نقد شورا رمان عطر فدک

[نهال رادان]

☆به‌نام او که از اویم☆
نام رمان: عِطر فدک
به قلم: سیده فاطمه موسوی *ترنج*
ژانر: معمایی، مذهبی، پلیسی، تراژدی
ناظر: @نهال رادان
منتقد همراه: @نهال رادان
خلاصه‌ای از اثر:
جنگ زاهده ما با آن‌ بد ذات‌ها، روایتی از ۲۱ سالگی‌اش نیست نه... . او از وقتی خلق شد، برای این‌کار بود! کارهای خواهرش تمام بهانه بود؛ آری بهانه زندگی‌اش برای رسیدن به هدف. هدفی مهم و دقیق. نجات مردم! نجات وطن، سازش امنیت و زاهده ما نشان می‌دهد خانم‌ها هم از اسلحه دست گرفتن اِبایی ندارند... چه بسا گاهی غیرتشان از مردها هم بیشتر باشد! اما اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست... .

 

[نهال رادان]

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @HASTI JBR
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تایپک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد| @نهال رادان

 

[DELVAN.]

به نام خدا
منتقد: @HASTI JBR
نویسنده: سیده فاطمه موسوی (ترنج)

عنوان:
زیبا بود و قشنگ می‌تونست خواننده رو جذب کنه ولی با ژانر هم‌خوانی نداشت. باید در انتخاب اسم بیشتر دقت می‌کردند و رابطه رو در رمان پررنگ‌تر می‌کردن.

ژانر:
ژانر مذهبی و پلیسی قالب بودند به خوبی توانسته بود ژانر رو به نمایش بذاره توضیح کلی راجب به ژانرها

معمایی: معمایی ژانر مناسب و درستی بود. واقعاً آدم سردرگم می‌شد همه چیز پیچیده بود ولی به مرور باز می‌شد ولی باید دقت کنید همیشه گره‌های معما رو باز کنید نه این‌که ولشون کنید.

مذهبی: ژانری قالب بود و به خوبی ازش استفاده شده بود و در همه قسمت‌های رمان مشاهده می‌شد.

تراژدی: ژانر مناسبی بود میتونم در حدی بگم غم رو واح نشون داده بودید.

خلاصه:
واقعاً جای تحسین داشت خیلی با ژانرها در ارتباط بود فقط ژانر تراژدی زیاد گفته نشده بود و یک نکته دیگه ربطی به عنوان نداشت و دارای کلمات ثقیل نبود.

مقدمه:
مقدمه ارتباطی نداشت بیشتر شبیه این بود که بخواین ژانر عاشقانه استفاده کنیم و یک رمان عاشقانه بنویسیم پیشنهاد می‌کنم تغییرش بدید و با توجه به ژانر مقدمه‌ای مرتبط با ژانر و اسم بنویسید.

کلیشه نویسی:
کلیشه‌ای نبود و قشنگ بود تمام تلاششان رو برای کلیشه‌ای نبودن رمان کردند.

باور پذیری:
باور پذیری خوب بود ولی تند تند شخصیت‌ها وارد می‌شدند و وقتی که نگاهی می‌نداختی با سیلی از شخصیت‌ها مواجه می‌شدیم و بهتره بیشتر روش کار بشه تند شخصیت‌ها وارد نشن و ارتباط آروم آروم معلوم بشه و باور پذیری لازم رو برای خواننده نداشت اول به خاطر شخصیت‌ها دوم به‌خاطر مشکلات پی در پی که معلوم نیست از کجا اومده بودن

شخصیت پردازی:
خوب بود ولی برای تعدادی از شخصیت‌ها خیلی تند گفته شده بود و زود گفت که شخصیت چه شکلی هست بهتره کم‌کم چهره شخصیت رو وارد کنید. باید بیشتر روش کار بشه زیاد و مسلسل‌وار نگید آروم آروم چهره شخصیت رو توضیح بدین ولی نه ان‌قدر که بینشون فاصله زیادی باشه و معلوم نشه که چه شکلی بوده.

آغاز:
آغاز خوب بود طوری نبود که یک‌هو سیلی از شخصیت‌ها به پارت اول حجوم بیارن و کاملاً حالات توصیف شده بود. حس‌ها با آدم بازی می‌کردند و حس زاهده رو می‌تونستیم در اون زمان درک کنیم. ناراحتی حس می‌شد

لحن:
لحن ادبی نبود و خوب قالب شده بود و فقط از زبان یک شخص بود و تونسته بودن همه حالات احساسات و... رو توصیف کنند و این خیلی خوب بود و بافت یک دست بود

فضا سازی:
فضا سازی خوب و قابل درک بود ولی کم بود و نمی‌شد تصور کرد که الان کجاست بهتره بیشتر روش کار بشه و بیشتر توضیح بدید ولی نه تا حدی که خراب بشه به خوبی عمل شده بود ولی اگر یکمی بیشتر روش کار بشه بهتر میشه تمام جزئیات رو توضیح ندید ولی تا جایی توضیح بدید که شخص متوجه بشه شخصیت ما کجاست.

زاویه دید:
زاویه دید فقط از دید یک شخص بود و خوب بود نه تند بود که آدم رو گیج کنه ولی خیلی آهسته بود همش از دید یک شخص بود ولی باید جای مناسب شخصیت تغییر می‌کرد.

احساسات:
به خوبی بیان شده بود احساس غم احساس آرامش و همه‌ی احساسات به خوبی بیان شده بودن و تعادل زیبایی به وجود آوردند

پیرنگ:
خوب بود ولی تمام اتفاقات پشت سرهم می‌افتادن و خواننده رو گیج می‌کردن و خیلی پیچیده بود لطفاً قابل درکش کنید.

ایده:
ایده تقریباً نو بود و پردازش هم نو بود و خوب عمل شده بود.

ایراد نگارشی:
ایرادات نگارشی زیادی نداشت از نظر درست نویسی مشکل زیادی نداشت.

توصیفات:
۱- مکان:
خوب بود ولی بهتر بود بیشتر توضیح بده همون‌طور که گفتم نه خیلی زیاد توضیح بدید نه خیلی کم

۲- صدا و آوا:
صدا غم، خوشحالی و... در حرف‌ها هویدا بود و زیبا

سخن آخر:
رمانتون زیبا بود لذت بردم هیچ رمانی بی‌عیب نیست.
قلمتون مانا

 

[ترنج]

به نام خدا
منتقد: @هستی:)
نویسنده: سیده فاطمه موسوی (ترنج)

عنوان:
زیبا بود و قشنگ می‌تونست خواننده رو جذب کنه ولی با ژانر هم‌خوانی نداشت. باید در انتخاب اسم بیشتر دقت می‌کردند و رابطه رو در رمان پررنگ‌تر می‌کردن.

ژانر:
ژانر مذهبی و پلیسی قالب بودند به خوبی توانسته بود ژانر رو به نمایش بذاره توضیح کلی راجب به ژانرها

معمایی: معمایی ژانر مناسب و درستی بود. واقعاً آدم سردرگم می‌شد همه چیز پیچیده بود ولی به مرور باز می‌شد ولی باید دقت کنید همیشه گره‌های معما رو باز کنید نه این‌که ولشون کنید.

مذهبی: ژانری قالب بود و به خوبی ازش استفاده شده بود و در همه قسمت‌های رمان مشاهده می‌شد.

تراژدی: ژانر مناسبی بود میتونم در حدی بگم غم رو واح نشون داده بودید.

خلاصه:
واقعاً جای تحسین داشت خیلی با ژانرها در ارتباط بود فقط ژانر تراژدی زیاد گفته نشده بود و یک نکته دیگه ربطی به عنوان نداشت و دارای کلمات ثقیل نبود.

مقدمه:
مقدمه ارتباطی نداشت بیشتر شبیه این بود که بخواین ژانر عاشقانه استفاده کنیم و یک رمان عاشقانه بنویسیم پیشنهاد می‌کنم تغییرش بدید و با توجه به ژانر مقدمه‌ای مرتبط با ژانر و اسم بنویسید.

کلیشه نویسی:
کلیشه‌ای نبود و قشنگ بود تمام تلاششان رو برای کلیشه‌ای نبودن رمان کردند.

باور پذیری:
باور پذیری خوب بود ولی تند تند شخصیت‌ها وارد می‌شدند و وقتی که نگاهی می‌نداختی با سیلی از شخصیت‌ها مواجه می‌شدیم و بهتره بیشتر روش کار بشه تند شخصیت‌ها وارد نشن و ارتباط آروم آروم معلوم بشه و باور پذیری لازم رو برای خواننده نداشت اول به خاطر شخصیت‌ها دوم به‌خاطر مشکلات پی در پی که معلوم نیست از کجا اومده بودن

شخصیت پردازی:
خوب بود ولی برای تعدادی از شخصیت‌ها خیلی تند گفته شده بود و زود گفت که شخصیت چه شکلی هست بهتره کم‌کم چهره شخصیت رو وارد کنید. باید بیشتر روش کار بشه زیاد و مسلسل‌وار نگید آروم آروم چهره شخصیت رو توضیح بدین ولی نه ان‌قدر که بینشون فاصله زیادی باشه و معلوم نشه که چه شکلی بوده.

آغاز:
آغاز خوب بود طوری نبود که یک‌هو سیلی از شخصیت‌ها به پارت اول حجوم بیارن و کاملاً حالات توصیف شده بود. حس‌ها با آدم بازی می‌کردند و حس زاهده رو می‌تونستیم در اون زمان درک کنیم. ناراحتی حس می‌شد

لحن:
لحن ادبی نبود و خوب قالب شده بود و فقط از زبان یک شخص بود و تونسته بودن همه حالات احساسات و... رو توصیف کنند و این خیلی خوب بود و بافت یک دست بود

فضا سازی:
فضا سازی خوب و قابل درک بود ولی کم بود و نمی‌شد تصور کرد که الان کجاست بهتره بیشتر روش کار بشه و بیشتر توضیح بدید ولی نه تا حدی که خراب بشه به خوبی عمل شده بود ولی اگر یکمی بیشتر روش کار بشه بهتر میشه تمام جزئیات رو توضیح ندید ولی تا جایی توضیح بدید که شخص متوجه بشه شخصیت ما کجاست.

زاویه دید:
زاویه دید فقط از دید یک شخص بود و خوب بود نه تند بود که آدم رو گیج کنه ولی خیلی آهسته بود همش از دید یک شخص بود ولی باید جای مناسب شخصیت تغییر می‌کرد.

احساسات:
به خوبی بیان شده بود احساس غم احساس آرامش و همه‌ی احساسات به خوبی بیان شده بودن و تعادل زیبایی به وجود آوردند

پیرنگ:
خوب بود ولی تمام اتفاقات پشت سرهم می‌افتادن و خواننده رو گیج می‌کردن و خیلی پیچیده بود لطفاً قابل درکش کنید.

ایده:
ایده تقریباً نو بود و پردازش هم نو بود و خوب عمل شده بود.

ایراد نگارشی:
ایرادات نگارشی زیادی نداشت از نظر درست نویسی مشکل زیادی نداشت.

توصیفات:
۱- مکان:
خوب بود ولی بهتر بود بیشتر توضیح بده همون‌طور که گفتم نه خیلی زیاد توضیح بدید نه خیلی کم

۲- صدا و آوا:
صدا غم، خوشحالی و... در حرف‌ها هویدا بود و زیبا

سخن آخر:
رمانتون زیبا بود لذت بردم هیچ رمانی بی‌عیب نیست.
قلمتون مانا

یک: لحن رمان من ادبیه
۲: پیرنگ طوریه که اتفاقات باید پشت سر هم اتفاق بیوفتن وگرنه پیرنگ نیست.

 

[ترنج]

@نهال رادان
ببخشید یه گلایه کوچکی هم از دست نهال خانم دارم.
شما منتقد همراه من بودی درباره چند تا رکن ازت سوال پرسیدم گفتی الآن کار دارم چشم جواب میدم اما حدودو خیلی وقته گذشته و جواب ندادید. اگر اون‌موقع جواب میدادید؛ شاید الآن نتجیه نقد شورام بهتر میشد. می‌تونستم ویرایش کنم. الآن هم گذشت دیگه نقد شورام اومد.

 

[ترنج]

به نام خدا
منتقد: @هستی:)
نویسنده: سیده فاطمه موسوی (ترنج)

عنوان:
زیبا بود و قشنگ می‌تونست خواننده رو جذب کنه ولی با ژانر هم‌خوانی نداشت. باید در انتخاب اسم بیشتر دقت می‌کردند و رابطه رو در رمان پررنگ‌تر می‌کردن.

ژانر:
ژانر مذهبی و پلیسی قالب بودند به خوبی توانسته بود ژانر رو به نمایش بذاره توضیح کلی راجب به ژانرها

معمایی: معمایی ژانر مناسب و درستی بود. واقعاً آدم سردرگم می‌شد همه چیز پیچیده بود ولی به مرور باز می‌شد ولی باید دقت کنید همیشه گره‌های معما رو باز کنید نه این‌که ولشون کنید.

مذهبی: ژانری قالب بود و به خوبی ازش استفاده شده بود و در همه قسمت‌های رمان مشاهده می‌شد.

تراژدی: ژانر مناسبی بود میتونم در حدی بگم غم رو واح نشون داده بودید.

خلاصه:
واقعاً جای تحسین داشت خیلی با ژانرها در ارتباط بود فقط ژانر تراژدی زیاد گفته نشده بود و یک نکته دیگه ربطی به عنوان نداشت و دارای کلمات ثقیل نبود.

مقدمه:
مقدمه ارتباطی نداشت بیشتر شبیه این بود که بخواین ژانر عاشقانه استفاده کنیم و یک رمان عاشقانه بنویسیم پیشنهاد می‌کنم تغییرش بدید و با توجه به ژانر مقدمه‌ای مرتبط با ژانر و اسم بنویسید.

کلیشه نویسی:
کلیشه‌ای نبود و قشنگ بود تمام تلاششان رو برای کلیشه‌ای نبودن رمان کردند.

باور پذیری:
باور پذیری خوب بود ولی تند تند شخصیت‌ها وارد می‌شدند و وقتی که نگاهی می‌نداختی با سیلی از شخصیت‌ها مواجه می‌شدیم و بهتره بیشتر روش کار بشه تند شخصیت‌ها وارد نشن و ارتباط آروم آروم معلوم بشه و باور پذیری لازم رو برای خواننده نداشت اول به خاطر شخصیت‌ها دوم به‌خاطر مشکلات پی در پی که معلوم نیست از کجا اومده بودن

شخصیت پردازی:
خوب بود ولی برای تعدادی از شخصیت‌ها خیلی تند گفته شده بود و زود گفت که شخصیت چه شکلی هست بهتره کم‌کم چهره شخصیت رو وارد کنید. باید بیشتر روش کار بشه زیاد و مسلسل‌وار نگید آروم آروم چهره شخصیت رو توضیح بدین ولی نه ان‌قدر که بینشون فاصله زیادی باشه و معلوم نشه که چه شکلی بوده.

آغاز:
آغاز خوب بود طوری نبود که یک‌هو سیلی از شخصیت‌ها به پارت اول حجوم بیارن و کاملاً حالات توصیف شده بود. حس‌ها با آدم بازی می‌کردند و حس زاهده رو می‌تونستیم در اون زمان درک کنیم. ناراحتی حس می‌شد

لحن:
لحن ادبی نبود و خوب قالب شده بود و فقط از زبان یک شخص بود و تونسته بودن همه حالات احساسات و... رو توصیف کنند و این خیلی خوب بود و بافت یک دست بود

فضا سازی:
فضا سازی خوب و قابل درک بود ولی کم بود و نمی‌شد تصور کرد که الان کجاست بهتره بیشتر روش کار بشه و بیشتر توضیح بدید ولی نه تا حدی که خراب بشه به خوبی عمل شده بود ولی اگر یکمی بیشتر روش کار بشه بهتر میشه تمام جزئیات رو توضیح ندید ولی تا جایی توضیح بدید که شخص متوجه بشه شخصیت ما کجاست.

زاویه دید:
زاویه دید فقط از دید یک شخص بود و خوب بود نه تند بود که آدم رو گیج کنه ولی خیلی آهسته بود همش از دید یک شخص بود ولی باید جای مناسب شخصیت تغییر می‌کرد.

احساسات:
به خوبی بیان شده بود احساس غم احساس آرامش و همه‌ی احساسات به خوبی بیان شده بودن و تعادل زیبایی به وجود آوردند

پیرنگ:
خوب بود ولی تمام اتفاقات پشت سرهم می‌افتادن و خواننده رو گیج می‌کردن و خیلی پیچیده بود لطفاً قابل درکش کنید.

ایده:
ایده تقریباً نو بود و پردازش هم نو بود و خوب عمل شده بود.

ایراد نگارشی:
ایرادات نگارشی زیادی نداشت از نظر درست نویسی مشکل زیادی نداشت.

توصیفات:
۱- مکان:
خوب بود ولی بهتر بود بیشتر توضیح بده همون‌طور که گفتم نه خیلی زیاد توضیح بدید نه خیلی کم

۲- صدا و آوا:
صدا غم، خوشحالی و... در حرف‌ها هویدا بود و زیبا

سخن آخر:
رمانتون زیبا بود لذت بردم هیچ رمانی بی‌عیب نیست.
قلمتون مانا

ممنون عزیزم.
می‌دونم زحمت کشیدی.
نقدی جامع بود.