جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی عوارض رمان نویسی آنلاین

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط آریانا با نام عوارض رمان نویسی آنلاین ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 418 بازدید, 4 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع عوارض رمان نویسی آنلاین
نویسنده موضوع آریانا
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط آریانا
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,286
12,551
مدال‌ها
6
شاید بهتر بود به جای عنوان "عوارض رمان نویسی آنلاین" می نوشتم "عوارض تایپ آنلاین" چون فی الواقع موضوعی که می خواهم درباره آن بنویسم صرفا "تایپ آنلاین" هست تا نوشتن "رمان آنلاین".
صفحه ی یکی از "رمان های اینستاگرامی" را باز می کنم. نویسنده ی عزیز تا به اینجا 81 پارت از رمانش را در قالب هشتاد تصویر در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده. آنطور که در بیوگرافی اش نوشته تا قبل از این یک رمان را به پایان رسانده و این کار دوم و "در دست تایپ" هست. 10 پارت اول از رمان تازه را می خوانم. شخصیت اصلی رمان در بین اتاق خواب, حمام, شرکت و بوتیک در حال رفت و آمد هست. کارش کشیدن نقشه ی ساختمان در شرکت باباجان و مالیدن رژ کالباسی به لب و ... هست. اسمی از رمان و نویسنده ی آن نمی برم تا سوء تفاهمی پیش نیاید.
متن کامل در ادامه مطلب
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,286
12,551
مدال‌ها
6
پارت اول رمان چند نکته را برای من معلوم می کند:
1. بیشتر حجم نوشته تا به اینجا توضیحات تکراری از روزمرگی های یک دختر جوان هست. رفتن و آمدن های پیاپی به خانه و بیرون از خانه. بدون اینکه اتفاق خاصی بیافتد. چیزی که ما را ترغیب به خواندن رمان کند وجود ندارد. انگار که صفحه ای از دفتر یادداشت های روزانه ی یک دختر جوان را باز کرده ایم و در حالی که خمیازه می کشیم آن را ورق می زنیم تا اینکه بفهمیم قرار است دنبال چه چیزی توی این دفتر باشیم؟ بالاخره قرار است چه اتفاقی بیافتد تا این زندگی تکراری تکانی بخورد و از خط صاف و یکنواختش خارج شود؟ نهایت سرنخی که لابه لای این خاطره گویی ها با آن مواجه می شویم رابطه ی نه چندان خوب این دختر جوان با یک همکار مرد هست. همکار مرد برای روز تولد او دسته گلی می فرستد و دختر جوان که گویا علاقه ای به پسر ندارد و از این کارش خوشش نیامده با گوش و کنایه دسته گل را پس می فرستد. همین. بعد از این اتفاق کوچک باز رمان به حالت قبل بر می گردد. فقط حرف از خوابیدن و بیدار شدن و حمام رفتن و رژ کالباسی به لب مالیدن هست.
بنابراین نکته ی اول اینکه: بیش از آنکه با رمان مواجه باشیم با خاطره گویی طرف هستیم.
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,286
12,551
مدال‌ها
6
۲. از لابلای پارت های منتشر شده متوجه می شویم که دوست نویسنده ی مان, متن رمان اش را به صورت آنلاین در بخش ارسال متن اپلیکیشن اینستاگرام تایپ و ارسال می کند. یک جورهایی مثل پروسه ی "نان داغ-کباب داغ" هست, یا "از تولید-به مصرف". حتی یک جایی صراحتا شکوه می کند که دیگر خوابش گرفته و نمی تواند به تایپ کردن ادامه دهد. برای همین نوشتن رمان را متوقف می کند تا بتواند لحاف را بالا بکشد و تن به خواب بسپارد. کافی هست اندکی در نوشتن رمان تجربه داشته باشید تا بفهمید که این مدل از نویسندگی چه عوارضی می تواند داشته باشد و چه نتایج بدی می تواند به بار بیاورد. به عنوان نمونه:
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,286
12,551
مدال‌ها
6
همه چیز فی البداهه پیش می رود. هیچ طرح اولیه ای وجود ندارد. برای همین بخش زیادی از رمان به خاطره گویی می گذرد. نویسنده هنوز خودش نمی داند دارد درباره چه چیزی حرف می زند؟ اصلا شخصیت اصلی اش را نمی شناسد. این که قرار است چه اتفاقی برایش بیافتد نمی داند؟ بنابراین مجبور هست مدام با خاطره گویی پیش برود تا ذهن و دستش گرم شود.
اگر نویسنده در پارت 55 ام به این نتیجه برسد که باید یک شخصیت فرعی در رمان داشته باشد دیگر نمی تواند برگردد و از اول به ویرایش نوشته بپردازد و چندباره به خوانندگانش بگوید که رمان در فلان سطر و فلان پارت تغییر کرد. از اول بخوانید! یا اینکه یک حادثه را کم و زیاد بکند و یا ... عملا مجبور هست داستان را با همه محدودیتی که به خودمش تحمیل کرده پیش ببرد.
شاید در سرویس آنلاین ما محدودیت تعداد کلمه باشد و مجبور باشیم داستان را در جایی که نباید قطع بکنیم.
خواننده ای که برای اولین بار این "کتاب آنلاین" در حال تایپ ما را می بینید مجبور هست به سختی به دنبال صفحه اول رمان بگردد. همانطور که من مجبور شدم چند تا مقدمه و اطلاعیه و .. را بخوانم تا پارت اول را پیدا کنم.
دنیای مجازی دنیای "کپی-پیست"های غیرقانونی هست. تصور بکنید که رمانی با شرایط فوق تا 100 پارت تایپ و منتشر شده است. یک نفر برای بهره برداری از رمان متن آن را به آسانی کپی-پیست می کند و در جای دیگری منتشر می کند. یا آن را به شکل کتاب در می آورد. نوشته ی نویسنده ی محترم اساسا به فنا می رود. حال نویسنده چه کاری می تواند بکند با کتابی که از نوشته های او به صورت ناقص یا ویرایش نشده منتشر شده است؟ هیچ.
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,286
12,551
مدال‌ها
6
بنابراین می بینید که برای دیده شدن رمانمان به هر قیمتی باید تن به چه محدودیتی هایی بدهیم که در نهایت باعث لطمه دیدن اثرمان خواهد شد.
همانطور که دیدید من وارد نقد فنی رمان نشدم و چیز زیادی درباره شخصیت پردازی, توصیفات, نثر, فضاسازی, طرح و ... ننوشتم. دغدغه ی من در این نوشته فرمت انتشار و شیوه ی نویسندگی آنلاین هست.
فضای مجازی صرفا یک امکان هست برای انتشار رمان ما. آن هم در شکل درست آن. نباید شهوت دیده شدن ما را وادار کند برای گرفتن چند لایک و کامنت, نوشته ی مان را بدون اینکه درباره اش فکر کرده باشیم مستقیم تایپ و منتشر کنیم. اول باید به اندازه کافی درباره اش فکر بکنیم. بعد آن را به دقت برای خودمان بنویسیم. کمی از نوشته ی مان فاصله بگیریم و بعد برگردیم و نوشته ی مان را چندباره بخوانیم و ویرایش بکنیم. وقتی به حد نهایت متن را صیقل دادیم و نقطه ی پایان را گذاشتیم آن وقت به فکر انتشار آن بیافتیم.
 
بالا پایین