عنوان:
عنوان از دو بخش فراموشی+پری تشکیل شده؛ کلمهی فراموشی دارای کلیشه هست و تقریباً سیر رمان رو این کلمه لو میده و مخاطب میفهمه پری که یکی از شخصیتهای رمان هست فراموشی میگیره و داستان بر پایه فراموشی پری هست.
ژانر:
از یک ژانر عاشقانه استفاده شده، با سیر کاملاً تناسب داره.
به نظرم یک ژانر کافی نیست، بهتره یک ژانر اصلی و یک ژانر مکمل وجود داشته باشه.
جلد:
جلد انتخابی با ژانر انتخابی (عاشقانه) تناسبی نداره.
خلاصه:
اینکه دختر اگه گذشتش رو به یاد بیاره زندگی همه دگرگون میشه و اینها مقداری کلیشهای هست و توی خیلی از رمان دیده میشه که اگه همچین چیزی بشه زندگی همه خراب میشه و اینها؛ خلاصه تقریباً مبهم هستش ولی دو خط آخر کمی داستان رو آشکار میکنه که قراره زندگی تمام اطرافیان تغییر کنه؛ و خلاصه ارتباطی هم با ژانر عاشقانه نداره.
اندازه مناسبی هم داره.
مقدمه:
استفاده از کلمهی عشق و توصیف چشم بسته و بیاهمیت بودت آدم عاشق در مقدمه کمی کلیشه به همراه داره.
آغاز رمان:
کلیشه زیادی داره و به نظرم میتونست با کشمکش بیشتری شروع شه و ابهام باقی بذاره تا کنجکاوی مخاطب رو برانگیخته کنه و همین ابتده اشارهای به علل فراموشی حافظهاش که آویزون کردن خودش از پنجره بود نکنه.
میانه:
میانه کلیشهای هست، اینکه وارد رابطهی بقیه شدن و بهم زدن رابطه و اینها و اطلاعات رو یه جا میده؛ به نظرم بهتره کشمکش بیشتری اضافه شه و آرامآرام درباره جریانات صحبت شه که جذابیت داشته باشه.
سیر رمان:
سیر رمان تند پیش میره و زود اطلاعات رو لو میده و اتفاقات پشت هم میوفته توصیفات مورد نیاز صورت نمیگیره.
اشکالات نگارشی زیادی هم توی رمان پیدا میشه مثل:
منم... من هم
چشمغرهایی... چشمغرهای
یه مثلا یه جا نوشته بود •خنده رو لبهای همه ماسیده شد•
کلمه (رو) محاورهای (را) هست و (روی) فرق داره.
یا مثلا: فادیا رفت سمتشون و افتاد گردن اون خانمها.
توی این جمله افتاد گردن اونخانمها معنیای نمیده به جاش از گردن اون خانمها آویزون شد میتونید استفاده کنین.
شخصیت پردازی:
به صورت غیر مستقیم انجام شده و این نکته مثبتی هست مثلاً طرز اخلاق و رفتار دوستهای فادیا...
مکان:
توصیفات مکان به صورت آنچنانی تعریف نشده به صورت مستقیم انجام شده.
توصیف احساسات:
به خوبی انجام نشده و برای مخاطب قابل درک نیست که اون طرف در اون لحظه چه حسی داشته و...
ایدهتون جالب بود... موفق باشید🌹