- Apr
- 2,951
- 6,745
- مدالها
- 6
تورو بیچاره کنه پای خودش؛ که چی بشه؟
خودشو پای تو بیچاره کنه، عاشقته!
این که دکمه های پیراهنتو میبنده نه…
اون که پیراهنتو پاره کنه عاشقته!
به من نگو عاشق! به من که ترسیدم…
به من که روزای پس از تورم دیدم
به من نگو عاشق؛ به این منِ پاسوز
به من که تونستم نبینمت یک روز…
نرفتی از قلبم؛ نه کم شد از دردم
نه مُردم از دوریت!
نه زندگی کردم…
میسوزم از این که غمگینی
چرا یه شب حالِ منو نمیبینی…؟
بیزارم از اون منِ سابق!
تو رو خدا دیگه به من نگو عاشق!
میسوزم از این که غمگینی…
چرا یه شب حال منو نمیبینی؟
بیزارم از اون منِ سابق؛ تو رو خدا دیگه به من نگو عاشق!
با این که داغونی؛ با این که دلگیری…
تاوانِ زخماتو از من نمیگیری…
گفتی نباشی هم سر میکنی با من
رفتی و سر کردی؛ عاشق تویی یا من؟!
میسوزم از این که غمگینی…
چرا یه شب حالِ منو نمیبینی…؟
بیزارم از اون منِ سابق!
تو رو خدا دیگه به من نگو عاشق!
میسوزم از این که غمگینی…
چرا یه شب حال منو نمیبینی؟
بیزارم از اون منِ سابق؛ تو رو خدا دیگه به من نگو عاشق