جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

اثر منتشر شده فروشی رمان در دست تعمیر از هانیه عصمتی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آثار منتشر شده فروشی توسط SHAHDOKHT با نام رمان در دست تعمیر از هانیه عصمتی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 514 بازدید, 0 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته آثار منتشر شده فروشی
نام موضوع رمان در دست تعمیر از هانیه عصمتی
نویسنده موضوع SHAHDOKHT
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط SHAHDOKHT
موضوع نویسنده

SHAHDOKHT

سطح
10
 
دستیار معاونت
پرسنل مدیریت
دستیار معاونت
مدیر ارشد
نویسنده افتخاری انجمن
مدرس تیم روزنامه
عضو تیم تعیین سطح کتاب
Jun
12,818
39,051
مدال‌ها
25
Dar_daste_tamir.jpg
عنوان: در دست تعمیر
نویسنده: هانیه عصمتی
ژانر: عاشقانه، پلیسی
خلاصه: همه چیز از یک تصادف شروع می‌شود، یک طرف تسنیم، راننده‌ی ماشین و طرف دیگر، مردی که حافظه اش را از دست داده، مرد مرموزی که دو ماه در کما بود، اما هیچ‌ک.س سراغش نیومد! وقتی به هوش میاید، اسمش میشود سینا و به ناچار همخانه‌ی تسنیم و خانوادش می‌شود تا از روی وسایلی که شب تصادف همراهش بوده، هویتش را پیدا کند، در اولین قدم، پایش به مهمانی عجیب باز می‌شود که سینا را وارد یک بازی خطرناک می‌کند، یک بازی پر از قربانی، پر از خون بازی! تسنیم هم یکی از آن قربانی‌ هاست …
تکه‌ای از اثر: شوکا با شوق و ذوق به استقبال تسنیم می‌رود. در خانه را که باز می‌کند. تسنيم داخل می‌رود و شوکا در را می‌بندد. حین در آوردن نیم بوت هایش می گوید: شوكا مامانت نبینه منو. -کسی خونه نیست، برو تو نگران نباش. با هم به اتاق شوکا می‌روند و لبه تخت با فاصله کنار هم می‌نشینند شوکا نگران می‌گوید: چی شده تسنیم جونم؟ گریه کردی؟ دم از گریه می‌زند و تسنیم دوباره بغض می‌کند و چانه اش می‌لرزد صدایش هم می‌لرزد از بغض: سينا… چشمان شوکا گرد می‌شوند: باز چی کار کرده این پسره‌ی بیشعور؟ لب می‌گزد تا بغضش نشکند حتی دلش نمی آید شوکا بد و...
خرید و دانلود فوری از رمان بوک
 
بالا پایین