جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

درحال ترجمه زندگی به تنهایی | pishva مترجم انجمن رمان بوک

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتاب‌های در حال ترجمه توسط Hosein.fa با نام زندگی به تنهایی | pishva مترجم انجمن رمان بوک ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 185 بازدید, 2 پاسخ و 8 بار واکنش داشته است
نام دسته کتاب‌های در حال ترجمه
نام موضوع زندگی به تنهایی | pishva مترجم انجمن رمان بوک
نویسنده موضوع Hosein.fa
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط -pariya-
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

Hosein.fa

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Nov
17
106
مدال‌ها
2
نام اصلی رمان: Living Alone
نام ترجمه شده: زندگی به تنهایی
نویسنده: stella benson
مترجم: @pishva
خلاصه: سارا براون در سال ۱۹۱۸ در لندن زندگی معمولی ای را با کار در انجمن های خیریه می‌گذراند.تا زمانی که جادو به زندگی‌اش وارد می‌شود. یک جادوگر او را دعوت می‌کند تا به خانه,زندگی به تنهایی نقل مکان کنند. خانه, زندگی به تنهایی یک خانه برای افرادی است که به جادو علاقه دارند و سارا را با جادوگران، ساحران، پریان، اژدهایان و... آشنا می‌کند.
 
موضوع نویسنده

Hosein.fa

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Nov
17
106
مدال‌ها
2
خودم بیش از حد مجنون شده‌ام که بتوانم بر آن مسلط شوم.
ترسو، فراتر از هر آرامشی که می‌توانم بیابم،
فریاد می‌زند: ای خدا، من از این درد غمگینم.
در شب فریاد می‌زند: من در عذابم من کور شده‌ام…
من از آن جدا خواهم شد. من محل زندگیم را
دور از خودم خواهم ساخت. آیا اشک‌های انسان ها را خواهم دید؟ نه با این گوش‌ها.
آیا خبرهایی که بیانش عذاب‌آورند را خواهم شنید؟
به جستجوی دورترین و آرام‌ترین جای روح خود می‌روم.
من از شدت گرسنگی و تشنگی می‌خواهم
در سکوت، صدای اعتراض پرشور انسان‌ها را بشنوم
که علیه سرنوشتی که بر دنیایشان تحمیل شده، فریاد می‌زنند.
نه سرگردانی‌های من, نه ماندن های من
نخواهند توانست جست‌وجوی مرا تغییردهد یا منحرف کند.
برای من هیچ لحظه‌ی شادی وجود ندارد،
برای من نه دوستی هست، نه کسی که خبرها را بگوید
امواج بی‌پایان زمان آواز می‌خوانند و طوفان به پا می‌کنند
بر فراز صخره‌های فضا. و بر آن دریا
به پیش می‌روم و از غرق شدن نخواهم ترسید،
زیرا زمان بی‌اندازه مرا حمایت می‌کند:
آن دریا,آن مادر میلیون‌ها تابستان،
که با نغمه، میلیون‌ها بهار را به دنیا آورد،
برای سرگرمی من می‌خواند، همان‌طور که برای
گسستگان از زندگی و تازه‌واردان مرگ می‌خواند.
نگاه کن، در آن‌سوی آسمان ستاره‌ها ایستاده‌اند تا خشم را پاک کنند،
و سال‌های جاودانی آن‌جا به درد می‌خندند،
و این‌جا وعده‌ای از یک آرامش مبارک هست
تا در نهایت، دریاهای زمان را دوباره ارام کند.
و همه‌ی آن انسان هایی که از مرگ بازگشته‌اند
بلند فریاد می‌زنند: «آه، از عزاداری برای ما دست بکشید.
به زندگی و عشق که گویا شما ما را به دنیا آورده‌اید،
اما ما مرگ را مهربان‌تر از یک عاشق یافته‌ایم.
من از خود جدا می‌ شوم. او تنها به جستجو می‌پردازد
در میان ویرانه‌های تاریک برای یافتن دیروز خود؛
درهای کلیسا را می زند و ان را پیدامی کند
اما در محراب نمی تواند دعا کند
اما من آزاد هستم, از تردید آزاد هستم،
از خون و خستگی و همه چیزهای بی‌رحم.
خود را برای سکوت فروخته‌ام، برای گوهر سکوت و سایه از رویا...


مقدمه کتاب که درقالب شعر است و به فارسی ترجمه شده
 

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
25,937
53,273
مدال‌ها
12

مترجم ادامه ترجمه را به بعد موکول کرده است.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین