Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,512
- 21,981
- مدالها
- 3
«آواز تیتروها» از تازهترین نوشتههای ایرج صغیری است که در انتشارت سوره مهر منتشر شده است. تویسنده در این اثر با دیدی عمیق و در قالب داستان به تفسیر وقایع تاریخی در دوران مشروطه و قیام مردم جنوب بپردازد.
ایرج صغیری، بازیگر، کارگردان، نمایشنامهنویس و داستاننویس بوشهری است. از مشهورترین نوشتههای او میتوان «قلندرخونه»، «خالو نکیسا» و «خلخال شوم» را نام برد. «آواز تیتروها» از تازهترین نوشتههای صغیری است که در انتشارت سوره مهر منتشر شده است. او کوشیده با دیدی عمیق و در قالب داستان به تفسیر وقایع تاریخی در دوران مشروطه و قیام مردم جنوب بپردازد. آواز تیتروها، اثری است الهامبخش دربارهی مردان و زنان و نوجوانانی که میکوشند تا با شفقت و گذشت و خودباوری به دفاع از مرز و بوم خود و خروج استعمار از کشور بپردازند.
این کتاب روایتگر وقایع تاریخی در دوران مشروطه است. پس از مرگ مظفرالدینشاه در حالی که تنها ده روز از امضای قانون اساسی او گذشته بود، محمدعلیشاه، ولیعهد او به سلطنت رسید. او برخلاف پدرش با انقلاب مشروطه مخالف بود و با کمک گرفتن از کارشناسان روسی، مجلس شورای ملی، نماد مشروطه، را به توپ بست. این دوره سیاه در تاریخ ایران به «استبداد صغیر» معروف است. دورانی که اوضاع دربار بسیار نابهسامان و آشفته بود. پس از پیدا شدن نفت در ایران، ممالک اروپایی، برای گرفتن امتیاز استخراج نفت ایران دندان تیز کردند. در این میان شهرهایی جنوبی به خصوص بوشهر مورد حمله قرارگرفت. آیتالله سید عبدالحسین لاری به همراه شاگردش سیدمرتضی مجتهد اهرمی، نیروی نظامی و جنگندهی خود را به سرپرستی رئیسعلی دلواری در جنوب سامان دادند.
داستان از زبان حیدر، خواهرزاده رئیسعلی دلواری روایت میشود. پدر حیدر در طوفان لهمیر از دنیا میرود. او به ناچار به خانه دایی میرود و آنجا زندگی میکند و در جوار او به مبارزه میپردازد. رئیسعلی مبارز مشروطهخواه و رهبر قیام جنوب در تنگستان و بوشهر علیه نیروهای بریتانیا در دورهی جنگ جهانی اول بود. دوران جوانی او همزمان با حضور گسترده استعمار انگلیس در خلیج فارس بود. وی نقشی کلیدی در قیام جنوب داشت. قیام مردم تنگستان به رهبری وی روی هم هفت سال طول کشید و در این مدت دلیران تنگستانی دو هدف عمده را دنبال میکردند، پاسداری از بوشهر، دشتستان و تنگستان به عنوان منطقه سکونت خود و جلوگیری از حرکت قوای بیگانه به درون مرزهای ایران و دفاع از استقلال وطن.
صغیری با توصیفی بسیار زیبا غروب آفتاب در سواحل جنوب را به شالی با رنگهای آبی، نارنجی، سرخ و بنفش که در نسیم ملایم، با پیچشی غریب، به دور سر خورشید میچرخند تشبیه کرده است. او با تفسیرهایی زیبا خواننده را با خود به سواحل تنگستان و بوشهر میبرد. بر روی شنهای ساحل گرم و دلنشین جنوب قدم میزند و همزمان صدای مرغهای ماهیخوار آبی و سیاهرنگ، که بر روی میلهی پوسیدهی لنج قدیمی در کمین صید ماهی هستند، به گوش خواننده میرساند. طعم قلیه ماهی و میگو را که مردم محلی در پخت آن استادند را یادآور میشود. از دیگر نقاط قوت این نویسنده استفاده از گویش بسیار شیرین و جذاب تنگسیری (گویش لری تنگستانی) است.
داستان کتاب با وصف یک روز گرم و زیبا بهاری و در فضایی لذتبخش در سواحل دلوار شروع میشود. حیدر به همراه رفیق دیرینهاش نوشاد در حال ماهیگیری هستند. آنها در یک لنج چوبی و قدیمی از نفس افتاده در غروب آرام و دلنشین، بیخبر از آنکه چه چیزی در انتظارش است در حال صید هستند. بر خلاف آغاز آرامشبخش، داستان در انتها، در محیطی ناامن، حزنآلود و احساسی در حالی که پیکر بیجان نوشاد را تشییع میکنند پایا ن مییابد.
ایرج صغیری، بازیگر، کارگردان، نمایشنامهنویس و داستاننویس بوشهری است. از مشهورترین نوشتههای او میتوان «قلندرخونه»، «خالو نکیسا» و «خلخال شوم» را نام برد. «آواز تیتروها» از تازهترین نوشتههای صغیری است که در انتشارت سوره مهر منتشر شده است. او کوشیده با دیدی عمیق و در قالب داستان به تفسیر وقایع تاریخی در دوران مشروطه و قیام مردم جنوب بپردازد. آواز تیتروها، اثری است الهامبخش دربارهی مردان و زنان و نوجوانانی که میکوشند تا با شفقت و گذشت و خودباوری به دفاع از مرز و بوم خود و خروج استعمار از کشور بپردازند.
این کتاب روایتگر وقایع تاریخی در دوران مشروطه است. پس از مرگ مظفرالدینشاه در حالی که تنها ده روز از امضای قانون اساسی او گذشته بود، محمدعلیشاه، ولیعهد او به سلطنت رسید. او برخلاف پدرش با انقلاب مشروطه مخالف بود و با کمک گرفتن از کارشناسان روسی، مجلس شورای ملی، نماد مشروطه، را به توپ بست. این دوره سیاه در تاریخ ایران به «استبداد صغیر» معروف است. دورانی که اوضاع دربار بسیار نابهسامان و آشفته بود. پس از پیدا شدن نفت در ایران، ممالک اروپایی، برای گرفتن امتیاز استخراج نفت ایران دندان تیز کردند. در این میان شهرهایی جنوبی به خصوص بوشهر مورد حمله قرارگرفت. آیتالله سید عبدالحسین لاری به همراه شاگردش سیدمرتضی مجتهد اهرمی، نیروی نظامی و جنگندهی خود را به سرپرستی رئیسعلی دلواری در جنوب سامان دادند.
داستان از زبان حیدر، خواهرزاده رئیسعلی دلواری روایت میشود. پدر حیدر در طوفان لهمیر از دنیا میرود. او به ناچار به خانه دایی میرود و آنجا زندگی میکند و در جوار او به مبارزه میپردازد. رئیسعلی مبارز مشروطهخواه و رهبر قیام جنوب در تنگستان و بوشهر علیه نیروهای بریتانیا در دورهی جنگ جهانی اول بود. دوران جوانی او همزمان با حضور گسترده استعمار انگلیس در خلیج فارس بود. وی نقشی کلیدی در قیام جنوب داشت. قیام مردم تنگستان به رهبری وی روی هم هفت سال طول کشید و در این مدت دلیران تنگستانی دو هدف عمده را دنبال میکردند، پاسداری از بوشهر، دشتستان و تنگستان به عنوان منطقه سکونت خود و جلوگیری از حرکت قوای بیگانه به درون مرزهای ایران و دفاع از استقلال وطن.
صغیری با توصیفی بسیار زیبا غروب آفتاب در سواحل جنوب را به شالی با رنگهای آبی، نارنجی، سرخ و بنفش که در نسیم ملایم، با پیچشی غریب، به دور سر خورشید میچرخند تشبیه کرده است. او با تفسیرهایی زیبا خواننده را با خود به سواحل تنگستان و بوشهر میبرد. بر روی شنهای ساحل گرم و دلنشین جنوب قدم میزند و همزمان صدای مرغهای ماهیخوار آبی و سیاهرنگ، که بر روی میلهی پوسیدهی لنج قدیمی در کمین صید ماهی هستند، به گوش خواننده میرساند. طعم قلیه ماهی و میگو را که مردم محلی در پخت آن استادند را یادآور میشود. از دیگر نقاط قوت این نویسنده استفاده از گویش بسیار شیرین و جذاب تنگسیری (گویش لری تنگستانی) است.
داستان کتاب با وصف یک روز گرم و زیبا بهاری و در فضایی لذتبخش در سواحل دلوار شروع میشود. حیدر به همراه رفیق دیرینهاش نوشاد در حال ماهیگیری هستند. آنها در یک لنج چوبی و قدیمی از نفس افتاده در غروب آرام و دلنشین، بیخبر از آنکه چه چیزی در انتظارش است در حال صید هستند. بر خلاف آغاز آرامشبخش، داستان در انتها، در محیطی ناامن، حزنآلود و احساسی در حالی که پیکر بیجان نوشاد را تشییع میکنند پایا ن مییابد.