جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

انشاء عروسک

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه انشاء توسط نهال رادان با نام عروسک ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 180 بازدید, 1 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه انشاء
نام موضوع عروسک
نویسنده موضوع نهال رادان
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط نهال رادان
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
موضوع انشا: عروسک
 
موضوع نویسنده

نهال رادان

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,274
3,390
مدال‌ها
7
همین‌جور که داشتم به ویترین اتاقم نگاه می‌کردم یاد خاطرات بچگیم افتادم. یادش بخیر! این عروسکا روزی تموم زندگی من بودن، که حتی این روزا دریغ از یک نگاه... .
بچه که بودم واسه عروسکام مادری می‌کردم، موهاشونو شونه می‌کردم بهشون غذا می‌دادم و بهشون محبت می‌کردم. شبا تا اونا رو توی بغلم نداشتم خوابم نمی‌برد کسی برای خودم لالایی نمی‌خوند. ولی من برای عروسکام لالایی می‌خوندم... وای از اون روزی که کسی بهم می‌گفت عروسکت زشته، قیامت می‌کردم... !
برای خودم عروسکم زیباترین عروسک دنیا بود و کسی مثلشو نداشت. من این همه دوستش داشتم این همه بهش اهمیت می‌دادم ولی اون آیا منو دوست داشت؟ یه نوع عشق یک طرفه بود…
حالا ما بزرگ شدیم و اون عروسکا شد یه سری خرت و پرت اضافه... ما بزرگ شدیم و لالایی‌هامون اشکامون شد… بزرگ شدیم و موی مادرامون سفید شد! چه گرون تموم شد بزرگ شدن ما! بزرگ شدیم فهمیدیم دنیا فقط عروسک نیست دنیا غم داره درد داره دنیا بی رحمه! ما بزرگ شدیم عروسکامون همونقدر موند لبخند روی لب عروسکامون و لپای قرمزشون هنوز مونده ولی ما لبخند بچگیمون شد اشک های شبونه، قرمزی لپامون موند! ولی از گریه‌ی زیاد!
ما بزرگتر می‌شیم و می‌فهمیم چقد سختی‌های دیگه پیشرو داریم... ولی عروسکامون همونجا گوشه ویترین با همون لبخند همیشگی... .
 
بالا پایین