متفرقه [ سالمندِ درون ]

[- OVERDOSE -]

"به نامِ قصیده‌ای که پس از تو قافیه‌اش گم شد"



بگذار بگویند و بگویند و بگویند؛

بگذار ببرند و بدوزند و بپوشند؛

تو بخند، گوش بده، خیره بمان، هیچ مگو ..



لطفا کسی در تایپک ایجاد شده ارسالی ندهد!
اسپم ایجاد نکنید!
"با تشکر"​

 

[- OVERDOSE -]

- خدای چشم های بارانی -

مینویسم خیال؛ تو بخوان "غم"


من؟ ناکافی؛ نظاره‌گر؛ فرسوده!

تو؟ در اوجِ نبودن هایت؛ در خاطرم بسیاری!

ما؟ غم هستیم در لباسِ شادی!

~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~

 

[- OVERDOSE -]

- خدای آرزوهای طولانی -

خیالِ دیدنت؛ چه دلپذیر بود!
جوانی‌ام در این امید پیر شد...
نیامدی.. دیر شد:)
و ما مُردیم؛ بی آنکه مرگ بفهمد!

~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~

 

[- OVERDOSE -]

- خدای ناله های شب‌گیر -

"چارلی چاپلین" گفته:
من در زندگی...
دردها و غم های بسیاری دارم؛
اما لب های من هیچ از آنها نمیدانند؛
زیرا لب های من همیشه میخندند تا..
اندکی حالِ من را خوب نشان دهند!

~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~

 

[- OVERDOSE -]

- خدای خنده های از ته دل -

و زندگی انگار شادی‌های کوتاه ما بود؛ میانِ غم‌ هایی ممتد و پایان‌ناپذیر...
و سرانجام از ما تکه‌هایی به نامِ غم باقی ماند...
اما‌؛ ما را به سخت جانیِ خود این گمان نبود!

~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~

مشاهده فایل‌پیوست IMG_20230624_141422_787.mp4

 

[- OVERDOSE -]

_ خدای خاطرات خاک خورده -

چارلی چاپلین چقدر زیبا ميگه :
اگر در عربستان بدنیا می امدید..
قطعا مسلمان میشدید،
اگر در اروپا بدنیا می امدید..
احتمال زیاد مسیحی،
اگر شما در اسراییل بدنیا می آمدید..
به احتمال زیاد یهودی میشدید؛
و اگر در ژاپن بدنیا می امدید..
شینتو میشدید؛
دین پدیده ایست که..
جغرافیا برای شما تعیین میکند!
پس تعصب برای چیست...؟
آنچه مهم است اخلاق و انسانیت است که به جغرافیای زمان ومکان محدود نیست...
آدم هایی که روح بزرگی دارند؛
شعور بیشتری دارند و قلب مهربانتری!

~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~

 

[- OVERDOSE -]

- خدای دل های تنگ -

در خیالم با خیالت؛ بی‌خیالِ عالمم...
و تو چه میدانی که..
همه ی من شکسته بود..؟
در این شهر رویای مردم..
زندگی کردن بود؛
اما سرانجام رویای ما به پایان ختم شد!
گویی هیچکَس..
این کالبد آشفته را نمیفهمد‌!
و کسی چه می‌داند به زیر خاکستر صبر؛
قلبی‌ست که می‌سوزد!

~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~

 

[- OVERDOSE -]

- خدای عشاقِ دردمند -

اوجِ انزوا در اوجِ ازدحام!
و تنهایی؛ تنها راهِ من بود؛
چه بسا اشک‌ها؛ راویِ نگفته ها هستند..
گویی غم انگیزترین شعر جهانم!
و بیهوده نیست که گاهی نمیدانی..
از دست داده‌ای یا از دست رفته‌ای!
و حقیقت این است..
قصه‌یِ غصه‌یِ شب تمامی ندارد...!

~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~

 

[- OVERDOSE -]

- خدایِ خاکِ باران خورده -

و درد به استخوانمان رسیده..
اما هنوز خودمان را نباخته ایم
و روزگار را زندگی میکنیم
و هنوز آنقدر میخندیم
که سرمان از این همه ناخوشی هایی
که مجبور به پذیرفتنش شده ایم؛
درد میگیرد..!

~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~

 

[- OVERDOSE -]

- خدای بعض های شبانه-

برای درک چاره؛ بی‌چاره‌ام..
و قول ها کلمه‌ای بیش نیستند؛
یک لایه غم دارد مرا خفه می‌کند..
اما خیالِ تو مرا زنده نگه‌ می‌دارد؛
در شیار های مغزم گمشده‌ای بود..
به نامِ "من"
و کسی چه میداند..
تو زیباترین غمِ تاریخ بودی..!

~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~•~