معرفی کتاب شیوه گرگ

[STARLET]

درباره شیوه گرگ
دنیا پر از کتاب‌هایی است که روش‌های مختلفی برای دستیابی به پول و موفقیت روبروی انسان می‌گذراند. شیوه گرگ یکی از همین کتاب‌هاست. کتابی جذاب و خواندنی از جردن بلفورد، شخصی که داستان فیلم گرگ وال استریت از زندگی او اقتباس شده است. این کتاب با عنوان «way of the wolf: straight line selling, master the art of persuasion, influence and success» در سال ۲۰۱۷ منتشر شد و سر وصدای زیادی به پا کرد. شیوه گرگ حتی مدتی را در فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز گذراند.

 

[STARLET]

این کتاب از سیستم فروش و متقاعد سازی گام به گام را حرف می‌زند. سیستمی که افراد را پولدار می‌کند. بلفورد ابتدا محتوای این کتاب را در قالب یک برنامه‌ی آنلاین حدوداً دو هزار دلاری عرضه کرد و افراد زیادی را با سیستمش آشنا کرد. او چیزهایی که در کتابش گفته است را آزمایش کرده است و معتقد است تکنیک‌هایش بسیار کاربردی هستند.

 

[STARLET]

دو دلیل برای خواندن کتاب شیوه گرگ




کسی را نمی‌توانید پیدا کنید که از پول در آوردن بدش بیاید. در کتاب شیوه گرگ راه‌ پول درآوردن را برای همه‌ی افراد باز کرده است. فرقی نمی‌کنید چند ساله هستید یا چه کسب و کاری دارید، این کتاب آموزه‌های مناسبی برای شما دارد.

کتاب شیوه گرگ کتابی است که شیوه‌های موجود در آن قبلاً آزموده شده است و همه می‌دانند نتیجه خواهد داد. آزمودن چیزی که قبلا آزموده شده است بسیار ساده‌تر از آزمودن روشی است که اولین بار می‌خواهید از آن استفاده کنید.

 

[STARLET]

جردن بلفورد، گرگ وال استریت


Jordan ross Belfort کارآفرین، نویسنده، سخنران و کارگزار آمریکایی است. او در سال ۱۹۶۲ در برونکس نیویورک در خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد. پدر و مادرش هر دو حسابدار بودند و او از کودکی روش‌های زیادی برای پول درآوردن بلد بود. او پس از پایان دبیرستان و پیش از شروع دانشگاه همراه دوستش الیوت لوونسترن یک پلن اقتصادی را پیش برد و بیست هزار دلار پول درآورد و برای تحصیل در رشته زیست شتاسی به دانشگاه رفت. او پس از دانشگاه کارهای زیادی از جمله فروش گوشت و غذاهای دریایی به شکل دوگردی را انجام داد و بعدها پس از کنار گذاشتن این کسب و کار وارد بورش شد. او در سال ۱۹۸۷ و در تبعات اتفاقی که به عنوان دوشنبه سیاه شناخته می‌شود اخراج شد. او سپس توانست کارگزاری خودشرا راه بیندازد و مردم را تشویق کند روی اوراق پرریسک سرمایه گذاری کنند که این دوران موفق‌ترین دوران کاری او بود و صدها میلیون سرمایه به دست آورد. هر چند این نویسنده در نهایت با اتهام پولشویی به زندان رفت و چندسالی را در زندان گذراند. او پس از خروج از زندان کتاب شیوه گرگ را نوشت.

 

[STARLET]

در بخشی از کتاب شیوه گرگ می‌خوانیم


اکنون به احتمال ۹۹ درصد جان اسمیت گمان می‌کند که بیل پیترسون فروشنده است مگر اینکه ۳۰ سال گذشته را در غار زندگی کرده باشد اما مطمئناً همچنان به طور دقیق نمی‌داند که بیل چه محصولی را می‌فروشد و شماره جان را از کجا آورده است، اما این حقیقت که اسمیت فرد غریبه است نه فردی که او می‌شناسد، عوض نمی‌شود.

 

[STARLET]

هرچه باشد دوست یا حتی آشنای دور هیچ وقت به آن شکل رسمی صحبت نمی‌کند و چنین فردی احتمالاً پشت تلفن صدای جان را تشخیص دهد و چون تقریباً هر دفعه که تلفن زنگ می‌زند بازاریاب تلفنی پشت خطش بوده است، جان در همان پنج ثانیه اول جلسه، فروش متوجه می‌شود که قضیه از چه قرار است، پس چگونه پاسخ می‌دهد؟

 

[STARLET]

خب در بیشتر مواقع جان اسمیت عادی به سادگی تلفن را قطع می‌کند، چون می‌داند که با قطع کردن تلفن باعث ناراحتی کسی از آشنایانش نخواهد شد. با این حال فرض کنیم که این جان اسمیت خاص بسیار پایبند اخلاقیات است و با قطع کردن تلفن به روی اشخاص احساس راحتی نمی‌کند، حتی اگر آن شخص فروشنده سمجی باشد؛ کسی که آن قدر جسارت داشته که در حریم خانه ی جان با او تماس تبلیغاتی گرفته است.

 

[STARLET]

پس به جای قطع کردن تلفن آقای اسمیت با لحنی نیمه آزرده می‌گوید: «اسمیت هستم، می‌توانم به شما کمکی کنم؟».