جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

اشعار درحال تایپ {رویا} اثر ▪︎زهرا‌ احمدپور کاربر انجمن رمان بوک▪︎

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار و دکلمه کاربران توسط baran-83 با نام {رویا} اثر ▪︎زهرا‌ احمدپور کاربر انجمن رمان بوک▪︎ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 666 بازدید, 19 پاسخ و 13 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار و دکلمه کاربران
نام موضوع {رویا} اثر ▪︎زهرا‌ احمدپور کاربر انجمن رمان بوک▪︎
نویسنده موضوع baran-83
تاریخ شروع
پاسخ‌ها 0
بازدیدها 0
اولین پسند نوشته 0
آخرین ارسال توسط baran-83
موضوع نویسنده

baran-83

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Dec
1,526
1,060
مدال‌ها
2
نام مجموعه‌ی شعر: رویا

نام شاعر: زهرا‌ احمدپور

قالب: نو

ژانر: عاشقانه

مقدمه:

"می‌بینمت از پشت پلکان خسته‌ام

می‌گویم از تو، برای یک عمر

برای این قلب شکسته‌ام

رها‌می‌کنم غم‌ها را در کوله‌بارِ گذشته‌ام

از شادی برایت می‌گویم

تا از بَر شَوی

ای عشق خجسته‌ام"
 
آخرین ویرایش:

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,552
27,247
مدال‌ها
9
IMG_۲۰۲۴۰۵۳۰_۱۴۴۸۲۷.jpg
با سلام.
شاعر عزیز، ضمن خوش‌آمدگویی و سپاس از انتخاب انجمن رمان بوک برای منتشر کردن
آثار خود؛ خواهشمندیم قبل از تایپ اشعار قوانین زیر را با دقت مطالعه کنید:
[قوانین ساب اشعار در حال تایپ]

پس از گذشت ده پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[درخواست نقد اشعار]

پس از ارسال پانزده پست می‌توانید درخواست جلد برای اشعار خود دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد اشعار]

پس از گذشت پانزده پست می‌توانید درخواست تعیین سطح برای اشعارتان بدهید:
‌[تاپیک جامع درخواست تگ]

در صورتی که نمی‌خواهید به نوشتن اشعارتان ادامه دهید و یا سوالی دارید در این تاپیک اعلام کنید:
[تاپیک جامع پرسش و پاسخ تالار شعر]

اگر اشعارتان به پایان رسید در این تاپیک اعلام کنید:
[اعلام پایان اشعار کاربران]

شاعران دقت کنند در صورتی که دو ماه تاپیکشان آپدیت نشود تاپیک بسته می‌شود.

●با آرزوی موفقیت شما
[ مدیریت تالار شعر]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

baran-83

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Dec
1,526
1,060
مدال‌ها
2
من و این غمِ ادامه دارم
بغض در آخرین قرارم
آخرین تپش در سی*ن*ه دارم
با یادت جان می‌سِپارم​
 
موضوع نویسنده

baran-83

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Dec
1,526
1,060
مدال‌ها
2
دِگَر یاری ندارم
بحث و دلداری ندارم
دِگَر در دردهایم پرستاری ندارم
دِگَر قلبی ندارم
دلداری ندارم
همانند شاملو دِگَر جانی ندارم
ولی در یاد‌هایم هنوز رویایی دارم​
 
موضوع نویسنده

baran-83

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Dec
1,526
1,060
مدال‌ها
2
نَبُوَد در دلم آثاری از تو
نه یادی نه رویایی از تو
نَبُوَد حتی خاطراتی از تو
نه بوی عطر و افکاری از تو
نمانده حتی جامانده‌هایی از تو
نه در باران در این خانه
نه در مهتاب شب‌هایم از تو

 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

baran-83

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Dec
1,526
1,060
مدال‌ها
2
نَدیدَمَت امّا انگار سال‌هاست که می‌شِناسَمَت
چِشمانَت آشِناست!
نمی‌دانم شاید بوی عَطرَت هَمین‌جاست
گویی آغوشَت باز است
مُنکِر نمی‌شَوَم این یک رویاست!
حضورت درخیالم تازه‌است
قلبم را گرم می‌کند برق داخل چشمانت
امان از آن چشمانت ...


 
موضوع نویسنده

baran-83

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Dec
1,526
1,060
مدال‌ها
2
جانَم زِ جَهان آزاد گَشته
خونَم هَمچو آب سَد‌ِ شَکسته
یارَم دَر دِلَم آوار گَشته
چِشمِ مَن هنوز ‌اون‌جا نِشَستِه
فرشته‌ام و با بالِ گُسَستِه
غرورَم و اون شیطان شکسته​
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

baran-83

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Dec
1,526
1,060
مدال‌ها
2
از زیبایی روی تو هرچه بگویم کم است
از ظُلف موی تو هرچه بخواهم کم است
از گودی چال‌هایت هرچه ببینم کم است
از پیشانی بلندت هرچه ببوسم کم است
از چشمان جنگلی‌ات هرچه بجویم کم است
از شیرینی قلب تو هرچه بگویم کم است
از دیوانِ عشق به تو هرچه بِوَرزَم کم است
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

baran-83

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Dec
1,526
1,060
مدال‌ها
2
درد این دیوانه‌بازار کشیدم، مویه کردم
آسمان و ریسمان را برایت پاره کردم
در نبودت گریه کردم
از صبح‌تا ظهر دلم را من برایت ذره کردم
از وجودت گریه کردم
دلم را زخم کشیدی من برایت عاشقانه گل چیدم
آه از این روز که شب‌ها را برایت صبح کردم
گریه کردم، گریه کردم، از نبودت، از وجودت
از این عشق درد کشیدم، عاشقانه صبر کردم
همچو کودک ناز کردم، دلم را ذره‌ذره آب کردم
در این‌ رویا‌ گذشتم، در نبودت خودم را گُم کردم
چه بیهوده برایت سال‌‌‌ها را عاشقانه صبر کردم​
 
موضوع نویسنده

baran-83

سطح
0
 
مدیر آزمایشی تالار کمیک
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Dec
1,526
1,060
مدال‌ها
2
کاش می‌شد قلب را باز کرد
رویا را آغاز کرد
مغز را رام کرد
حس را تالاب کرد
کاش می‌شد دنیا را ساز کرد
زندگی را آباد کرد
کاش می‌شد خواب را بیدار کرد
پیر را هوشیار کرد
کاش می‌شد غم‌ها را خار کرد
گل‌ها را باز کرد
کاش می‌شد رقصید
آواز را باران کرد
پرواز کرد
کاش می‌شد بوسه‌ها را جان کرد
کلام را مهربان کرد
کاش می‌شد‌ناز‌ها را خرج کرد
درد‌ها را درمان کرد
کاش می‌شد بارها عشق را آغاز کرد.
 
بالا پایین