جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

ضرب‌المثل ضرب المثل‌ یک کلاغ چهل کلاغ

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات کهن توسط BARAN_KH_Z با نام ضرب المثل‌ یک کلاغ چهل کلاغ ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 405 بازدید, 12 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات کهن
نام موضوع ضرب المثل‌ یک کلاغ چهل کلاغ
نویسنده موضوع BARAN_KH_Z
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط BARAN_KH_Z
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,441
13,262
مدال‌ها
5
بسم الله الرحمن الرحیم
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,441
13,262
مدال‌ها
5
۱- وقتی خبری در بین مردم شایع می شود ولی صحت ندارد، این مثل به کار می رود
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,441
13,262
مدال‌ها
5
۲- یعنی یک حرف و سخنی از دهان یک نفر چنان پخش می شود که تا چهل نفر هم از آن آگاه می شوند. ( عدد چهل نشانه کثرت است)
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,441
13,262
مدال‌ها
5
۳- یعنی سخن چینی کردن و خبری را شایعه کردن.
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,441
13,262
مدال‌ها
5
۴- این ضرب المثل برای زمانیست که یک نفر رازش را به کسی می گوید و طرف مقابل، راز او را همه جا پخش می کند. و یا زمانی به کار می رود که حرفی را درباره کسی شنیده ایم و بدون توجه به درست یا غلط بودنش، آن را به همه بازگو می کنیم. حتی اگر خبر هم درست باشد، بازگو کردن آن و دهان به دهان نقل شدنش می شود یک کلاغ چهل کلاغ!
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,441
13,262
مدال‌ها
5
داستان ضرب المثل یک کلاغ چهل کلاغ – شماره ۱
چوپان دانایی در روستایی کوچک و باصفا زندگی می کرد. چوپان از بخت بدش، هر چه شب قبل در خانه اش اتفاق می افتاد فردا، با کلی تغییر و تحول از دهان مردم روستا می شنید.
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,441
13,262
مدال‌ها
5
یک روز که چوپان در صحرا نشسته بود، با خود نقشه ای کشید تا خبرچین احتمالی خانه اش را بیابد. فردا صبح زود که برای نماز بیدار شد، بر لب حوض داخل حیاط رفت تا وضو بگیرد، ناگهان فریادی گوش خراش زد، زنش که در خانه خواب بود به سرعت به حیاط پرید و علت داد و فریاد او را جویا شد
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,441
13,262
مدال‌ها
5
چوپان گفت: همین که شیر آب را باز کردم تا وضو بگیرم یک کلاغ از گوشم خارج شد پر زد و رفت.زن گفت: کلاغ از گوش تو پر زد و رفت؟ حالا باید چه کار بکنیم؟ چوپان گفت: حال من که خوب است و دردی ندارم. فقط تو این راز را میان خودمان نگهدار تا مردم روستا از این اتفاق باخبر نشوند. زن به سرعت گفت: حتماً خیالت راحت باشد، به سر کارت برو.
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,441
13,262
مدال‌ها
5
همین که چوپان از خانه خارج شد زنش دید که نمی تواند به تنهایی این راز را حفظ کند، تصمیم گرفت فقط برای زن همسایه که خیلی با هم دوست بودند این قضیه را تعریف کند.
 
موضوع نویسنده

BARAN_KH_Z

سطح
4
 
سرپرست علوم و فناوری
پرسنل مدیریت
سرپرست علوم و فناوری
کاربر ممتاز
Jan
6,441
13,262
مدال‌ها
5
صبح زود از خانه خارج شد، به در خانه ی همسایه اش رفت و گفت: تو مثل خواهر من هستی، امروز اتفاقی عجیب در خانه ی ما افتاده. وقتی که شوهرم برای وضو گرفتن، صبح لب حوض نشسته بود، یک جفت کلاغ از گوش هایش خارج شده.
 
بالا پایین