شاه عباس هنگامی به سلطنت رسید که غرب و شمال غربی ایران در تصرف امپراتوری عثمانی بود، همچنین در شمال شرق ایران نیز خراسان جولانگاه ازبکها شده و تحت اشغال آنها بود و در داخل کشور نیز طی ۱۲ سال پس از مرگ شاه تهماسب یکم و دوران پادشاهی اسماعیل دوم و محمد خدابنده قدرت شاه کاهش پیدا کرده بود و دستهبندیهای قبیلهای قزلباشان مجدداً به شکل فزایندهای بروز کرده و دوگانگی میان قزلباشان ترکمان و تاجیکان (مردم غیر ترک) در دربار شدت پیدا کرده بود. در نتیجهٔ این چند دستگی، هر یک از مقامات دولتی در اندیشهٔ منافع و قدرت خویش بود و کشور دچار هرج و مرج گردیده بود. شاه عباس با اولویتبندی مشکلات متعدد توانست در طول سلطنتش دودمان صفویان را به اوج قدرت برساند.