به نظر میاد کمی کوتاه باشد.
خلاصه: به عنوان خلاصه، واقعا خلاصه مفصلی بود.
شروع: شروع با ابهام است. روش خوبی برای ترغیب به ادامه رمان می‌باشد.
میانه: استخوان‌بندی میانه خوب بود و بدنه محکنی از داستان ایجاد کردید. روایت درست و قابل باور دختری که پسرانه رفتار می‌کند ولی علاقه‌های دخترانه هم دارد در داستان نمایان بود.
شخصیت پردازی: در ابتدای داستان کمی گیجی ادم را می‌گیرد ولی رفته رفته شخصیت‌ها و عاداتشان توصیف می‌شود و خواننده توان تجسم شخصیت را می‌یابد و راضی می‌شود.
توصیف مکان و صدا: خیلی کم چنین توصیفاتی دیده شد. جای پرداختن ببشتری دارد. مثلا توصیف صدای دبیر یا اصوات پارک یا ...
تعلیق: با شروع داستان از قسمتی و برگشتن به عقب به خوبی جریان تعلیق دیده می‌شود.
ایرادات تایپی و نگارشی:
به خصوص در پارت های ابتدایی و بویژه در خلاصه این ایرادات بود. امیدوارم که یک ویرایش کلی روی داستان زیبایتان صورت بگیرد.
سخن آخر:
ایده و داستان خوبی پرداختی، امید است که موفق شوی و قلمت مانا شود،‌جانا.

 

[حنا نویس]

سلام

اسم رمانت بد نیست اما به نظرم، باید یه اسم خاص‌تری انتخاب می‌کردی. ژانر داستانت هم مناسب هست. خلاصه هم خوب بود اما می‌تونست راز آلود‌تر باشه. مقدمه‌ات خیلی قشنگ بود و تفسیر درستی رو نشون می‌داد، فقط کوتاه بود. شروع رمانت، ناگهانی هست. خواننده یهو می‌پره وسط قصه و هیچ ذهنیتی هم از داستان نداره، انگار همه‌چی رو از اول فقط یهویی خواستی بنویسی تا فقط داستانت از یه‌جا شروع بشه، من اصلا نتونستم اون موقعیت رو به خوبی تصویرسازی کنم و ارتباطی بگیرم. به نظرم روی این قسمت باید کار کنی. توصیف از مکان و شخصیت‌ها خیلی مهم هست، به کاربردن احساسات در رمانت،کم هستن و حداقل به من احساسی رو منتقل نکردن، همچنین بازگویی راجب مکان‌ها هم اصلا خوب نیست و باید جزئیات بیشتری رو مطرح کنی. پراکنده تعریف کردن و پرش‌های زمانی هم خوب نیستن، از این شاخه به اون شاخه پریدن در موضاعات گنگی رو به وجود میاره و باعث میشه خواننده به خواندن ادامه داستان،راغب نشه.


بعضی از جملات هم درست چیدمان نشده بودن. مثلا:
«دست‌هایم مشت شد و چشم‌هایم پر و او با لحن حرصی‌تری ادامه داد» ×
کلمه (حرصی‌تری) اصلا از پایه اشتباه هست. باید می‌نوشتی:
«با چشمانی پر از اشک، دست‌هایم را مشت کردم اما او با لحنی از حرص، ادامه داد.» ✓

«چرا، قبلش با بهزاد کمی یار دارم» ×
«چرا، قبلش با بهزاد، کمی کار دارم» ✓

«باز به همان دخترک نگاه کردم، دیگر از او بدم نمی‌آمد، از طرز آدامس جویدنش چندشم هم می‌شد!»
روی این جمله باید بیشتر کار کنی، این‌جوری که تو نوشتی انگار تناقضی توی جمله وجود داره.

«تو یه پ.ریود مغزی هستی!»
راستش من از این جمله چیزی نفهمیدم، یه جمله‌ی دیگه جایگیزین این کن.

علائم نگارشی هم اصلا درست نبودن و خوندن رو سخت کردن بودن.

 

[-پریزاد-]

خلاصه رمان خیلی زیبا و دلنشین هست🥰🍒

 

[pen lady]

عنوان از یک واژه تشکیل شده که در حین زیبایی بسیار جذابه.

ژانرها اجتماعی عاشقانه است و در ابتدای رمان ژانر اجتماعی به چشم می‌خورد و ژانر عاشقانه در خلاصه و مقدمه هویدا است.

جلد بسیار زیباست و با ژانر خلاصه مقدمه همخوانی داره

خلاصه عالیه خیلی جذاب و کنجکاو کننده‌ کلیشه‌ای هم در خود جای نداده.

مقدمه با وجود کوتاه بود هر دو ژانر رو در خود جای داده و زیباست.
موفق باشی💝