جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

دلنوشته [سمن بخس] اثر •ریحانه کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط پژواک خاموشی با نام [سمن بخس] اثر •ریحانه کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 486 بازدید, 31 پاسخ و 15 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع [سمن بخس] اثر •ریحانه کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع پژواک خاموشی
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط -pariya-
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
843
9,715
مدال‌ها
2
1000050107.jpg
عنوان: سمن بخس
نویسنده: ریحانه
ژانر: عاشقانه/تراژیک/اجتماعی
عضو گپ نظارت ادبی سوم
مقدمه:

یاد آن روزی بخیر که تا لحظه‌ی خاموشی تلفنت هم به من می‌گفتی که، تو مرا یاد بکنی یا نکنی، باورت گر بشود گر نشود حرفی نیست. اما... نفسم می‌گیرد در هوایی که نفس‌های تو نیست. خدا نکند روزی برسد، که با لجبازی سرنوشت و تقدیر نفس یکی با نفس دیگری گره بخورد. آن موقع هست که دیگری را تمامش می‌کند.
 
آخرین ویرایش:

STARLET

سطح
4
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
طراح آزمایشی
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,645
17,011
مدال‌ها
10
1000009583 (2).png

بسمه تعالی

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
843
9,715
مدال‌ها
2
تو می‌مانی و من. نه اندوه و نه مردمان این آبادی می‌ماند. به حباب نگرانی و به آن لحظه‌ی بی‌پایان قسم، شادی که گذشت، غصه هم می‌گذرد. به این تنه نحیف و زارت جامه‌ی غم مپوشان هرگز چرا که من کنارت هستم. به خاطر این‌ همه خوشبختی در صفحه‌ی شطرنج زندگی‌ام تمام مهره‌هایم مات مهربانی‌ات شد.
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
843
9,715
مدال‌ها
2
من با اسب سفید قلبم به سوی تو می‌تازم تا بگویم که چه‌ قدر شاهِ قلبم دوستت دارم. در پچ و خم بلندای سرنوشت، رو به مخمل نقره‌آگین سرد، دستم را می‌گشایم تا شاید راهی باشد. برای رهایی از بند آتش جان‌ها تا وصال به اوج‌ترین بی‌نهایت برسم و بمانم. غافل از این‌ که در این مسیر بن‌بستی حاکم بود.
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
843
9,715
مدال‌ها
2
زنجیری از جنس برترین ترانه‌ها پایبند این بن‌بستم کرد و نوایی از اعماق جان مرا درگیر احساسی که شاید پوچ و بیهوده بود کرد. زمزمه می‌کنم زیر لب تا وجودم را به رخ برترین ترانه‌ها بکشم. برای کوک کردن ناهموارترین رقص‌ها و در آوایی برخاسته از جان همراهم می‌شوی. برای شنیدن، چشم می‌بندم رو به همه‌ی نقره‌های زندگی، تا شاید مولودی‌ها را پا به پایم همراه کنی.
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
843
9,715
مدال‌ها
2
میدانی خوشبختی یعنی چی؟ یعنی این که من عشقش هستم. یعنی یکی یه دونه‌اش هستم. یعنی خانم خانه‌اش هستم. اسمم روی قسمش نامگذاری شده. ناموسش هستم. وقتی با من قهر می‌کند هر چقدر هم از دستم ناراحت باشد، آخرش با من آشتی می‌کند. می‌دانی حس خوب چه وقتی هست؟ وقتی که رویم غیرت دارد و به خاطر من با همه می‌جنگید.
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
843
9,715
مدال‌ها
2
سرش برود عشق و ناموسش نمی‌رود. اسمم را جلوی غریبه نمی‌آورد. می‌دانی ديوانگی یعنی چیه؟ یعنی وقتی که خانومم صدایم می‌کند قند درون دلم آب می‌شود. یعنی وقتی که دستانم را میان پنجه‌هایش می‌فشارد و من احساس آرامش و امنیت می‌کنم. یعنی لمس دستانش برای اولین‌بار و تجربه‌ی یک بار بوسیدن لب‌های گلگونش برای طعم شیرین عشقش که موج می‌زند.
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
843
9,715
مدال‌ها
2
یعنی وقتی که بازوهایش را سفت بچسبی و در خیابان کسی جرئت نکند که به شما نگاه کند. یعنی نفسش باشی. رویت حساس باشد. دغدغه لحظه‌هایش تو باشی و به فکرت باشد. می‌دانی آرامش یعنی چی؟ یعنی وقتی که با او قهری کسی نتواند جایت را در قلبش بگیرد. وقتی تو را درون بغلش سفت فشار می‌دهد و قلبش برایت بوم‌بوم می‌زند.
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
843
9,715
مدال‌ها
2
وقتی که موهایت را نوارش می‌کند. وقتی که لپ‌هایت را می‌کشد و می‌دانی که راحت‌تر از آغوشش جایی را نداری. پس بمان که بی‌ تو همیشه زمستان ابدی درون قلبم حکم‌فرماست. این بار می‌خواهم از ته دل بگویم: عشقم چشم‌هایت را که دیدم دنیایم را پیدا کردم. برق نگاهت مرا دیوانه می‌کند. تو را در مقابل تمام آدم‌هایش می‌گیرم و داد میزنم: آهای دنیا...آن‌قدر به بزرگی‌ات نناز...یه تار موی عشقم را با کل تو عوض نمی‌کنم.
 
موضوع نویسنده
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jul
843
9,715
مدال‌ها
2
بعضی وقت‌ها، بعضی جاها، توی یک برهه‌ی زمانی اتفاقاتی می‌افتد که می‌تواند یک زندگی را عوض بکند. یک احساس را، یک آینده را، یک آرزو را نادیده نگیرید. گاهی در آن برهه هرکاری که از دستت بربیاید انجام می‌دهی. حتی اگر کل دنیا هم بسیج بشوند و نگذارند که تو به خاسته‌ات برسی. بعضی جاها این تو هستی که پیروز میدان هستی و بعضی جاها تو می‌شوی بازنده و مجبوری که خودت را از گود خارج کنی.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین