یا حـق
نقد رمان مومشکی اثر @هستی:) جباری
🔹۱. عنوانرمان:
این نام ترکیبی، از معنای خاصی برخوردار نیست؛ کلیشه کمی حس میشود چرا که تعدادی رمان نیز با همین اسم یا اسم مشابه وجود دارد. این نام با مقدمه ارتباط میگیرد و به بدنه نیز مربوط است اما تنها یک شخص از این رمان را نشان میدهد، در میانههای رمان، رمان از زاویه دید تمام اشخاص گفته شده. اگر این نام انتخاب شده درست است که شخصیت اصلی یک دختر مومشکی است ولی با تغییر فردی که رمان را میگوید این نام مناسب نیست... پیشنهاد میکنم نامی که به تمام محتوا و اشخاص مربوط باشد انتخاب کنید. نام بهتر است هدف مشخص داشته باشد تا خواننده را جذب کند.
🔷️۲. ژانر رمان:
گاهی در رمان طنز محو میشود و پلیسی خودنمایی میکند، عاشقانه را تا اینجا نمیبینم!
"امروز به قول کیانا همه کمر همت بسته بودن که روی اعصاب نداشته من پشتک بزنن" در اینجا ژانر طنز و "دومین ماشین اومد جلو تر هر لحظه نزدیک تر میشد تیر زدم به شیشه جلویی که راننده چیزی ندید و ماشین منحرف شد بعد نشستم تو ماشین..." ژانر پلیسی دیده میشود، عاشقانه محو است پس تنها 60 درصد ژانرهای انتخاب شده صحیح و درست است در ادامه رمان به 30 درصد ژانر عاشقانه توجه داشته باشید.
🔷️۳. جلد رمان:
عکس در کنار نام عالیست، تکست نیز به نام مرتبط است ولی این نام تکست با تمام نقاط بدنه ارتباط نمیگیرد!
حتما با تغییر نام این مشکل برطرف میشود، توجه داشته باشید پس از تغییر نام، عکس و تکست با توجه به نام باید تغییر کند.
🔷️۴. خلاصه رمان:
خلاصه کوتاهست و این خوب نیست، کمی افزایش دهید؛ اما همچنان در نوشته ادامه مبهم و هنرمندانه عمل کنید. کنایه را در در این جمله مشاهده میکنیم " سر پدرش کلاه میگذارد"
این خلاصه هنوز جا دارد مبهمتر نوشته شود.
سعی کنید با کلمات بازی کنید تا خواننده جذب شود... .
🔷️۵. مقدمه:
مقدمه نیز از یک شخصیت گفته شده... چطور است غیر از توصیف ظاهر به توصیف شخصیت بپردازید؟ از اتفاق مهم و رویدادهای جذب کننده ایده خود بگویید؟ مقدمه تنها ژانر عاشقانه را نشان میدهد، من میخواهم دو ژانر دیگر را هم نشان دهید، آیا به نظر خود توانایی لازم را برای کنکجاوی خواننده را دارید؟ هنوز کمی کار کردن با کلمات لازم است.
🔷️۶. شروع رمان:
شروع کلیشهای نیست و این عالیست، بیشتر به حالات بپردازید. هنوز به افزایش جذابیت آن کمک کنید تا خواننده را جذب کند، در شروع اطلاعاتی به ما داده میشود بهتر است این اطلاعات را به مرور زمان نشان دهید و مستقیم بیان نکنید.
🔷️۷. میانه رمان:
احساس میکنم مرکز یک دایره هستم پرگار دور من میچرخد، بیوقفه از مقابلم میگذرد و لحظهای زمان برای عادت کردن به شکل و ویژگیاش ندارم... .
شخصیتها بیوقفه جا عوض میکنند و پرش زمانی زیاد شده، خواننده فرصت درک هر بخش را ندارد، متأسفانه این بخشها هم تنها دیالوگ و مقدار کمی منولوگ دیده میشد مبهمی در میانه خواننده را سردرگم میکند و البته خسته.
هنوز دیر نشده، پرش زمانی را با افزایش متن در بین پرشها کمتر کنید و در ادامه کمتر تغییر زوایه دید دهید و برای چند مدت بر یک شخصیت متمرکز شوید.
به آن توجه داشته باشید اوج را به زودی نشان دهید روال سریع است اما اوج رمان هنوز نامعلوم است.
🔷️۸. لحن(بافت متن):
حتما تفاوت لحن ادبی و محاورهای را میدانید. به نکات زیر توجه کنید:
- اگر منولوگ را از آغاز ادبی نوشتیم تا آخر همین روال باید ادامه پیدا کند.
- حتی اگر منولوگ ادبی بود لحن دیالوگ باید محاورهای باشد.
- اگر محاورهای نوشتید در تمام نقاط رمان باید تنها لحن محاورهای ببنیم.
در رمان شما اینها را مشاهده کردم اما شما این مشکلات را برطرف کنید:
قیافه اش، صحبت اش (غلط) قیافهش صحبتش (صحیح)
خونه ام(غلط) خونهم(صحیح)
🔷️۹. سیر رمان:
سیر تند است. دلیل آن تغییر زاویه دید و پرش زمانیست، همانطور که گفتم با افزایش میانه هر پرش این سیر را متوسط کنید تا خواننده سردرگم نشود.
اتفاقها فرصت هضم را نمیدهد. از آنجایی که ژانر پلیسی دارید به فراز رمان توجه داشته باشید"برای اتفاقات غیر منتظره" حتما زمانی برای هضم بدهید.
🔷️۱۰. دیالوگها و مونولوگها:
قبل از هر چیزی بگویم که:
دیالوگ با "-" شروع میشود. "-" باید یک فاصله کامل با جمله دیالوگ داشته باشد.
اگر شخص مقابل دیالوگ را میگفت نیازی نیست بگویید:
گفت:
-
این اشتباه نیست اما خسته کننده است! به راحتی نام شخص را بگویید سپس دو نقطه:
کیان:
دیالوگها در میانه خیلی بیشتر از منولوگ است سعی کنید چنین نباشد.
به دیالوگ روح ببخشید، روحی که تمام حسها را نشان دهید:
پرخاشگری، افسوس، مهربانی، ترحم و... .
🔷️۱۱. شخصیت پردازی:
به شخصیت پردازی باطنی عمل کردید، تبریک میگویم... اما هنوز جا برای پیشرفت در شخصیت پردازی دارد.
شخصیت اصلی خودش را توصیف کرده یا همان به صورت مستقیم به اخلاق او پرداختید، بهتر بود بگذارید خواننده خود به مرور زمان بفهمد.
شخصیت خشک و خنثی و گاه خشن او با ژانر طنز ارتباط نمیگیرد اما خوب ترکیب کردید... .
ظواهر شخصیت:
من شخصیت اصلی را در ذهن تجسم کردم اما از تجسم دیگر شخصیتها ناتوانم... به توصیف ظواهر بقیه اشخاص هم بپردازید.
توصیف ظواهر شخصیت باید طولانی و خسته کننده نباشد آنقدر کوتاه و ضعیف نباشد که خواننده ناتوان از تجسم چهرهها باشد، آن را ضعف دور نگه دارید. هر شخصیتی که حداقل ۳۰ درصد در رمان حضور داشته باید چهرهاش توصیف شده باشد.
توجه داشته باشید استفاده از چهرههای جدید و به دور از کلیشه باعث جذابیت بخشی از رمان شماست.
🔷️۱۲. فضا سازی:
مکانها دیده نمیشوند... شاید کم!
خواننده میخواهد بداند این شخص کجا ایستاده؟
وضعیت مکانی چطور است؟ این مکان تأثیری بر حال و نوع دیالوگ شخص دارد؟
فضا سازی را آنقدر کوتاه نگویید که خواننده برفهمش ناتوان باشد یا انقدر طولانی نگویید تا به بیحوصلگی خواننده ختم شود.
بگوید شخصیت کجا ایستاده؟کجا زندگی میکند؟ خانهاش را در ذهنها به تصویر بکشانید.
🔷️۱۳. توصیفات:
مکان:
توجه داشته باشید خواننده از شما اطلاعات کافی را برای درک و تجسم میخواهد. به پردازش مکان بیتوجه نباشید و ارزش دهید، ندیدن این مورد و گاه دیدنش به صورت کوتاه من را نارحت کرده اما هنوز دیر نیست ویرایش کنید و مکان را هنرمندانه بیان کنید.
حتی شما میتوانید در دیالوگ مکان را توصیف کنید این خودش میتواند نقطه قوت شما شود... .
حالات:
حالات صدا را نشان دهید برای مثال:
با جیغ گفت:
»»» - چهقدر بیتربیتی تو!
»»»صدای بمش روحم رو نوازش میکرد.
آوا را در متن مشاهده کردم برای مثال مِنمِن کردن. اما هنوز مانده... این حالات را افزایش دهید.
🔷️۱۴. زاویهدید:
زوایه دید بر یک شخص متمرکز نیست، این خواننده را درمانده میکند سعی کنید تغییر زاویه دید را تا حد امکان پایین آورید.
از شما میپرسم« خود شما توانستید با زاویه دید ارتباط بگیرید؟»
اگر نه پس از همین الان آنها را کاهش دهید.
🔷️۱۵. کشمکشها:
کشمکش یا همان کشش خواننده به اندازه کافی وجود دارد؟
کمی فراز را بیشتر کنید... در ذهن خواننده سوال به وجود آورید البته نه آنقدر که از خواندن دور شود.
در اینجا شاهد کشمکش بیرونی فردی و فرافردی هستم امیدوارم طبق ژانر در ادامه عاطفی را نیز ببنم.
🔷️۱۶. پیرنگ:
رمان هنوز تمام نشده و از تشخیص پیرنگ درماندهام اما پیشنهاد میکنم به سادگی و پشت سر هم اتفاقها را ردیف نکنید. در این میان گرهای بزنید و آرام باز کنید مثلا:
اگر فردی عاشق باشد و با به عشقش برسد چندان پیرنگ ندارد.
اما اگر فردی عاشق باشد و پس از رسیدن به عشقش آن را از دست دهد یا برای رسیدن به عشقش زجر بکشد پیرنگ دارد.
🔷️۱۷. بررسی ایده رمان:
تمام ایدهها کلیشه را کمی به همراه خود دارند اما ترجیح دهید دیالوگهای نو بسازید. تیکه کلامی مشخص کنید.
به طور خلاصه سعی کنید اثر متمایز تر از بقیه آثار خلق کنید.
🔷️۱۸. هدف و پیام رمان:
همچنان توجه داشته باشید هدف نهایی، هدفی نو باشد. پیامی به دور از کلیشه برای ما داشته باشید... .
🔹19. ایرادات نگارشی:
نیمفاصلهها:
میبرد(غلط) میبرد (صحیح)
میخواست(غلط) میخواست(صحیح)
اینجا (غلط) اینجا (صحیح)
دیالوگ:
"-" باید یک فاصله کامل با دیالوگ داشته باشد چسبیده اشتباه است.
علامتها را در آخر جملات بگذارید چشم پوشی نکنید.
وقتی لحن انتخابی شما محاورهایست:
لباسام غلط است چه در محاوره چه در ادبی.
لباسم درست است
لباساش(غلط) لباسش (صحیح)
پرش زمانی:
مثال:
***
(کیان)
سه نقطه، سه نقطه است نه کمتر نه بیشتر! پرش زمانی را حتما با *** جدا کنید، تعداد حتما سه تا باشد! نام شخص را در "()" قرار دهید.
تنها دو علامت با هم بودنشان مشکلی ندارد:
؟!
... .
بقیه علامتها نباید در کنار هم قرار گیرند.
*اگر میان جمله سه نقطه داشتیم نیازی به گذاشتن نقطه به انتهای آن نیست. وقتی جمله تمام شد سه نقطه> فاصله کامل> نقطه "... ."
بذار (صحیح) بزار (غلط)
ترکیهست (صحیح) ترکیهاس/ ترکیهس/ ترکیس (غلط)
میفهمی (صحیح) میفهمی (غلط)
کمکم(صحیح) کم کم (غلط)
نهفته(صحیح) نحفته (غلط)
... .(صحیح) .... (غلط)
بیراه(صحیح) بیراه(غلط)
هیش! صبر کن (صحیح) هیش صبر کن (غلط)
(کیان-نیما) (صحیح) *کیان-نیما (غلط)
بیغیرت (صحیح) بی غیرت (غلط)
مسئولیتش (صحیح) مسئولیتاش (غلط)
وحشتناکی (صحیح) وحشتناک (غلط)
مشکلت (صحیح) مشکلات (غلط)
خوابم (صحیح) خوابام (غلط)
اینجور (صحیح) اینجوری (غلط)
گزارشها (صحیح) گذارش ها (غلط)
دیوونهای (صحیح) دیوونه ای (غلط)
میتونم (صحیح) میتونم (غلط)
مینواختم (صحیح) مینواختم(غلط)
و... .
غلطهای زیادی در متن دیده میشود! حتما با من یک خصوصی بزنید تا با هم در این مباحث کار کنیم.
«لطفا
تاپیک آموزشی درست نویسی را با دقت مطالعه و از همان خلاصه شروع به ویرایش کنید چرا که درستنویسی در تگ رمان شما تأثیر گذار است.»
🔷️۲۰. سخن آخر منتقد:
هیچ اثری بدون عیب نیست من بر قلم شما ایمان دارم و بیشک شاهد پیشرفت آن خواهم بود... .
از کمک به شما دریغ نخواهم کرد هر سوالی بود در خدمتم.
«لذت بردم. قلم شما ماندگار»