جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

ضرب‌المثل ضرب المثل‌ با یک تیر دو نشون زدن

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات کهن توسط BARAN_KH_Z با نام ضرب المثل‌ با یک تیر دو نشون زدن ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 188 بازدید, 11 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات کهن
نام موضوع ضرب المثل‌ با یک تیر دو نشون زدن
نویسنده موضوع BARAN_KH_Z
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط BARAN_KH_Z
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
5,665
10,490
مدال‌ها
5
بسم الله الرحمن الرحیم
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
5,665
10,490
مدال‌ها
5
۱- هر وقت کسی کاری کند که کارش دو فایده ی متفاوت داشته باشد می گویند با یک تیر دو نشان زده است
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
5,665
10,490
مدال‌ها
5
۲- در مورد افرادی است که با کمترین امکانات بهترین کارها را انجام می‌دهند
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
5,665
10,490
مدال‌ها
5
۳- یعنی کاری انجام داد که در یک لحظه چندسود نصیبش شده و همزمان مشکلاتی را از میان برد
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
5,665
10,490
مدال‌ها
5
داستان ضرب المثل با یک تیر دو نشون زدن
یکی بود یکی نبود، سال‌ها پیش که مثل امروز خبری از مداد و خودکار و خودنویس نبود مردم برخی کشورها از پَر پرندگان برای نوشتن استفاده می‌کردند و در کشورهایی که نی در کنار مرداب‌هایشان سبز می‌شد از نی برای نوشتن استفاده می‌شد.
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
5,665
10,490
مدال‌ها
5
مردم نی را از جا درمی‌آوردند شاخه‌ها و برگ‌هایش را می‌کندند به قطعات کوچکتر تقریباً نزدیک به اندازه‌ی مدادهای امروزی می‌بریدند و هر وقت می‌خواستند چیزی بنویسند نوک آن را با تیغ یا یک وسیله‌ی تیز می‌تراشیدند بعد قلم نی را در قوطی کوچکی از مرکب رنگی فرو می‌کردند و با آن می‌نوشتند. امروزه نیز برای خوش‌نویسی و زیبانویسی هنوز از قلم نی و دوات استفاده می‌شود و خطاط‌ها با آنها تابلوهای زیبای خوش‌نویسی خلق می‌کنند
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
5,665
10,490
مدال‌ها
5
چندین سال پیش در زمان «ابن جوزی» دانشمند و جغرافیدان بزرگ ایران وسیله معمول برای نوشتن قلم نی بود. ابن جوزی که نویسنده‌ی بزرگی بود در سال‌های عمرش از هزاران قلم نی استفاده کرده بود و برای نوشتن هر کتابش چند صد نی را تراشیده بود. ابن جوزی تراشه‌های قلم نی خود را در این سال‌ها دور نریخت و در کیسه‌ای جمع آوری کرد. خانواده و گاهی شاگردان ابن جوزی از او می‌پرسیدند: استاد چرا این ریزه‌های تراشه را جمع آوری می‌کنی این تراشه‌ها به چه درد می‌خورد
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
5,665
10,490
مدال‌ها
5
ابن جوزی در برابر سؤال اطرافیان فقط لبخند می‌زد گاهی هم می‌گفت: می‌گویند آتش تراشه‌ی نی خیلی گرم است و می‌تواند به خوبی آدم را گرم کند. اطرافیان ابن جوزی پاسخ او را یک شوخی فرض می‌کردند
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
5,665
10,490
مدال‌ها
5
در طی سال‌ها ابن جوزی چندین کتاب نوشت و کم کم کیسه‌ی تراشه‌ها چهار تا کیسه شد. تا اینکه ابن جوزی پیرمرد ناتوانی شد. دیگر نه قادر بود بخواند و نه می‌توانست بنویسد. با اینکه در بستر افتاده بود و قادر نبود حرکت کند ولی به افرادی که برای ملاقاتش می‌آمدند می‌گفت: خدا را شکر، خدا را شکر در حد توانم چیزهایی که می‌دانستم نوشتم و شاگردان زیادی را تربیت کردم
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
همیار سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
همیار علوم و فناوری
مدیر تالار پانسیون مطالعاتی
کاربر ممتاز
Jan
5,665
10,490
مدال‌ها
5
یک روز که گروهی از شاگردانش برای عیادت به دیدن ابن جوزی رفته بودند، خبردار شدند استاد فوت کرده و برای همیشه از نعمت شاگردی او محروم شدند. همینطور که شاگردان در حال گریه و زاری بودند، همسر استاد پیش آنها آمد و گفت: استادتان وصیتی کرده از شما می‌خواهم آخرین خواسته استادتان را برآورده کنید
 
بالا پایین