جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

نقاشی سبک سوپرماتیسم

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته هنر نقاشی و طراحی توسط .Blue با نام سبک سوپرماتیسم ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 237 بازدید, 3 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته هنر نقاشی و طراحی
نام موضوع سبک سوپرماتیسم
نویسنده موضوع .Blue
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط .Blue
موضوع نویسنده

.Blue

سطح
1
 
مدیر آزمایشی
مدیر آزمایشی
کاربر رمان‌بوک
Jul
513
2,181
مدال‌ها
4
سوپرماتیسم نخستین نظام ترکیب بندی انتزاعی ناب بود که مالویچ با استفاده از تجربیات کوبوفوتوریستی در 1913پایه گذاری کرد و تا سال 1920 اثری قابل ملاحظه بر هنر اروپا گذارد.

در سالیان واپسین قرن نوزدهم، هم‌چنان، خیزش مـوج تازه‌ای از سمبولیسم و آرت نوو ArtNouveau محافل هنری روسیه را در برگرفت و به نوبه ی خود‌ موجد جریان‌های تازه‌ای گردید و چندی بعد همین حرکت‌های نوین هنری،میل به سوی انتزاع و تجرید را در برنامه ی کار هنرمندان قرار داد که پایـه و اسـاس هنر مدرن روسیه گردید که‌ عمده‌ترین‌ آنها، سوپرماتیسم Supermatisme و کانستیروکتیویسم Constructivisme است.
سوپرماتیسم یا برتری ناب احساس تجسمی و هماهنگی فرم‌ها به رهبری کـازیمیرمالویچ و کـانستروکتیویسم یا ساختارگرائی‌ به‌ سرکردگی ولادیمیر تاتلین-در دهه‌های آغازین قرن بیستم در روسیه-شروع هیجانات نوینی است که با بهره‌جوئی از فرم‌های گوناگون به عنوان اصل اساسی و سازندهء نقاشی به موازات هـنر‌ مـدرت‌ اروپا‌ به پیش می‌رود.
 
موضوع نویسنده

.Blue

سطح
1
 
مدیر آزمایشی
مدیر آزمایشی
کاربر رمان‌بوک
Jul
513
2,181
مدال‌ها
4
اصل این‌ دو‌ جریان‌ در ارتباط با کوبیسم و نوعی از فوویسم با رنگ پردازی سنتی و هم‌چنین فوتوریسم در سـال 1910، یـعنی سـالی‌ که‌ واسیلی کاندینسکی، تئوری هـنر آبـستره را بـعنوان بیان پژواک درونی هنرمند، از تفکر سمبولیستی اتخاذ می‌کرد، جوانان هنرمند روسی‌، جنبه‌ و جانب‌ دیگری از آبستره را مورد توجه خود قرار دادند. اما‌ چـنین حـرکت‌هائی پیـش از آنکه توسط نقاشان در برنامه ی کار هنری قرار گـیرد، تـوسط برخی از نویسندگان فرمالیست‌ با‌ برپائی‌ انجمنی بنام (برای مطالعه زبان شاعرانه) بکار گرفته شد و همین طرز‌ تلقی‌، توسط اوپویـاز از نـویسندگان وابـسته به همین انجمن به لحاظ اعتبار و نفوذش در بین نقاشان و مـجسمه‌سازان‌ تسرّی‌ یافت‌.

از اولین شعائر این گروه، آزاد کردن کلام شاعرانه از گرایشات فیلسوفانه‌ و مذهبی‌ بود‌ که نزد سمبولیست ها، ارج و قربی فـراوان داشـت و درک فـرم برای نقاشان فرمالیست که مفهومی‌ نو‌ برای‌ تبیین نظراتشان بود. فـرم، تـنها بعنوان پوششی ظاهری از رنگ تلقی نمی شد، بلکه بخودی‌ خود‌، دارای مفهومی مجزا بود و این مفهوم با نـقطه‌نظرات سـمبولیست ها کـه فرم را بعنوان‌ وسیله‌ای‌ برای‌ بیرون کشیدن و به سطح آوردن مفاهیم از عمق بکار مـی‌رفت، تـفاوت داشـت.
 
موضوع نویسنده

.Blue

سطح
1
 
مدیر آزمایشی
مدیر آزمایشی
کاربر رمان‌بوک
Jul
513
2,181
مدال‌ها
4
سوپرماتیسم چیست؟
سوپرماتیسم سبکی متشکل از ترکیب بندی های نظام یافته انتزاعی است، كه در حدود سال 1913 پدید آمد. عناصر آن سطوح هندسی هم خانواده (مربع - مستطیل - دایره - مثلث وخطوط متقاطع) می باشند و رنگ های اصلی ان سیاه وسفید است. هنرمندان این سبک درصدد بیان احساسات محض ویا مفاهیمی چون عمق میباشند. اين سبك توسط مالویچ که پیشوای نهضت کوبیسم درشوروی بود، در روسیه پایه گذاری کرد.

در اين سال، گروهی از معماران، مهندسان و نقاشان که نام سوپرماتیسم بر خود نهاده بودند و تصمیم در پذیرفتن «ماشین» به عنوان نمادِ عصر حاضر داشتند گرد هم آمدند. عنصر اصلی اندیشه آنان رئالیسم ستیزی بود که نخست به شکل شورشی ساده علیه نقاشی سه‌پایه‌ای - که در نظر آنان اصطلاحی خاص برای دوران قبل از صنعتی‌شدن به‌شمار می‌رفت - متجلی گردید.

روش آنان ایجاد ترکیب‌بندی بر روی سطح دو بُعدی و صاف نبود، بلکه ایجاد ساختمان در فضا بود و شکل پدید آمده الزاماً هماهنگ یا زیبا نبود بلکه دینامیک و شبه‌کارکردی بود. به عبارتی کار هنر این شد که خصوصیات بیانی یک ماشین کارآمد را داشته باشد.

اعضای گروه چهارنفره سوپرماتیسم که تجمع آنان در مسکو بود عبارت بودند از کازیمیر مالویچ، ولادیمر تاتلین، آنتوان په وسنر و نائوم گابو. در ابتدا، آنهااز نظر اندیشه و عمل یکسان بودند و به اصالت عقل و نحوه‌ای از تفکر ریاضیگونه در اثر هنری اهمیت می‌دادند. اثری با پایگاه زیبایی‌شناسی که ارائه دهنده هندسه‌ای بی‌واسطه، ساده و روشن باشد. اما در نهایت با پیوستن چند تن از آنان به مکتب کانستراکتیویسم فاصله‌ای میانشان پدید آمد.
 
موضوع نویسنده

.Blue

سطح
1
 
مدیر آزمایشی
مدیر آزمایشی
کاربر رمان‌بوک
Jul
513
2,181
مدال‌ها
4
مالویچ سوپرماتیسم را این گونه تعریف می‌کند «آن چه را که من سوپرماتیسم می‌نامم برتری احساس ناب در هنر خلاق است. پدیده‌های بصری دنیای عینی در نظر هنرمند سوپرماتیست به خودی خود بی معنی‌اند و آن چه معنی دارد احساس است، آن هم احساسی کاملاً مجزا از محیطی که آن را موجب شده باشد.

ویژگی این سبک، اشکال و عناصر هندسی (مربع، مستطیل، دایره، مثلث) شناور و معلق در فضا و خطوط متقاطع است. در نقاشی‌های مالویچ در این دوره، هیچ نشانه‌ای از جهان واقعی وجود ندارد، از درخت و رودخانه یا موجودات زنده اثری نیست. بیننده این آزادی را پیدا می‌کند که فقط براساس احساسات خود با این نقاشی روبرو شود و به آن بیندیشد.

عناصر اصلی در این شیوه که منشعب از کوبیسم است عبارتند از چهارگوش، سه گوش، دایره و صلیب. همچنین رنگ های به کار رفته در این سبک رنگ هایی یک دست با استفاده از سیاه و سفید هستند.

سوپرماتیسم، در تضاد با ساختارگرایی که تاکیدش بر کارکرد سودمندانه‌ی هنر بود، در دستان مالویچ به ابزاری برای بیان ایده‌های معنوی بدل شد. او نوشت:

سوپرماتیسم به گونه‌ی استادانه‌ای بازنمایی عینی محیط را کنار می‌نهد تا به تعالی هنر نامستور دست یابد. آن‌گاه ار این بلندا، زندگی را از پس منشور احساس ناب هنری مشاهده می‌کند
اگرچه هواداران ماله ویچ در روسیه بسیار اندک بودند، اما هنر وی تاثیری ژرف بر رشد و گسترش هنر و طراحی غرب نهاد.

مالویچ با‌ درک‌ مفهوم کوبیسم، ارزش بیشتر و اساسی را متمایل به فرم نمود و سوژه را در‌ محاق‌ بـی‌توجهی‌ قـرار داد؛ بـطوری که سرانجام، کوبیسم، تهاجم تازه‌ای از جانب مالویچ بر علیه سوژه تلقی گشت‌.

مالویچ‌ در نوشته‌ای بـنام (از سـزان تا سوپرماتیسم) به این مسئله اشاره می‌کند‌ که‌: «قبل‌ از کوبیسم،آن چیزی که مـورد تـوجه بـود در ر*اب*طه با تلفیق رنگ و طرح قرار‌ داشت‌ و برای‌ تغییر محتوا می‌بایست سوژه را تغییر داد؛ چـرا کـه سوژه بعنوان اولین‌ اصل‌ نقاش بشمار می‌رفت. اما نقاش واقعی باید بتواند مـفاهیم نـهفته در ذهـن خود را که قابل‌ بیان‌ با سوژه‌های مرسوم نیست،به طریقی عینی بیان کند».

مالویچ در یکی از نظریه‌هایش می‌گوید: «هنر در گذشته در تلفیق با عناصر دیگر به زندگی و فکر انسان راه می‌یافت، ولی اکنون زمان استقلال هنر فرارسیده است. تدارک این هدف را امپرسیونیسم و کوبیسم به انجام رسانده‌اند. حالا باید یاد بگیریم که چگونه فرم‌ها را بخوانیم و تأویل و تحلیل کنیم. به منظور جدا کردن هنر از زواید گذشته، ساده‌ترین شکل‌های هندسی- مربع- را برمی‌گزینیم؛‌ زیرا این مربع صریح‌ترین بیان اراده‌ی آدمی و عصاره‌ی تسلط او بر طبیعت است. سطح مربع را با مداد سیاه می‌کنیم. در این مربع سیاه‌شده، طبیعت فعال و طبیعت منفعل بر هم انطباق یافته‌اند. بدین‌سان، اساس درک غیر عینیت، یعنی حساسیت نسبت به غیبت هر گونه شیء را در اختیار داریم، نه یک مربع تهی از معنا را.»
 
بالا پایین