جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد شورا رمان هفت تیری به نام قلم

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط نهال رادان با نام رمان هفت تیری به نام قلم ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 373 بازدید, 3 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع رمان هفت تیری به نام قلم
نویسنده موضوع نهال رادان
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ادوارد کلاه به سر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,273
3,398
مدال‌ها
7
نام رمان: هفت‌تیری به نام قلم
ژانرهای رمان: جنایی_مافیایی/هیجان‌انگیز/معمایی
نویسنده‌ی رمان:آیناز
ناظر: @*NAHAL*
خلاصه‌ی رمان: کاترین، دختری که تمام زندگی‌اش روی گلوله چرخیده کنون دچار تحول عجیبی شده است. او میان دوراهی خوب و بد، اسلحه و قلم، گیر افتاده است. او سردرگم است و نمی‌داند چگونه این سراشیبی مملو از آشوب و دشواری را طی کند. او نمی‌داند در انتها میان اسلحه و قلم کدام را انتخاب می‌کند.
 
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,273
3,398
مدال‌ها
7
IMG_۲۰۲۱۱۰۰۴_۱۵۱۴۰۷_۵۹۹-1.jpg
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @نهال رادان
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تایپک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد| @نهال رادان
 
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,273
3,398
مدال‌ها
7
رمان هفت تیری به نام قلم
نویسنده: @Aynaz
منتقد: @نهال رادان

عنوان:
عنوان رمان شما هفت تیری به نام قلم بود. این عنوان ترکیبی زیبا و جذاب بود. معنی لغوی خاصی نداشت و از کلمات ساده تشکیل شده بود. عنوان دارای کلمات کلیشه‌ای نبود و نام تقریبا نو بود. البته که عنوان کنجکاو کنندگی لازم برای جذب مخاطب را نداشت. این عنوان ژانر قالب یعنی جنایی مافیایی را در بر می‌گرفت. ارتباط عنوان با بدنه تقریبا خوب بود. حرف از هفت تیر که می‌آید ذهن آدم به سمت قتل و خون می‌رود و این رویه در رمان شما قابل مشاهده بود. هدف شما هنوز از گذاشتم کلمه‌ی (قلم) مشخص نیست. به نطر می‌رسد خیلی بهتر است که این ارتباط را با بدنه مشخص کنید تا خواننده به درک واقعی از رمانتان برسد.
ژانر:
ژانر رمان شما جنایی-مافیایی/ هیجان انگیز/ معمایی بود. پیشنهاد می‌کنم ژانر هیجان انگیز را حذف کنید، به نظر نمی‌رسد که این ژانر جزو ژانرهای استاندارد باشد. ارتباط بقیه ژانرها با بدنه مشخص بود. ژانر مافیایی و جنایی خوب خودشان را در رمان نشانده بودند. مرگ و قتل های پی در پی، کاترینِ قاتل و... همه و همه نشان دهنده ژانر جنایی و مافیایی بودند. مرگ چارلی هم نشان دهنده ژانر معمایی بود. نبود اطلاعات از این اتفاق برای خواننده خوشایند بود و ژانر را بیشتر به رخ می‌کشید.
پیشنهاد من به شما این است که ژانر معمایی را کمی پررنگ‌تر کنید. ژانر هیجان انگیز را حذف کنید تا تسلط بیشتری بر رمان داشته باشید.
خلاصه:
بابت خلاصه به شما تبریک می‌گویم. آرایه‌های ادبی بسیار خوب در خلاصه‌تان باعث شده بود خلاصه‌ی شما جذاب‌تر شود. خلاصه شما در حد تناسب بود. پیشنهاد نی‌شود در انتهای خلاصه سه نقطه یا علامت سوال بزارید که خواننده وادار به تفکر کند‌ و بیشتر در رمان غرق شود. اما همین‌که نوشتید بین هر کدام باید چه چیزی را انتخاب کند جذاب بود. نکته بعدی در رمان شما خلاصه با اطلاعات متناسب بود‌. اطلاعاتی که به خواننده منتقل می‌کرد در واقع این‌ها بودند:
کاترین قاتلی است که تمام عمرش را به قتل و کشتن گذرانده. حالا باید بین قلم و اسلحه یکی را انتخاب کند.
منظورتان از قلم هنوز درک نشده!
در ضمن اگر قرار است چیز دیگری به خلاصه اضافه می‌کنید پیشنهاد می‌کنم سخت نگیرید! از آرایه‌های بزرگ و عجیب استفاده نکنید. سعی کنید اطلاعات بیشتری بدهید تا کلمات ثقیل.
مقدمه:
مقدمه، کمک شایانی به رمان شما می‌بخشد‌. وجود مقدمه را از دست ندهید!
آغاز:
آغاز رمان پر از کشمکش بود. آغاز رمان‌تان مانند خوابی بود که از اواسط شروع می‌شود و ما مشتاق بیشتر دیدنش هستیم. آغاز پر مفهومی داشت و خواننده نیز اطلاعات خوبی از این آغاز کسب می‌کرد.
نقطه‌ی قوت آغاز رمانتان همین اطلاعات متناسبی بود که به ما دادید. ولی حواستان باشد! اطلاعات زیادی خواننده را از خواندن باز می‌دارد.
میانه:
میانه رمانتان هم زیبایی‌های خوبی را داشت. مرگ همسرش دنیز و خودکشی دنیز، راشل که به طور ناگهانی وارد رمان شد نقاط اوج رمان را مشخص می‌کرد.
سیر:
سیر رمانتان زیاد جالب نبود.
انگار اتفاقات خیلی تند و زودگذر بودند، از اتفاقات مهم(نهال اینکه کاترین پدرخوانده است) یا مرگ همسر دنیز خیلی تند عبور کردید و به خواننده فرصت ندادید تا کاملا رمان را درک کند. پیشنهاد من به شما این است که از این به بعد کمی آرام‌تر پیش بروید تا خواننده فرصت هضم اطلاعات را داشته باشد و در ادامه به شما خواهم گفت که این سیر تند چه تاثیراتی بر شخصیت پردازی و توصیفات رمانتان گذاشته است.
شخصیت پردازی:
شخصیت کاترین شخصیتی نبود که به نظر می‌رسید. به این شخصیت که پدرخوانده آن را می‌نامیدند بیشتر به دختری خشن و بی رحم می‌خورد. ولی وقتی که بیشتر با رمان پیش میرفتی می‌دیدی که خانواده برای او ارزشی والاتر از اسلحه دارد. برادرش را دوست داشت ولی به شدت از رابرت متنفر بود. این شخصیت درواقع دو بعد داشت. از طرفی شخصی بی رحم و قتل به چشم می‌خورد و در بعد دیگر کاترینی را می‌دیدیم که برادرش را دوست داشت و برای او نگران بود.
رابرت، بهتر است برای او مردی بیخیال، قاتل، بی رحم و بی عاطفه را نام ببریم. این دو شخصیت نسبت به اشخاص دیگر در رمان شما نقش پررنگ‌تری را داشتند و بیشتر دیالوگ ها به آنها سپرده شده بود. ظواهر اشخاص در رمان شما خیلی خوب توصیف شده بودند. به صورت مسلسل‌وار نبودند و خیلی زیبا توصیف شده بودند، طوری که خواننده می‌توانست به یاد بیاورد که چه کسی، چه شکلی بود.
در هر حال دیالوگ هر شخص با هر شخص دیگر متمایز بود و از این بابت خیلی خوب بود. نحوه شناساندن شخصیت ها تقریبا غیر مستقیم بود. شخصیت رمان شما نو نبود ولی پردازش شخصیتتان خوب بود و تقریبا میشد گفت جای شخصیت‌های کلیشه‌ای را پر کرده بودند.
روی بقیه شخصیت‌ها مثل دنیز هم می‌شد بیشتر کار شد و به آن بیشتر توجه میشد. مشخص بود که شما وقتتان را بیشتر روی شناساندن رابرت و کاترین گذاشتید اما عواملی مثل سیر تند رمان، باعث شده بود که شخصیت‌های دیگر به طور کامل شناسانده نشوند یا اگر هم توضیحات کافی وجود داشته، خواننده نتواند متوجه آن شود. روی بقیه شخصیت ها بیشتر کار کنید.
توصیفات:
مکان:
توصیفات مکان شما جای تحسین داشت! در واقع تنها نکته‌ای که وجود داشت این بود که، شما بیش از حد هر مکان را تعریف کرده بودید. این نکته خیلی حائز اهمیت بود ولی نیازی نیست تا این حد تعریف شود. البته‌ که این ایراد نیست.
حالات:
در بیشتر دیالوگ‌ها و مونولوگ‌های شما حس میشد و از این باره خیلی نکته‌ی مثبتی بود. توصیف حالات شما در وضعیت خوبی قرار داشت.
احساسات:
در این باره شما کمی سردی نشان داده بودید. احساسات رمان شما کمی بی تفاوت نوشته شده بود. اگر کمی بیشتر به آن هیجان اضافه می‌کردید است اشتیاق بیشتر در خواننده به جریان می افتاد.
دیالوگ و مونولوگ:
حد اطلاعات در دیالوگهای رمان شما خوب بود. حجم دیالوگ‌ها تقریبا کمتر از مونولوگ‌ها بود و حد اطلاعاتی که در رمان به ما داده بودید به حد تناسب بود. شما زیاد نگذاشته بودید لذت خواندن از دست برود و این خیلی نکته‌ی خوبی بود. دیالوگ‌ها همچنین به لوکیشن هم می‌خوردند. تفاوت دیا‌لوگ‌های هر شخص هم که گفته شد و خیلی عالی رعایت شده بود. دیالوگ‌ها تقریبا با شخصیت‌ها هم هماهنگ بود، ولی گاهی اوقات هم پیش می‌آمد که این تناسب به هم بخورد ولی قابل دید زیاد نبود.
بافت و لحن:
بافت رمان شما ادبی محور بود و کلمات ثقیل را دارا بود. این عنوان کاملا با نویسنده انس گرفته بود و این بافت و لحن با خواننده هم ارتباط گرفته بود. بافتی که از آن آن رمانتان استفاده کردید بافتی یکدست بود و کاملا به متن شما می‌آمد.
زاویه دید:
تغییر زاویه دید و فلش بک‌های رمان شما باعث شده بود کمی ارتباط ما با بدنه به هم بخورد. زاویه دید شما کاملا مشخص بود ولی این زاویه به طور مداوم تغییر می‌کرد و روی رمان‌ شما تاثیر گذاشته بود. بع شما پیشنهاد می‌دهم از این تغییرات کمتر استفاده کنید. و فقط در صورت لزوم این کار را انجام دهید.
پیرنگ:
طرح اصلی داستان شما واضح نبود. ولی اندکی می‌توان که از داخل آن طرح اصلی را بیرون کشید. طرح اصلی شما دقیقا مشخص نبود‌. در کل من چیزی که متوجه شدم را برای شما شرح خواهم داد:
کاترین ملقب به پدرخوانده، کسی که هیچ ک.س انتظار ندارد که او پدر خوانده باشد. او یک قاتل حرفه‌ای است و همه آرزوی کار کردن با او را دارند.
اتفاقات اصلی رمان کاملا پشت سر هم بودند و از این باره به شما تبریک می‌گویم.
کشمکش و تعلیق:
کشمکش در رمان شما از نوع فرافردی بود. کشمکش خیلی خوب خواننده را تحت تاثیر قرار داده بود. این کشمکش کاملا واضح بود و در آن تردیدی دیده نشد.
تعلیق، شما تقریبا خوب توانسته بودید خواننده را نگه دارید. در ابتدای رمان شما نکته‌ها و معماهایی دیده شد که این باعث تعلیق بیشتر شد. مرگ برادر راشل را هم می‌توان جزو تعلیق ها و معماهای رمان شما در نظر گرفت.
فضاسازی:
همانطور که گفته شد، فضا سازی نکته‌ی خیلی عالی در رمان شما بود‌. شما توانسته بودید خیلی دقیق این توصیف را رعایت کنید. همه چیز در اتمسفر داستان قابل مشاهده بود. اروپایی بودن سطح رمان و عقیده‌ها و اعتقاداتشان خیلی خوب میشد. زمان، مکان و... کاملا قابل مشاهده بود. پیشنهاد من به شما این است که با همین روش جلو بروید و کاسته‌ای ایجاد نکنید. البته نه در حدی که انقدر کامل چیزهایی جزئی توصیف کرده باشید که زیاد به درد بخور نیستند.
باور پذیری:
با توجه به اینکه طرح اصلی رمان شما بر اساس قتل و خونریزی بود، چیز عجیب و باور ناپذیری پیدا نشد که آن را مورد توجه قرار دهیم.
ایده، طرح اصلی و پردازش ایده:
ایده چه بود؟
ایده هنوز مشخص نیست و آنطور که به نظر می‌رسید رمان شما به جز یک روزمرگی هیجانی چیز ایده خاصی را تحت تاثیر قرار نداده بود‌. البته می‌توان به آن بازی هم به عنوان یک ایده نگاه کرد ولی به نظرم ایده اصلی خود را خیلی زود طرح کنید و طی هدفی رمان را پیش ببرید.
ایده نویسنده تقریبا نو بود. (منظور نحوه نوشتن شماست) اتفاقات بسی تکراری نبودند و قلم شما خوب بود.

سخن آخر:
هیچ نوشته‌ای بی عیب نیست. از قلم شما لذت بردم
 
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
سلام وقت بخیر
ممنون. موضوع به دلیل معمایی بودن رمان مشخص نیست. در ضمن اون قلم هم توی رمان نقش داره ولی هنوز مشخص نشده.
ممنون از نقد زیباتون
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین