پشتت هر چیکه شد دراومدم
همون سنگو تو بسرم زدی
از خجالته من دراومدی
بیشتر از تنهایی از هم دم نامردت بترس
دلیل خنده و گریت یکیه مسخرس
اصلن می گذرم و میزنم زیر همه چی
به من چه هرچی خواستمشو اون نخواستتم
توم هرموقع به ما می رسی
همش گوشه کنایه می زنی
مگه دیواریو کوتاه تر ازدیوار من پیدا نکردی که هی لگد می زنی
روح من چند وقتی مرده
اون الان فکر میکنه برده
من از اینی می سوزم که دلم آخرش از عشق خودش خورده