RPR"
سطح
4
مدیر تالار ترجمه
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار انجمن
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
- Jun
- 3,640
- 25,473
- مدالها
- 6
گفتم رخت ندیدم گفتا ندیده باشی
گفتم ز غم خمیدم گفتا خمیده باشی
گفتم ز گُلسِتانت گفتا که بوی بُردی
گفتم گلی نَچیدم گفتا نچیده باشی
گفتم ز خود بُریدم آن باده تا چِشیدم
گفتا چه زان چِشیدی از خود بُریده باشی
گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی
گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی
گفتم که در فراقت بَس خونِ دل که خوردم
گفتا که سَهل باشد جورم کشیده باشی
گفتم جفات تا کِی گفتا همیشه باشد
از ما وفا نیاید شاید شنیده باشی
گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی
گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی
گفتم ز غم خمیدم گفتا خمیده باشی
گفتم ز گُلسِتانت گفتا که بوی بُردی
گفتم گلی نَچیدم گفتا نچیده باشی
گفتم ز خود بُریدم آن باده تا چِشیدم
گفتا چه زان چِشیدی از خود بُریده باشی
گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی
گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی
گفتم که در فراقت بَس خونِ دل که خوردم
گفتا که سَهل باشد جورم کشیده باشی
گفتم جفات تا کِی گفتا همیشه باشد
از ما وفا نیاید شاید شنیده باشی
گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی
گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی
آخرین ویرایش: