(شرح ماتم)
دلی دارم پر از خون از جفای روزگار امشب
که روزم تیرهتر گردیده است از شام تار امشب
هزاران زخم در دل دارم از یک زخم ای مردم
چه گویم من ز زهر و جور تیغ آبدار امشب
به محراب عبادت گشت مُنشق تارک حیدر
به سوی جنّت المأوا علی شد رهسپار امشب
حسین و مجتبی ، نالند از داغ پدر امّا
چو ابر نوبهاری با دو چشم اشکبار امشب