معرفی کتاب زندگی و دیگر هیچ ( ولادیمیر ناباکوف)

[FROSTBITE]

کتابی که خودش مثل یک پنجره‌ است؛ بازش می‌کنی و مستقیم وارد لایه‌های ذهن ناباکوف می‌شی. نه فانتزی، نه رمان، نه مقاله خشک. چیزی بین همه این‌ها.

 

[FROSTBITE]

نویسنده

ولادیمیر ناباکوف
نویسنده‌ای که هم روسه، هم آمریکایی، هم شاعر، هم رمان‌نویس، هم استاد زبان‌شناسی.
آدمی که از ساده‌ترین چیزها، کاربردی‌ترین فلسفه‌های زندگی رو درمی‌آره و انگار کلمات رو مثل جواهر می‌تراشه.

اینجا ناباکوفی رو می‌بینی که کمتر تو رمان‌هاش پیداش می‌کنی:
نسخه‌ای صمیمی‌تر، خاطره‌گوتر، اما همچنان پیچیده.

 

[FROSTBITE]

مترجم

لیلی کافی، ترجمه‌اش از این جنس‌هاست که نثر پیچ‌خورده و حساس ناباکوف رو تا جای ممکن نرم کرده، بدون اینکه روحش رو از دست بده.
از اون ترجمه‌ها که نه زیادی خودنمایی می‌کنه، نه زیادی کم‌رنگه.

 

[FROSTBITE]

موضوع و ژانر

ترکیبی از:

خاطره‌نویسی

جستارهای ادبی

نگاه فلسفی

تحلیل زبان

و یک‌جور بازی شاعرانه با زندگی و حافظه


برای همین نمی‌تونی بگی کتاب درباره یک موضوعه؛ بیشتر راه رفتن داخل ذهن یک نویسنده در سطح جهانیه.

 

[FROSTBITE]

خلاصه کلی کتاب

حسش این‌جوریه:
ناباکوف می‌نشونه‌ت روبه‌روش و شروع می‌کنه باهات از تکه‌تکه لحظه‌های زندگیش حرف زدن—از کودکی در روسیه تا مهاجرت و تدریس در آمریکا.
اما هر خاطره برایش فقط خاطره نیست؛ یک دروازه‌ است برای ورود به:

معنی زندگی

نقش حافظه

رابطه زبان با واقعیت

و اینکه چطور یک انسان می‌تونه از دل کوچک‌ترین جزئیات، معنا بسازه


کتاب داستان خطی نداره، ولی یک حس مشخص همواره همراهت هست:
داری یک آدم فوق‌العاده دقیق رو می‌خونی که از همه چیز، حتی از عبور نور روی یک برگ، برداشت فلسفی درمیاره.