- Jun
- 104
- 37
- مدالها
- 2

رمان نازنین
نویسنده:نیلوفر پورعباسی
انتشارات: شقایق
کد کتاب :63020
شابک :978-9647928809
قطع :رقعی
تعداد صفحه :525
سال انتشار شمسی :1396
نوع جلد :سلفونی
سری چاپ :6
معرفی رمان
همه چی با یک تصادف ساده شروع شد! رائین و مسعود برای گیر انداختن موتورسوار مزاحم با یکی از دختران دبیرستانی تصادف میکنن! این سرآغاز عذاب وجدان رائین از مجروح کردن نازنین میشه و تمام سعیشو بکار میبره تا بتونه رضایت نازنینو جلب کنه اما رفته رفته عشق جای عذاب وجدان رو میگیره..
قسمتی از رمان
باد پاییزی کولاک میکرد بارون نم نم می بارید دبیرستان دخترانه تازه تعطیل شده بود و خیابان حسابی شلوغ بود دخترا یکی یکی و چند تا چند تا با هم بیرون می اومدن بعضی دست تو دست هم می خندیدن و حرف می زدن بعضی ها با عجله و تند و تند قدم برمی داشتند کمی دورتر ماشین پاترول نوک مدادی پارک شده و چهار پسر توش مشغول کنترل دخترها بودن پسری که پشت فرمان نشسته بود رائین بود بچه یکی یکدونه تیمسار معتضدی بغل دستیش دوستش مسعود دانشجویی شلوغ و شوخ و شنگ و از یک خانواده معمولی رائین سرش غر زد: -جون من خیال نداری که علاف کنی و دخترا رو بشماری؟ مسعود غیرتی شد: -از تو یکی توقع ندارم اینجوری حساب کنی منو بگو که رو توحساب میکردم این پسره الدنگ رو ادب کنی. امیر و منوچهر که همیشه آویزون این دو تا بودن عقب نشسته بودند امیر خندید و گفت: -اولا اگه دخترا را بشماریم کم میشن دوما تو هم زیادی سخت میگیری اول پسر رو گیر بیار بعداً نقشه بکش سرشو با ماشین نمره یک بزنی یا دو؟