جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

اشعار درحال تایپ {عشر خونین} اثر • Madiheh کاربر انجمن رمان‌بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار و دکلمه کاربران توسط •Madiheh• با نام {عشر خونین} اثر • Madiheh کاربر انجمن رمان‌بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 367 بازدید, 8 پاسخ و 9 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار و دکلمه کاربران
نام موضوع {عشر خونین} اثر • Madiheh کاربر انجمن رمان‌بوک•
نویسنده موضوع •Madiheh•
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ؛DeadRose
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

•Madiheh•

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
90
710
مدال‌ها
2
"به نام نگارنده‌ی قصه‌ی عاشورا، همّ و غم و عرش و فرش کربلا"
نام اثر: عشر خونین
ژانر: مذهبی
نویسنده: مدیحه

قالب: نو
دیباچه:
بود و در این تاروپود
هرچه قصه بود
شد غصه‌ی وجود
اول آمد و ثانی برفت
ثالث پی خورشید کرب
رابع بغل کرد و بلا
جثه‌ی نالان خامس تشنه است
رسوایی صحرا از انتها هم رسته است
سادس گسست و شد روان
سابع در دیار خون، قلعه‌های دل
ز کردار سپید
به راستی شست و شد جوان
ثامن کنون آتش آمیخته
با رسم زمانه، سپر کردن را برانده
تاسع به تابع حال آمده
زیر بال و یال و نال و خال نادره
به رقم تاسوعای عشق
شرق و غرب به حلاجی نشانده
خواهد آمد عشر با خون عرش
فرش را چیست غرقابه شدن ز خونین کرش
عاشورا را عاشق است این خونین عشر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mobina01

سطح
4
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Mar
10,553
27,252
مدال‌ها
9
IMG_۲۰۲۴۰۶۱۴_۱۰۲۸۳۸ (1).jpg
با سلام.
شاعر عزیز، ضمن خوش‌آمدگویی و سپاس از انتخاب انجمن رمان بوک برای منتشر کردن
آثار خود؛ خواهشمندیم قبل از تایپ اشعار قوانین زیر را با دقت مطالعه کنید:
[قوانین اشعار در حال تایپ]

پس از گذشت ده پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[درخواست نقد اشعار]

پس از ارسال پانزده پست می‌توانید درخواست جلد برای اشعار خود دهید:
[درخواست جلد اشعار]

پس از گذشت پانزده پست می‌توانید درخواست تعیین سطح برای اشعارتان بدهید:
‌[درخواست تگ مجموعه اشعار]

در صورتی که نمی‌خواهید به نوشتن اشعارتان ادامه دهید و یا سوالی دارید در این تاپیک اعلام کنید:
[تاپیک پرسش و پاسخ تالار شعر]

اگر اشعارتان به پایان رسید در این تاپیک اعلام کنید:
[اعلام پایان اشعار کاربران]

شاعران دقت کنند در صورتی که دو ماه تاپیکشان آپدیت نشود تاپیک بسته می‌شود.

●با آرزوی موفقیت شما
[ مدیریت تالار شعر]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

•Madiheh•

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
90
710
مدال‌ها
2
محرم، آغاز نداشت
انتها داند؟
محرم، مُحرِم نداشت
حرام داند؟
حلال چیست؟
خون حسین
خون خداست
مگر محرم می‌داند؟
پیکر طهارت
ترادف یافت با حرمت
محرم بی‌خبر باز هم
جاودانگی بنشست
سر به دامان حسین
نالان گریست
غصه خورد و اشک نوشید
باز هم گریست
محرم بی‌خبر باز هم
قافله سویش دارد
عشق‌پوشان‌اند
مجنون ایستادگی
پرچم‌هاشان سپید
زره‌هاشان نوید
از نبرد شکوه و فتح پیروزی
محرم اما...
باز هم بی‌خبر!
 
موضوع نویسنده

•Madiheh•

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
90
710
مدال‌ها
2
خوشه‌ها شسته
توشه‌ها بسته
بانگ الرحیل، الرحیل
جای جای صحرا
پیچیده
سبز پیچک، آهسته
آهسته می‌پیچد
و به تارچه و کمانچه‌ی رفتن
جان می‌بخشد
چراغ اما در نوای خوشه‌ها
میان سبزی پیراهن پر پیچ پیچک‌ها
گم نیست!
روشن است
غوغاتن است
آیت نینوا دارد به چشم
خس و خاشاک هم
بقچه‌ی کتابچه گشوده‌اند
قلم گرما دست گرفته‌اند
حکایت کرب روشن
رونویسی بلا، جوشن است
و این‌جا
می‌دانی تو آیا؟
انتهای راه عشق
آغاز راه عقلانیت است
 
موضوع نویسنده

•Madiheh•

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
90
710
مدال‌ها
2
نینوا، جانسوز
در گداز عشق
سلامی ده بر شقایق
که غروبش را در تو
جشن می‌گیرد
و شیرین شربتِ شهادت
بر لبان خود هجا می‌کند
شورش این شیرینی
نام تو را در کرب تو
چون قبله معنا می‌کند
تو را این افتخار بس
که حسین نامت را از بر است
شهره‌ی شهر جهانی
حتی شب آسمان
و روز و ماهش
نام تو را یکایک از بر است
 
موضوع نویسنده

•Madiheh•

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
90
710
مدال‌ها
2
عشاق عشق آیید
و در این وادی بخوابانید
حرص و طمع
آز و کین
پلشتی و ناراستی
رأیتی، پادشاهی
نطفه‌‌های خاموش ایمان
گلگونی چراغ جادو
سرخی شفق‌های کاغذ پویش
بیارامید
افشره‌ی ثروت
گلبرگ‌های حقارت
بسوزانید
نجواهای ذلت
غمین کمان اسارت
به دنیای مادی،
ضربه و جراحت
بجوشانید
و بخوانید
گلبوته‌های رأفت
از خدا خواهید
بهار و گرما
و پاییز و سرمای رحمت
خواهید که جان‌تان
که نام‌تان، عزت شود
خاک‌تان تربت شود
بیایید و سپاه شوید
در هفتاد و دو آیینِ دیانت
راه شوید
 
موضوع نویسنده

•Madiheh•

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
90
710
مدال‌ها
2
تشنه آیید سوی حسین
حُرّ یزید باشید
یا حُرِّ حُرّ
بند اسارت را باز کند
از طوقه‌ی دل‌هاتان عجیب
و میله‌های تشنگی را
از کام‌‌تان در آورد
حُسن خود میان دشت
دشتی در سی*ن*ه‌‌هاتان
چون گلی بکارد، گل عشق
گل برده شدن
آویز شدن به پایش
و که جز حُر‌ّ این دشت
در سی*ن*ه دارد؟
که جز حر پذیرای این گل؟
دست بردگی را گیرد
و جامه‌ی احترام پوشد
ز دریای خون رحمت
گل وجودش را آب دهد
سیراب کند
که جز حر؟
 
موضوع نویسنده

•Madiheh•

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
90
710
مدال‌ها
2
پیغام تو به کوفیان
پسغام نداشت
تا مسلم آن را آوَر‌َد
مسهر آن را بخواند
اما...
پیامی آشکارتر از...
بغض، سکوت به کامم چسباند
خونین پیکرهاشان
اشک تو به پیکار نشاند
به گونه‌هایت غم‌هاشان
شراب هم‌دردی چشاند
سرای خرد دنیا
به دیدار تو در کوثر
ترک گفتند
و خوش دل‌هاشان
در جام سرخ رحمت تو
رنگ می‌گیرند
دعایت جان نشین است
و با این ورد، چه ساده
لعاب زرین بهشت می‌پوشند
 

؛DeadRose

سطح
0
 
[-ارشد بخش ادبیات-]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
120
1,867
مدال‌ها
2
«شاعر عزیز تایپ این اثر را موکول کرده است»
تاپیک تا اطلاع ثانوی بسته خواهد شد.


_کادر مدیریت بخش ادبیات_

 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین