جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی عکاسی را بیاموزیم /همه چیز در مورد عکاسی و دوربین عکاسی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته هنرهای کاربردی توسط |Queen| با نام عکاسی را بیاموزیم \/همه چیز در مورد عکاسی و دوربین عکاسی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 164 بازدید, 5 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته هنرهای کاربردی
نام موضوع عکاسی را بیاموزیم \/همه چیز در مورد عکاسی و دوربین عکاسی
نویسنده موضوع |Queen|
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط |Queen|
موضوع نویسنده

|Queen|

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Nov
2,553
13,783
مدال‌ها
3
اصول عکاسي
عنوان اين نوشته بر مي‌آيد که مطالبي مناسب براي تازه کارها و يا عکاسان تفنني در بر داشته باشد. اما کساني که دائما با دوربين و عکاسي سر و کار دارند نيز ممکن است بعضي وقتها با خواندن مطالبي که مدتها است در گذشت ايام از ياد برده‌اند چيزي براي يادآوري و يا حتي ياد گرفتن بيابند. کساني که در هر سال هزاران عکس مي‌گيرند اين مطالب بطور تجربي ملکه ذهنشان شده است، ولي خيلي‌ها براي به خاطر آوردن و بکار بردن اين موضوعات بايد فسفر زيادي بسوزانند!!
بيشتر عکس هايي که ما مي‌گيريم برهه‌اي از زندگي ما و اطرافمان را ثبت مي‌کند. براي اين که اين عکسها داراي روح باشند و به بهترين وجه منظور ما را برسانند نياز داريم که قوانين اوليه‌اي را رعايت نماييم و ضمنا به دانشي کامل در مورد توانائيها و محدوديتهاي دوربيني که با آن کار مي‌کنيم نياز خواهيم داشت.
همه اين مقدمات و بازار گرميها براي اين بود که بگويم در اينجا ايده‌هايي براي بهبود عکسها عنوان شده که در دوبخش شناخت دوربين و بخش اشاراتي به ترکيب بندي دسته بندي شده است.
بخش اول – شناخت دوربين
بيشتر دوربين‌هاي ديجيتال با استثنائاتي داراي عملکرد ساده‌اي مي‌باشند. مطالعه دفترچه راهنما آنها مي‌تواند مفيد و حاوي نکات سودمندي باشد. راه بهتر اين است که در حين خواندن دفترچه نکات گفته شده را بطور تجربي روي دوربين آزمايش نماييد. از کار کردن با دوربين نترسيد، بدترين اتفاقي که ممکن است براي دوربينتان بيفتد اين است که باتري آن تمام شود و مجبور به شارژ مجدد آن شويد. دوربين‌هاي ديجيتال براي آموختن عکاسي از راه تجربه واقعا عالي هستند. نه فيلمي مصرف مي‌کنند و نه اينکه براي ديدن نتنيجه مجبور به منتظر ماندن براي چاپ عکس هستيد. يادگيري کار کردن با دوربين نيمي از لذت داشتن آن است. در اينجا بعضي از مطالبي را که بايد براي تجربه کردن و مطالعه مد نظر داشته باشيد ليست کرده‌ام.
رزولوشن و فشرده سازي

يک دوربين ديجيتال بهترين تصويرش را در بالاترين رزولوشن و کمترين فشرده سازي‌اش مي‌گيرد. هر چند در زمان استفاده فرمتهاي غير فشرده زمان زيادي براي ضبط شدن روي حافظه دوربين مي‌برد و ضمنا فايل بسيار بزرگي توليد مي‌شود که بزودي حافظه دوربين شما را خواهد بلعيد. بخاطر همين فرمت JPEG با کمترين فشردگي را براي عکاسي‌هاي روزمره توصيه مي‌کنيم. در اين فرمت عکسها زمان کمتري براي ضبط شدن مي‌گيرد و نتيجه نهايي نيز تقريبا با فرمت غير فشرده قابل تشخيص نيست. متاسفانه بيشتر دوربين ها داراي حافظه کافي براي عکاسي نيستند و بعداز خريد دوربين حتما بايد به فکر يک حافظه بالاتر باشيد.
مدهاي فلاش و تاثير پذيري فلاش
بيشتر دوربين‌هاي ديجيتال براي فلاش از تنظيم خودکار استفاده مي کنند. اگر نورسنج دوربين تشخيص دهد که نور محيط براي عکاسي کافي نيست دوربين فلاش را روشن مي‌کند. بايد بدانيد که اين گزينه هميشه بهترين انتخاب نيست. د راينجا مثالهايي براي برد فلاش آورده شده که به شما کمک مي‌کند که بدانيد در هر شرايطي چکار کنيد:
- در يک اتاق خيلي بزرگ: بدون اين که سوژه اي در برد فلاش واقع شده باشد، دوربين را ثابت کنيد و فلاش را خاموش نماييد. اما اگر سوژه از 3 - 4 متر به دوربين نزديکتر بود فلاش مي‌تواند موثر باشد. گزينه ديگر استفاده از فلاش تاخيري Slow Sync است که در اين حالت بايد دوربين را روي سه پايه ثابت نماييد. در اين مد دوربين سوژه را با فلاش روشن مي‌کند و پس زمينه را با باز نگه داشتن بيشتر ديافراگم.
-در فضاي باز: دراين حالت نيز اگر سوژه در برد فلاش قرار ندارد فلاش را خاموش نماييد. استفاده از فلاش دوربين را مجبور مي‌کند که از سرعت هاي شاتر خاصي (1/30 -1/60) استفاده نمايد و اين سرعت شاتر احتمال زيادي دارد که براي منظره شما مناسب نباشد.
- آتش بازي: استفاده از فلاش براي عکاسي از منظره آتش بازي بعيد به نظر مي‌رسد که اثري در عکس داشته باشد. ولي اينطور نيست! استفاده از فلاش اين مزيت را دارد که جلوي پايين آمدن سرعت شاتر بخاطر تاريک بودن محيط گرفته شود و عکس بهتري از آتش بازي ثبت شود!
- پرتره: گرفتن عکسهاي پرتره خوب با استفاده از فلاش سرخود دوربين کار بسيار مشکلي است. حتي با استفاده از سيستم کاهش قرمزي چشم، نور فلاش بسيار تک بعدي و نامطلوب است. بجاي استفاده از فلاش سعي کنيد عکس را در نور روز يا با نور پردازي در محيط بگيريد. براي اصلاح نور از تراز سفيدي دوربين استفاده کنيد و قبل از گرفتن عکس دوربين را ثابت کنيد (روي سه پايه يا جاي ديگر). هنگامي که نور محيط براي عکس مناسب بود از فلاش اجباري براي روشن کردن سوژه و درخشان کردن آن استفاده کنيد.
- عکاسي از درون ماشين يا پنجره: اگر شيشه باز نباشد نور فلاش به درون دوربين برخواهد گشت. بهتر است آن را خاموش کنيد.
مدهاي برنامه ريزي شده

اگر دوربين شما داراي مدهاي برنامه ريزي شده و يا اوليتهاي شاتر و ديافراگم مي باشد استفاده صحيح از آنها را ياد بگيريد.
يک مد برنامه ريزي شده استاندارد معمولا کنترل بهتري از حالت اتوماتيک دوربين براي آن شرايط خاص فراهم مي‌نمايد. خيلي از دوربين ها داراي انتخاب جبران نوري و تراز سفيدي هستند، ولي در مد اتوماتيک نمي‌توان از آنها استفاده نمود.
- اولويت ديافراگم: اجازه کنترل بر روي عمق ميدان را براي عکاس فراهم مي کند. (عمق ميدان محدوده شارپنس تقريبا مناسب عکس در يک ديافراگم خاص مي‌باشد). هرچه ديافراگم بازتر باشد (عدد F کوچکتر نظير یا عمق ميدان باريکتر است. و هر چه ديافراگم بسته تر باشد (عدد f بزرگتر f8 يا f11) عمق ميدان پهن‌تر است. مي‌توان از اولويت ديافراگم براي مات کردن پشت زمينه نامناسب عکس استفاده کرد يا از شارپ بودن صحنه از سوژه تا پشت زمينه مطمئن شد.
- اولويت شاتر: امکان کنترل سرعت شاتر را فراهم مي‌کند. در صحنه‌هاي داراي حرکت بايد از سرعت بالاتر شاتر براي ثابت کردن سوژه متحرک استفاده نمود.
کنترل‌هاي ويژه

بيشتر دوربين‌ها داراي کنترل‌ها و گزينه‌هاي اضافي هستند. مهمترين اين کنترل‌ها عبارتند از:
- جبران نوري : براي اصلاح يا تغيير نورسنجي دوربين استفاده مي‌شود. اين گزينه تا حدودي پيچيده به نظر مي‌رسد ولي در واقع اينطور نيست. سيستم نورسنجي دوربين همواره در حال کار است و سازندگان مي‌دانند که اين سيستم در شرايط خاص بدرستي عمل نمي‌نمايد. مثلا سوژه‌هاي سفيد و منعکس کننده نور باعث کم نور شدن عکس مي‌شوند. بنابر اين مي‌توان با يک جبران نوري مثبت عکس را اصلاح نمود.
- تراز سفيدي: براي کنترل رنگ سفيد در عکس و درنتيجه کيفيت ساير رنگها درنظر گرفته شده است. بيشتر دوربين ها براي نور روز تنظيم شده‌اند، بنابر اين بعضي نورها باعث خارج شدن تراز رنگ سفيد و در نتيجه شيفت ساير رنگها و غير طبيعي شدن آنها مي‌شود. يک مثال خوب براي اين مورد لامپهاي فلورسنت هستند که در بيشتر مکانهاي تجاري استفاده مي‌شوند و باعث آبي شدن همه چيز مي‌شوند. معمولا تنظيم نور دوربين بر اساس نوع نور محيط به رها کردن دوربين در مد اتوماتيک ترجيح داده مي‌شود.نورسنجي: در بيشتر مواقع نورسنج استاندارد دوربين خوب کار مي‌کند. ولي ممکن است در شرايطي اين تنظيم مناسب نباشد. در بيشتر دوربينهاي ديجيتال امروزي يک گزينه و يا بيشتر براي نورسنجي وجود دارد. گزينه نورسنجي نقطه اي Spot meter نور را (ديافراگم و شاتر) را بر روي ناحيه کوچکي از کادر تنظيم مي‌کند. در بعضي مدلها مي‌توان گزينه‌اي را انتخاب نمود که نقطه نور سنجي با نقطه فوکوس روي هم بيفتد. نورسنجي متوسط گيري مرکزي دو ناحيه در کادر را درنظر مي‌گيرد، يک ناحيه دايره‌اي در مرکز و يک ناحيه در بقيه کادر. معمولا نتيجه به دست آمده از اين دو ناحيه به صورتي با هم ترکيب مي‌شود که اهميت ناحيه وسط از اطراف آن بيشتر باشد.
- زوم اپتيکال و ديجيتال: اگر دوربين شما فقط زوم ديجيتال دارد و يا يک زوم اپتيکال و يک زوم ديجيتال، د رمورد فرق بين اين دو نوع زوم که قبلا در مورد آنها به تفصيل صحبت کرده‌ايم مطالعه کنيد. اگر فقط زوم ديجيتال داريد زياد روي آن حساب نکنيد.
بخش دوم- موارد مهم در ترکيب بندي

يک ترکيب بندي خوب با اصول اوليه آن شروع مي‌شود. قرار دادن درست سوژه در کادر حياتي است و يکسري قوانين ساده مي تواند کمک زيادي در اين مورد نمايد. بسته به اين که سوژه يک منظره ، يک شخص يا شئ و يا اينکه کادر افقي يا عمودي است، ترکيب بندي فرق مي کند. در بعضي شرايط بايد به بعضي از قوانين ترکيب بندي کمتر و در بعضي موارد بيشترتوجه کرد.
هر عکسي بايد –علت وجودي – داشته باشد واگر اين علت براي گيرنده عکس مشخص نباشد چه انتظاري از بيننده داريد که از عکس چيزي بفهمد؟ بيشتر مردم براي منظورهاي خاصي نظير يادگاري از چيزي داشتن، ثبت يک لحظه تکرار نشدني، ثبت يک موقعيت استثنايي، شکار يک سوژه زيبا يا جذاب و ... عکس مي‌گيرند. براي اينکه عکس معني داشته باشد بايد اصولي را در آن رعايت کرد:
-افقي و عمودي: شما دنيا را با زاويه نسبت به افق نمي‌بينيد، بنابر اين به غير از شرايطي که تعمدا اين کار را مي کنيد از آن پرهيز نماييد. افق را در کادرتان تنظيم نماييد. منظره يک ساحل کج که انگار آب دريا در حال ريختن از يک ور عکس مي‌باشد براي بيننده جالب نيست. براي تراز کردن دوربين يک خط افقي مثل خط آب دريا را در نظر گرفته و دوربين را بالا برده و بچرخانيد تا خط پايين کادر موازي خط افقي شود، سپس دوربين را بدون اينکه تغيير وضعيت دهيد پايين اوريد تا خط آب کمتر از2/1 و بيشتر از 3/1 کادر افقي عکس را اشغال نمايد و آسمان بقيه کادر را. يادتان باشد هيچگاه خط افق را در وسط کادر قرار ندهيد.
بعضي دوربين‌ها براي سادگي شبکه‌اي افقي عمودي را روي مانيتور نشان مي دهند. اگر دوربين شما چنين امکاني دارد استفاده از آن براي بالا بردن دقت و کاهش زمان مناسب است.
-هر چند تکنيکي که بالا شرح داده شده بود براي منظره‌اي مثل دريا مناسب است، ولي براي منظره يک آبگير يا بندرگاه مناسب نيست. مثلا ساحل آبگيرها در آنطرف درياچه قابل ديدن است و تشخيص سطح افقي در آنها مشکل است. در چنين شرايطي دنبال يک خط عمودي بگرديد. در کادر عکس نگاه کنيد و هر جا که يک خط عمودي يافتيد کادر عکس را با آن نقطه تراز نماييد.
عکاسي از سوژه‌هاي عمودي مشکل تر است. ايجاد حالت پرسپکتيو توسط لنز دوربين مي‌تواند کاملا گيج کننده باشد. مي‌توان به اجزاء عمودي در منظره توجه کرد و کادر را در اطراف آنها حرکت داد تا مطمئن شويم لبه عمودي کادر واقعا با خط عمودي موازي است.
بخصوص عکاسي از مناظر شهرها مشکل است و براي تصميم گيري درباره اين که کدام خط واقعا عمودي است بايد دقت بيشتري به کار برد. با تنظيم کادر بر روي نزديکترين و بزرگترين ساختمان در کادر به احتمال زياد بقيه ساختمانهاي واقع در دوردست تصوير از تراز خارج خواهند شد. با يک نگاه کلي در تصوير مي‌توان از اين اشتباه پرهيز کرد.
اگر باز هم تصوير کج به نظر مي‌رسد بايد زاويه دوربين را تغيير داد و يا حتي موقعيت عکاسي را عوض کرد.
يک نکته: بعضي مواقع مناظر خيابان از ميان خيابان به بهترين وجه گرفته مي‌شود، با گرفتن عکس از امتداد جاده پرسپکتيوي زيبا و طبيعي خواهيم داشت (البته به شرطي که قبل از تمام شدن عکاسي زير چرخهاي يک تريلي روي جاده پهن نشده باشيد!!)
از اجزاء شلوغ کننده در کادر پرهيز نماييد
اجزاء شلوغ کننده عکس به چند طريق ايجاد مي‌شوند. اين اجزاء ممکن است مردم، حيوانات يا اشيائي باشند که بطور ناخواسته در کادر قرار مي‌گيرند و حتي ممکن است بخشي از سوژه را بپوشانند، عدم تناسب رنگي ايجاد نمايند و يا نامتناسب با سوژه و موضوع عکس باشند. بعضي از اين مزاحمتها را براحتي مي‌توان کنترل نمود و بعضي را نمي‌توان کاري کرد:
- توريستهاي سرگردان، پياده‌ها، احشام يا خودروها: کاري نمي توان کرد. بايد صبر کنيد (صبور باشيد!) تا هر وقت دلشان خواست از کادر مورد نظر شما خارج شوند! مي‌توان با تغيير موقعيت يا نزديکتر شدن به سوژه بعضي از اشياء ساکن را از کادر خارج کرد يا با استفاده از زوم کردن يا بريدن کادر بعد از عکاسي مشکل را حل نمود.
- از اجزاء مزاحمي که خودتان ايجاد کرده ايد دوري کنيد: خيلي از دوربين ها مي توانند ساعت و تاريخ را روي عکس اضافه نمايند، تا جايي که برايتان لازم نيست از استفاده از آن خودداري نماييد. با اضافه کردن تاريخ و ساعت روي عکس چيزي به عکس شما اضافه نمي شود و حذف کامل آنها بعد از گرفتن عکس کاملا ممکن نيست. بعلاوه اطلاعات عکس در بخش متاديتا EXIF عکس ثبت مي شود که نياز استفاده از تاريخ و زمان بر روي عکس را از بين مي برد.
نقطه فوکوس

نقطه فوکوس عکس بسيار مهم است:
- مطمئن شويد که فوکوس کامل روي سوژه انجام گرديده است: معمولا بايد سوژه مهمترين بخش تصوير بوده و نگاه بيننده به سمت آن کشيده شود، اما نيازي نيست که در مرکز عکس واقع باشد. با استفاده از قفل فوکوس کاري کنيد که فوکوس بجاي مرکز تصوير روي سوژه انجام شود. –سوژه را در ميان کادر قرار دهيد، فوکوس را روي سوژه انجام داده و دکمه شاتر را تا نيمه بفشاريد، وقتي مستطيل ميان مانيتور سبز شد فوکوس انجام شده و تا هنگامي که دکمه را رها نکنيد فوکوس در همان وضعيت باقي مي‌ماند، اکنون کادر بندي مورد نظر را انجام داده و دکمه را تا آخر بفشاريد تا عکس گرفته شود.
پرتره: روي چشم‌ها فوکوس کنيد، اگر دوربين زوم اپتيکال دارد براي کادر بندي سوژه از آن استفاده نماييد. اگر دوربين اولويت ديافراگم دارد، يک ديافراگم باز انتخاب نماييد تا پس زمينه سوژه مات شود و اگر ندارد ممکن است يک مد مخصوص پرتره داشته باشد. اين مد بطور خودکار از يک ديافراگم باز استفاده مي‌نمايد. اگر تنها فلاشي که داريد همان فلاش سر خود دوربين است آنرا خاموش کنيد و از نور يک پنجره يا نورهاي غير متمرکز محيط استفاده نماييد.
اگر فلاش تنها انتخاب شما براي نور است از قرار دادن سوژه در نزديکي ديوار يا هر سطح تخت ديگر پرهيز نماييد، زيرا يک سايه خشن در کنار سوژه روي ديوار ايجاد مي‌گردد که زيبا نيست.
هنگام کادر بندي براي امتداد نگاه سوژه جايي در کادر باقي بگذاريد و هميشه دوربين را کمي به سمت پايين بگيريد که نواحي زير بيني و چانه در عکس ديده نشود.
سخن آخر: هميشه به ياد داشته باشيد، اول فکر کنيد، بعد عکس بگيريد. چند ثانيه فکر کردن در مورد عکسي که مي خواهيم بگيريم مهمترين مرحله عکاسي است. خوبي دوربين‌هاي ديجيتال اين است که نمايي از عکس نهايي را در مانيتور مي توان ديد و خيلي راحت‌تر از دوربين‌هاي معمولي در مورد نتيجه کار نظر داد.
 
موضوع نویسنده

|Queen|

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Nov
2,553
13,783
مدال‌ها
3
اصول و تعاريف كلى عكاسى
عكاسى زبان است. زبانى تصويرى كه واژگان، قواعد و دستورات خاص خودش را دارد. آشنائى با اين زبان و تبحر در استفاده از آن به شما اين امكان را مى‌دهد كه از طريق تصوير با بيننده عكس ارتباط برقرار كنيد. به همين دليل است كه مى‌گويند عكس خوب عكسى است كه در ذهن بيننده احساس يا فكرى ايجاد كند.
براى ايجاد فكر يا احساسى در ذهن بيننده لازم است ما حرف روشن و گيرائى براى گفتن در عكس مان داشته باشيم. جهان اطراف ما پر است از موضوعات جالب براى عكاسى. براى انتخاب یک موضوع از اين ميان بايد از ذهن خود کمک بگيريم. پيش از گرفتن عكس، از خودمان بپرسيم موضوع آن چيست و چه جنبه هائى از موضوع را مى خواهيم پوشش دهيم. گاهى با قدم زدن در یک محل و نگاه كردن دقيق به اطراف مان مى توانيم سوژه هاى مهم و گيرائى براى عكس هايمان پيدا كنيم. گاهى هم مى خواهيم گزارشى مصور درباره ی موضوعى تهيه كنيم كه لازم است از جنبه هاى مختلف پوشش داده شود. در اين درس، هدف ما بيشتر نوع دوم عكاسى است يعنى عكاسى براى گزارشگرى يا بيان داستان.
به عنوان مثال فرض كنيم مى خواهيم گزارشى مصور از یک كلاس موسيقى كودكان تهيه كنيم. گزارش ما لازم است ساختمان مدرسه، كلاس موسيقى، معلم ها، شاگردها، سازها و نت هاى موسيقى را پوشش دهد. تمركز گزارش بر جثه ی بچه ها، رابطه ی آنها با ساز و با معلم خواهد بود.
در اين مرحله فهميده ايم كه موضوع گزارش ما و تاكيد آن بر چيست. حالا كه روشن شده حرفى كه براى گفتن داريم چيست، نوبت آنست كه فكر كنيم چكونه بايد آن را بيان كنيم كه روشن و گيرا باشد.
ايجاد عكس روشن و گيرا كار آسانى نيست. شبيه یک سخنرانى موفق است كه حضار هم متوجه منظور سخنران بشوند و هم تا آخر و با دقت به آن گوش بدهند و كسل نشوند. لازمه اش اينست كه از پيش ببينيم، آماده باشيم و با حضور ذهن كار كنيم.
یک بازبينى اوليه از محلى كه قرار است در آن عكس بگيريم به ما در انتخاب دوربين، عدسى و وسائل نورپردازى کمک مى كند. در مثال مدرسه موسيقى كودكان، با بازبينى محل مدرسه از جمله پى مى بريم كه كلاس موسيقى كوچک و كم نور است. براى عكاسى در محل كوچک لازم است از عدسى اى كه ميدان ديد وسيع داشته باشد استفاده كنيم. به اين عدسى ها در زبان انگليسى Wide Angle مى گويند. در بخش عدسى ها بيشتر در اين مورد توضيح خواهيم داد. با اين عدسى مى شود مطلب بيشترى را در عكس گنجاند. به موضوع عكس هم مى‌شود نزدیک تر شد.
كم نور بودن كلاس هم راه حل دارد. با توجه به اين نكته كه مى خواهيم تا آنجا كه مى شود از فلاش استفاده نكنيم، بهتر است یک روز آفتابى براى عكاسى برويم تا از نور طبيعى كه از پنجره كلاس به درون مى تابد بهره ببريم. بردن چراغ دستى پرنور كه بتواند در گوشه ی كلاس جاى بگيرد و با تابيدن به ديوار به ما نور غير مستقيم و ملايمى بدهد اقدام هوشمندانه اى خواهد بود. اين نور غير مستقيم سايه ها را در عكس ما ملايم تر خواهد كرد. یک سه پايه ی عكاسى سبک و کوچک هم هميشه به كار مى آيد.
اگر از دوربين ديجيتال استفاده مى كنيم لازم است:باطرى هاى دوربين شارژ شده باشند.
كارت حافظه ی دوربين (Flash Card) پاک شده و جاى كافى براى تعداد زيادى عكس داشته باشد.
با برنامه ی كار دوربين آشنا باشيم و آن را براى شرايط خاص محل و نوع عكاسى اى كه در نظر داريم تنظيم كنيم.
وقتى با دوربين، وسيله ی نورپردازى و سه پايه به محل رسيديم خيلى زود اطراف ما شلوغ خواهد شد. براى اينكه چيزى از قلم نيافتد خوبست از پيش فهرستى تهيه كنيم از موضوع هائى كه بايد حتماً در گزارش از آن ها عكس داشته باشيم.
وقتى در مقابل كلاس مى ايستيم، ذهن ما به چشم هايمان دستور مى دهد چه چيزهایى را به دقت ببيند و از چه نكاتى سرسرى بگذرد. دوربين عكاسى اما چنين قدرتى ندارد و براى اينكه عكس هاى خوبى بگيرد محتاج ذهن عكاس است.
وقتى به صفحه ی دوربين عكاسى نگاه مى كنيد، مراقب باشيد تنها آنچه براى بيان موضوع لازم است در اين صفحه جاى گرفته و مطالب نالازم از آن حذف شوند. براى كنترل اينكه چه چيزى در كادر عكس شما جاى بگيرد و كدام حذف شود مى توانيد:
به سوژه‌ی عكس نزدیک يا از آن دور شويد.
جاى دوربين را عوض كنيد.
جاى سوژه عكس را تغيير بدهيد.
زاويه ديد دوربين را تغيير بدهيد.
صفحه ی دوربين را مى توانيم با بوم نقاشى مقايسه كنيم. همانطور كه نقاش مسئول اجراى نقاشى است و براى اضافه كردن هر عنصرى به اثر هنرى اش بايد فكر كند، عكاس هم بايد اجزاى عكس را با دقت انتخاب كند.
عكسى كه مطلبش را روشن و زيبا بيان كند همان عكسى است كه در ذهن بيننده ايجاد فكر يا حسى خواهد كرد.
براى تهيه گزارش كلاس عكاسى بچه ها ما به تصاوير زير احتياج خواهيم داشت:
نماهاى كلى از ساختمان مدرسه، كلاس ها از بيرون و نماهاى عمومى از كل فضا
نماهاى متوسط از معلم ها و شاگردها
نماهاى درشت از سازها
شاگردها در حال ساز زدن، خواندن يا بازى كردن
عكس هائى كه رابطه ی شاگردها را با هم و با معلم نشان دهند.
براى خلق هر یک از عكس هاى بالا لازم است به نكات زير توجه كنيم:
عكاسى براى گزارشگرى تصويرى يا چندرسانه اى از نظر زيبائى شناسى تفاوتى با عكاسى هاى ديگر ندارد. اما در اين نوع عكاسى از عكس بيشتر به صورت كلماتى كه در كنار هم داستانى را بازگو مى كنند استفاده مى شود در حالى كه در عكاسى هاى شخصی تر، عكس مى تواند پيام يا فكر عكاس را به تنهائى بيان كند. در عكاسى گزارشگر، هر عكسى وجهى از موضوع را گزارش مى كند و به بيننده اطلاعات تازه اى مى دهد.
 
موضوع نویسنده

|Queen|

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Nov
2,553
13,783
مدال‌ها
3
عکس ، عکاس ، دوربین دیجیتال
اصول کار دوربين های ديجيتال

امروزه توليد کنندگان دوربين هاي ديجيتال سر و صداي زيادي به راه انداخته اند. گسترش روزافزون نياز به وسايل تهيه و انتشار اطلاعات تجاري سريع، گسترش وحشتناک وب و اشتهاي سيري ناپذير آن به اطلاعات تصويري و توليد و در دسترس قرار گرفتن پرينترهاي داراي کيفيت بالا دوربين هاي ديجيتال را به يک وسيله اغوا کننده بدل کرده است.
اين عوامل به اضافه افزايش روزافزون کيفيت تصاوير و در عين حال کاهش قيمت، مي رود که دوربين ديجيتال را به يک وسيله خانگي و تجاري ضروري در کنار کامپيوترهاي شخصي تبديل نمايد.
از لحاظ اصولي، دوربين هاي ديجيتال بسيار شبيه به دوربين هاي عکاسي داراي فيلم مي باشند. اين دوربين ها همانند دوربين هاي معمولي داراي يک منظره ياب، لنز براي کانوني کردن تصوير بر روي يک وسيله حساس به نور، وسيله اي براي نگهداري و انتقال چند تصوير گرفته شده در دوربين و يک جعبه در بر گيرنده تمام اين تجهيزات مي باشد. در يک دوربين معمولي فيلم حساس به نور تصوير را ذخيره مي سازد و بعد از عمليات شيميايي براي نگهداري تصوير از آن استفاده مي‌شود. در حالي که در دوربين ديجيتال اين کار با استفاده از ترکيبي از تکنولوزي پيشرفته سنسور (حساسه) تصوير و ذخيره در حافظه انجام ميگيرد و اجازه ميدهد که تصاوير در شکل ديجيتال گرفته شوند و به سرعت بدون نياز به عمليات خاصي (نظير عمليات شيميايي بر روي فيلم ) در دسترس باشندگرچه اصول کلي اين دوربين ها نظير دوربين هاي فيلمي هستند، نحوه کار داخل اين دوربين ها کاملا متفاوت مي باشد. در اين دوربين ها تصوير توسط يک سنسور CCD (Charged Coupled Device) يا يک CMOS (Complementary Metal-oxide Semiconductor) گرفته مي شود. (CCD بصورت رديفها و ستونهايي از سنسورهاي نقطه اي نور هستند که هر چه تعداد اين نقاط بيشتر و فشرده تر باشد، تصوير داراي دقت بالاتري است) هر سنسور نور را به ولتاژي متناسب با درخشندگي نور تبديل کرده و آن را به بخش تبديل سيگنال هاي آنالوگ به ديجيتال ADC (Analog to Digital Converter) مي فرستد که در آنجا نوسانات دريافتي از CCD به کدهاي مجزاي باينري (عددهاي مبناي دو بصورت صفر و يک) تبديل مي‌شود. خروجي ديجيتال ADC به يک پردازنده سيگنال هاي ديجيتال DSP (Digital Signal Processor) فرستاده مي شود که کنتراست و جزئيات تصوير در آن تنظيم مي شود و قبل از فرستادن تصوير به حافظه براي ذخيره تصوير، آن را فشرده مي کند. هر چه نور درخشنده تر باشد، ولتاژ بالاتري توليد شده و در نتيجه پيکسل هاي کامپيوتري روشنتري را ايجاد مي کند. هر چه تعداد اين سنسورها که بصورت نقطه هستند بيشتر باشد، وضوح تصوير به دست آمده بيشتر است و جزئيات بيشتري از تصوير گرفته مي شود.
تمام اين پروسه، پروسه اي هماهنگ با محيط زيست مي باشد. سنسورهاي CCD يا CMOS در تمام مدت عمر دوربين در جاي خود ثابت بوده و بدون نياز به تعويض کار مي‌کنند. ضمنا به علت عدم وجود قطعات متحرک عمر دوربين بسيار بيشتر مي‌شود
کيفيت تصوير دوربين های ديجيتال.
کيفيت تصوير يک دوربين ديجيتال به عوامل مختلفي از جمله کيفيت اپتيکي لنز و تراشه گرفتن تصوير، الگوريتم هاي فشرده سازي و ساير قطعات موجود در دوربين بستگي دارد. هرچند مهمترين عامل تعيين کننده کيفيت تصوير وضوح (Resolution) CCDآن است. هر چه تعداد پيکسل هاي آن بيشتر باشد، وضوح بيشتري دارد و بنابر جزئيات بيشتري را مي تواند در تصوير ثبت نمايد.
در سال 1997 وضوح دوربين هاي ديجيتال معمولي در حدود 460*480 پيکسل بود. يک سال بعد روش هاي ساخت بهبود يافت و تکنولوژي در عين ناباوري، دوربين هاي مگاپيکسلي با وضوح 1024*768 يا حتي 1536*1024 را با همان قيمت عرضه نمود. دراوايل 1999 وضوح دوربين ها به 1536*1024 و تا اواسط سال به 1800*1200 رسيد. يک سال بعد پيشرفت بي امان مگاپيکسل ها قلعه 3 مگاپيکسل را تسخير کرد و به وضوح 3.34 مگاپيکسل که قادر به گرفتن عکسي با وضوح 2048*1536 پيکسل بود، رسيد. اولين مدل مصرفي دوربين هاي 4 مگاپيکسلي در ميانه سال 2001 با وضوح تصوير 2240*1680 پيکسل پديدار گشت.
در اين سطح از وضوح ديگر تعداد پيکسل ها به عنوان مهمترين مساله در تعيين کيفيت مطرح نيست و مساله اي که اهيميت بالاتري مي يابد کيفيت تصاوير است، يعني اطلاعات جمع آوري شده توسط CCD با چه دقت و کيفيتي به ADC انتقال مي يابد.
کيفيت پروسه مديريت رنگ CCDها ديگر عامل مهم در کيفيت بوده و يکي از دلايل اوليه تفاوت در تصوير خروجي دوربين هاي مختلف با CCDهاي يکسان از لحاظ تعداد پيکسل است. اين پروسه نبايد تحت تاثير روش ميان يابي که توليد کنندگان براي توليد فايل Bitmap با وضوح بيشتر از وضوح اپتيکال بکار ميبرند، قرار بگيرد. اين روش که به آن Resampling مي گويند با استفاده از اطلاعاتي که از قبل موجود است پيکسل ها را زياد مي کنند و گرچه وضوح موثر را افزايش مي دهند، اين کار منجر به کم شدن دقت (Sharpness) و کنتراست تصوير مي شود. اين روش با کمي کردن پيکسل ها و کيفي کردن آنها بر اساس ويژگي هايي که دارا مي باشند انجام مي شود. بعضي دوربين ها بجاي روش استاندارد ميان يابي، که پيکسلها براي توليد تصوير بزرگتر کپي و paste مي شوند، از نرم افزاري با تکنيک هاي بزرگ کردن تصوير که نتيجه بهتري از ميان يابي مرسوم به دست مي دهد، استفاده مي کنند. در اين روش، پيکسلهاي کپي و paste شده، بر اساس جايي که نرم افزار بزرگ کردن تصوير تشخيص دهد که بايد خط، شکل، طرح pattern و يا کانتور خاصي را براي ايجاد تصوير بزرگتر ايجاد نمايند، تغيير مي کنند

ديگر عامل محدود کننده کيفيت[ روش هاي فشرده سازي تصوير است که در بسياري از دوربين هاي ديجيتال براي ايجاد امکان نگهداري تعداد بيشتري عکس در حافظه بکار گرفته مي شود. بعضي از دوربين هاي ديجيتال تصاوير را در فرمتي مختص به خودشان نگه مي دارند که براي دستيابي به آنها به نرم افزار ويژه اي که توسط توليد کنندگان عرضه مي شود نياز مي باشد، اما بيشتر دوربين هاي ديجيتال تصاوير را در فرمتهاي استاندارد JPEG يا FLASHPix که استاندارد سنعت مي باشد و در بيشتر نرم افزارهاي گرافيکي قابل استفاده مي باشد، نگه مي دارند. استفاده از يک روش فشرده سازي بد يا فشرده سازي بيش از حد باعث افت کيفيت تصوير مي شود. بهر حال، بسياري از دوربين ها امکان تنظيم نوع فشرده سازي را براي کاربر فراهم کرده و به کاربر اجازه مي دهد که بين کيفيت تصوير و ظرفيت تصوير، حالت مورد نظر خود را انتخاب نمايد، حتي کاربر مي تواند از تصوير بدون هيچ گونه فشرده سازي RAW براي داشتن بهترين کيفيت ممکن استفاده نمايد.
آشنائی با CCD

CCD قلب دوربين هاي ديجيتال بوده و جاي شاتر و هم فيلم را در دوربين هاي معمولي مي گيرد. ظهور اين تکنولوژي به سال 1960، زماني که تلاش براي توليد حافظه هاي ارزان و در مقياس بالا در حال انجام بود بر مي‌گردد. در ابتدا استفاده از اين تکنولوژي براي گرفتن تصوير به مخيله دانشمنداني که بر روي آن کار مي کردند نيز خطور نمي کرد.
در سال 1969، Willard Boyle و George Smith از CCD براي نگهداري اطلاعات استفاده کردند. اولين CCD مربوط به تصوير برداري به فرمت 100 * 100 پيکسل، در سال 1974 توسط شرکت Faichild Electronics توليد گرديد. در سال‌ بعد اين وسيله در دوربين هاي تلويزيوني براي رسانه هاي تجاري و بعدا در تلسکوپ ها و وسايل تصوير برداري پزشکي مورد استفاده قرار گرفت. مدتها پس از اين زمان بود که CCD در دوربين هاي ديجيتالي مورد استفاده عموم به فروشگاههاي خياباني راه پيدا نمايد وسيله نظير چشم انسان ولي بصورت الکترونيکي کار مي‌نمايد. هر CCD از ميليونها سلول بنام فتوسايت يا فتوديود تشکيل شده است. اين نقاط در واقع سنسورهاي حساس به نوري هستند که اطلاعات نوري را به يک شارژ الکتريکي تبديل مي‌نمايند. وقتي اجزاي نور که فتون ناميده مي شود وارد بدنه سيليکون فتوسايت مي شود، انرژي کافي براي آزادسازي الکترونهايي که با بار منفي شارژ شده اند ايجاد مي‌ گردد. هر چه نور بيشتري وارد فتوسايت شود، الکترونهاي بيشتري آزاد مي شود. هر فتوسايت داراي يک اتصال الکتريکي مي باشد که وقتي ولتاژي به آن اعمال مي شود، سيليکون زير آن پذيراي الکترونهاي آزاد شده مي شود و همانند يک خازن براي آن عمل مي کند. بنابر اين هر فتوسايت داراي يک شارژ ويژه خود مي باشد که هر چه بيشتر باشد، پيکسل روشنتري را ايجاد مي کند.
مرحله بعدي در اين فرآيند بازخواني و ثبت اطلاعات موجود در اين نقاط است. وقتي که شارژ به اين نقاط وارد و خارج مي شود، اطلاعات درون آنها حذف مي شود و از آنجايي که شارژ هر رديف با رديف ديگر کوپل مي شود، مثل اينست که اطلاعات هر رديف پشت رديف قبلي چيده شود. سپس سيگنال ها در حد امکان بدون نويز وارد تقويت کننده شده و سپس وارد ADC مي شوند.
فتوسايت هاي روي يک CCD فقط به نور حساسيت نشان مي دهند، نه به رنگ. رنگ با استفاده از فيلترهاي قرمز – سبز و آبي که روي هر پيکسل گذارده شده است شناسايي مي شود. براي اينکه CCD از چشم انسان تقليد کند، نسبت فيلترهاي سبز دو برابر فيلترهاي قرمز و آبي است. اين بخاطر اينست که چشم انسان به رنگهای زرد و سبز حساس تر است. چون هر پيکسل تنها يک رنگ را شناسايي مي کند، رنگ واقعي (True Color) با استفاده از متوسط گيري شدت نور اطراف پيکسل که به ميان يابي رنگ مشهور است، ايجاد مي شود.
جديدا فوجي فيلم در طراحي CCD دست به ابداع جالبي زده است. اين شرکت بجاي استفاده از آرايش مربعي براي فتوسايت ها، از فتوسايت هاي کاملا متفاوت هشت ضلعي بزرگتري که در رديفهايي با زاويه 45 درجه مرتب شده اند استفاده کرده است. با اين کار مشکل نويزهاي سيگنال که براي فشردگي فتوسايتها بر روي CCD محدوديت ايجاد مي کرد حل شده است. با اين کار رنگهايي واقعي تر و محدوده ديناميکي وسيعتر و حساسيت به نور بالاتر به دست مي آيد که نتيجه آن عکس هاي ديجيتالي شارپ تر و با رنگهاي جذاب تر مي باشد.
آشنائی با CMOS

در سال 1998 سنسورهاي CMOS بعنوان تکنولوژي ثبت تصوير جايگزين براي CCD ابداع گرديد. تکنولوژي مورد استفاده در ساخت CMOS همان تکنولوژي است که در سراسر جهان براي ساخت ميليونها ريزپردازنده و حافظه مورد استفاده قرار مي گيرد. از آنجا که روي اين تکنولوژي کار زيادي صورت گرفته و توليد آن در حجم انبوه مي باشد، ساخت چيپ هاي CMOS نسبت به CCD ارزانتر در مي آيد.
ديگر مزيت اين سنسورها نسبت به CCD اينست که توان مصرفي آنها پايينتر مي باشد. بعلاوه، در حالي که CCD تنها براي ثبت شدت نوري که بر روي هر يک از صدها هزار نقاط نمونه برداري مي افتد کاربرد دارد، مي توان از CMOS براي منظورهاي ديگر، نظير تبديل آنالوگ به ديجيتال، پردازش سيگنال هاي لود شده، تنظيم رنگ سفيد (white Balance) ، و کنترل هاي دوربين و ... استفاده نمود. همچنين مي توان تراکم نقاط و عمق بيتي تصوير را به راحتي بدون افزايش بيش از اندازه قيمت، بالا برد.
بخاطر اين مزيتها و ساير مزايا، بسياري از تحليل گران صنايع اعتقاد دارند که نهايتا تمام دوربين هاي معمولي ديجيتال از CMOS استفاده خواهند نمود و CCD فقط در دوربين هاي حرفه اي و گرانقيمت بکار خواهد رفت. در اين تکنولوژي مشکلاتي از قبيل تصاوير داراي نويز و عدم توانايي در گرفتن عکس از موضوعات متحرک وجود دارد که امروزه با رفع اين مشکلات، CMOS در حال رسيدن به برابري با CCD مي باشد. (اين تکنولوژي تا جايي پيش رفته که هم اکنون در قويترين دوربين حرفه اي Canon بنام EOS-1Ds با بيش از 11 مگاپيکسل وضوح از اين سنسور استفاده شده است- مولف)
تا بحال سنسورهاي تصوير CMOS با استفاده از تکنولوژي 0.35 تا 0.5 ميکروني ساخته شده اند و چشم انداز آينده آن استفاده از تکنولوژي 0.25 ميکرون مي باشد. سنسور Faveon با 16.8 مگاپيکسل (يعني قدرت ايجاد تصاويري با وضوح 4096*4096 پيکسل) اولين سنسوري است که با استفاده از تکنولوژي 0.18 ميکرون ساخته شده است و يک پرش بزرگ را در صنعت ساخت سنسور تصوير CMOS ينام خود ثبت نموده است. استفاده از تکنولوژي 0.18 ميکرون امکان استفاده از تعداد بيشتري از پيکسل ها را در فضاي فيزيکي معين فراهم کرده و بنابر اين سنسوري با وضوح بالاتر به دست مي‌آيد. ( لازم به ذکر است چون از لحاظ فيزيکي تصوير ايجاد شده توسط لنز تصويري پيوسته بوده و بدون هيچگونه نقطه و ناپيوستگي مي باشد، هر چه بتوان پيکسلهاي سنسور را کوچک تر نمود و تعداد بيشتري از آنها را در ناحيه تشکيل تصوير قرار داد، مي توان عکسي با وضوح بالاتر و نزديکتر به تصويرحقيقي گرفت – مولف) ترانزيستورهاي ساخته شده با استفاده از تکنولوژي 0.18 ميکرون کوچکتر بوده و فضاي زيادي از ناحيه سنسور را اشغال نمي کنند که مي توان از اين فضا براي تشخيص نور استفاده نمود. اين فضا بطور کارآمدي، امکان طراحي سنسوري را که داراي پيکسل هاي هوشمندتري بوده، و در حين عکس برداري تواناييهاي جديدي را بدون قرباني کردن حساسيت نوري به دوربين مي دهد، فراهم مي کند.
با استفاده از اين تکنولوژي 70 ميليون ترانزيستور و 4096*4096 سنسور، فقط در فضايي برابر با 22mm*22mm قرار داده مي شود و سرعت ISO آن برابر با 100 بوده و محدوده ديناميکي آن 10 استپ است!! انتظار ميرود، بعد از 18 ماه از توليد اين سنسور استفاده از آن در وسايل حرفه اي نظير اسکنرها، وسايل تصويري پزشکي ، اسکن پرونده ه و آرشيو موزه ها شروع شود. در آينده اي طولاني تر، انتظار مي رود که اين تکنولوژي بطور وسيعي در وسايل معمولي موجود در بازار استفاده گردد.
تکنولوژي PIM

در سال 1998 "انجمن صنايع عکاسي" که بيشتر سازندگان دوربين هاي ديجيتال عضو آن هستند، يک سري استانداردها به نام رويه طراحي براي سيستم فايل دوربين DCF(Design rule for Camera File system) ارائه نمود. در اين استانداردها پارامترهاي رنگي تصاوير دوربين هاي ديجيتال که در محدوده رنگي مورد قبول در اينترنت و مانيتورهاي کامپيوتر قرار داشت تعريف گرديد. محدوده رنگي که براي تصاوير دوربين هاي ديجيتال مشخص گرديد همان سيستم رنگي sRGB بود که در اواسط دهه 1990 اساس آن توسط شرکت ميکروسافت و هولت پاکارد توسعه داده شده بود. استفاده از اين فرمت رنگي مستلزم اين بود که پس از گرفتن عکس ، رنگهاي موجود در تصاوير بگونه اي توسط دوربين خلاصه و تنظيم شده تا در محدوده مشخص شده توسط اين سيستم رنگي گنجانده شود.
 
موضوع نویسنده

|Queen|

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Nov
2,553
13,783
مدال‌ها
3
کارآمدي استاندارد رنگي DCF تا اوايل هزاره جديد به اندازه کافي خوب بود. ولي تا آن زمان نيز محدوده رنگي sRGB حتي در پرينترهاي نه چندان گرانقيمت، از وسعت و غناي رنگي قابل دستيابي توسط پرينتر پايين تر بود. بنابر اين کاربر از دقت رنگي موجود در پرينتر خود بهره کافي را نمي برد.
در اوائل سال 2001 اپسون راه حلي را براي اين مشکل يافت و آن تکنولوژي تطبيق با پرينت تصوير PIM(Print Image Matching) بود. PIM در محدوده ساختار DCF کار مي کند، ولي به پرينتري که داراي بازه رنگي وسيعتري است، اجازه مي دهد که محدوده بزرگتري از رنگها را که توسط دوربين ديجيتال گرفته شده است، چاپ نمايد. براي اين کار، دوربين ديجيتال بايد اطلاعات کامل رنگهاي تصوير را قبل از تبديل به استاندارد DCF ضبط نمايد. وقتي خروجي تصوير براي چاپ به پرينتر مي رود، نرم افزار PIM پرينتر داده هاي PIM متصل شده به تصوير را مي خواند و پرينتر براي بازسازي تصوير از اين اطلاعات استفاده مي نمايد. PIM با عملکرد عادي دوربين تداخلي ايجاد نمي نمايد. بخصوص تاثيري بر روي پردازش تصوير و زمان عکسبرداري ندارد. در واقع کاربر در صورتي که به PIM (در واقع پرينت گرفتن عکس و يا استفاده از آن در نرم افزاري خاص) نيازي ندارد مي تواند آن را Off نمايد. در اين صورت اگر اين تصوير به نرم افزار يا پرينتري که به اطلاعات PIM نياز دارد فرستاده شود، اتفاق خاصي روي نمي دهد و به سادگي از آن صرف نظر مي شود. PIM يک استاندارد باز و و در عين حال تطبيق پذير است. باز از اين نظر که هر سازنده پرينتري با گرفتن جواز استفاده از اين استاندارد مي تواند از آن استفاده نمايد و تطبيق پذير از اين لحاظ که اين استاندارد با پيشرفت CCDها و پرينترها قابليت بهبود و پيشرفت و بالا بردن کيفيت تصاوير چاپي در آينده را دارا مي باشد. استفاده از اين تکنولوژي، نشاندهنده چشم انداز روشني براي بکارگيري "گزينه هاي بهبود تصوير توسط کاربر" در دروبين هاي آينده براي بهبود کنترل بر مواردي چون کنتراست، توازن رنگ، نقاط روشن و تيره، درخشندگي، سچوريشن، و دقت تصوير مي باشد.
امروز برايتان عکسی دارم از :jaaphart که با دوربين ديجيتال گرفته نشده است. اين نشان می دهد که دوربين های ديجيتال هنوز رقبای قديمی سرسختی دارند.
تکنولوژي X3

در سال 2002 وقتي شرکت Foveon بعد از پنج سال تحقيق و توسعه، يک سنسور تصويري جديد را که ادعا مي شد قادر به رسيدن به کيفيت فيلم هاي 35mm است عرضه نمود، چشم انداز دوربين هاي ديجيتال قابل رقابت با کيفيت دوربين هاي فيلمي تا حد زيادي روشن گرديد.
در دوربين هاي ديجيتال معمولي فيلترهاي رنگي با الگوي موزائيکي بر روي يک لايه تکي از حسگرهاي نوري قرار گرفته اند. فيلترها فقط به يک طول موج از نور – قرمز، سبز يا آبي – اجازه عبور و رسيدن به پيکسل سنسور را داده و فقط يک رنگ در هر نقطه ثبت مي گردد. در نتيجه سنسور تصوير فقط 50% رنگ سبز و 25% از هر کدام از رنگهاي قرمز و آبي را ثبت مي نمايد.
 
موضوع نویسنده

|Queen|

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Nov
2,553
13,783
مدال‌ها
3
اين روش ايرادي ذاتي داشت که بستگي به تعداد پيکسل هاي روي سنسور تصوير نداشت. بعني بهر حال چون اين سنسور يک سوم رنگ ها را تشخيص مي دهد، مابقي رنگها مي بايست با استفاده از يک الگوريتم پيچيده و زمانبر ميان يابي مي شد. اين کار نه تنها عملکرد دوربين را کند مي سازد، بلکه باعث ايجاد رنگ مصنوعي در تصوير و از دست رفتن جزئيات تصوير مي گردد. بعضي از دوربين ها براي حل مشکل مصنوعي شدن رنگها، تصوير را به طور عمدي اندکي مات مي کنند
سنسور تصوير جديد Foveon که از نوع CMOS مي باشد و از تکنولوژي انقلابي اين شرکت يعني X3 استفاده مي نمايد، در هر پيکسل از سنسور سه برابر اطلاعات بيشتر از دوربين هاي مدرن با تعداد پيکسلهاي مساوي ثبت مي نمايد. سنسورهاي تصوير X3 اين کار را با استفاده از سه لايه از تشخيص دهنده هاي نور که در سيليکون جاسازي شده اند انجام مي دهند. لايه ها به گونه اي قرار گرفته اند تا از اين خاصيت سيليکون که در عمقهاي مختلف رنگهاي متفاوتي از نور را تشخيص مي دهد استفاده نمايند. بنابر اين در يک لايه رنگ قرمز ، در ديگري سبز و لايه بعدي آبي ثبت مي شود. اين بدان معني است که براي هر پيکسل در سنسورهاي X3، انباره اي (Stack) براي سه تشخيص دهنده نور وجود دارد. نتيجه سنسوري مي شود که قادر است در هر پيکسل هر سه رنگ قرمز، سبز و آبي را تشخيص دهد و در نتيجه به عنوان اولين سنسور تصوير ديجيتال تمام رنگي دنيا معرفي گردد.
تکنولوژي X3 شرکت Foveon نه تنها به تصاوير بهتري منجر مي شود، بلکه دوربين هاي بهتري را نيز به وجود خواهد آورد. درواقع، با اين تکنولوژي نوع جديدي از دوربين ها به وجود خواهد آمد که به آرامي مرز ميان دوربين هاي عکاسي و فيلمبرداري را بر خواهد داشت بدون اينکه کيفيت هيچکدام از وظايف دوربين افت نمايد. چون سنسورهاي تصويري X3 تمام رنگها را در هر نقطه ثبت مي نمايد، اين پيکسلها را مي توان براي ايجاد سوپر پيکسلهاي بزرگ و تمام رنگي با هم در يک گروه قرار داد. اين قابليت که به نام (VPS:Variable Pixcel Sizing) شناخته مي شود از جمله ديگر "اولين"هاي عکاسي ديجيتال به حساب مي آيد.
VPS مي توان سيگنالهاي رسيده از يک گروه پيکسل را به گونه اي با هم ادغام نمود که دوربين آنها را به عنوان يک داده تکي بخواند. مثلا يک سنسور تصوير 1500*2300 بيش از 3.4 ميليون پيکسل دارد. اما اگر از تکنولوژي VPS براي گروه بندي پيکسلها در بلوک هاي 4*4 استفاده شود، مثل اينست که سنسور تصوير داراي 375*575 پيکسل است که هر پيکسل 16 برابر بزرگتر از پيکسل معمولي است. اندازه و ترکيب بندي گروه پيکسل ها متغير است، مثلا 2*2 ، 4*4، يا 5*3 و غيره و اين گروه ها با استفاده از مدارهاي پيچيده اي که با سنسورهاي تصويري X3 Foveon درآميخته اند کنترل مي شود.
گروه بندي پيکسلهاي کوچکتر در پيکسلهاي بزرگتر نسبت سيگنال به نويز را زياد مي کند. اين قابليت امکان گرفتن عکس هاي تمام رنگي در شرايط نور کم با نويز پايين را فراهم مي آورد. استفاده از VPS براي کاهش تعداد پيکسلهايي که بايد دوربين بخواند، باعث افزايش شرعت فريم هاي سنسور و در نتيجه افزايش سرعت عکس برداري در ثانيه دوربين FPS خواهد شد. اين افزايش سرعت و حساسيت منافع ديگري در بر دارد که از آن جمله به بهبود سيستم فوکوس دوربين مي توان اشاره کرد.
ضمنا VPS امکان انتخاب مد عکاسي با کيفيت بالا يا فيلم برداري با کيفيت عالي را فراهم کرده و اولين دوربين هاي دو کاره فيلم برداري – عکاسي بوجود خواهد آمد. تا کنون دوربين ها يي که هر دو کار عکاسي و فيلم برداري را انجام مي دهند مجبورند کارايي يک بخش را فداي کيفيت بخش ديگر نمايند. مثلا عکس دوربين هاي فيلم برداري کيفيت مناسبي ندارد و بالعکس فيلم گرفته شده با دوربين هاي عکاسي ديجيتال تعريفي ندارد. طراحي منحصر بفرد سنسورهاي تصويري X3 Foveon امکان انجام هر دو وظيفه به نحو احسن را فراهم نموده است. دوربين Sigam SD9 با سنسور 3.4 مگاپيکسلي اولين دوربين SLR بود که از اين تکنولوژي استفاده کرد.
مطالب بيشتر در مورد اين تکنولوژی را در سايت شرکت Foveon بخوانيد.
حساسيت (ISO) و نويز در عكاسي ديجيتال

شاخص ISO در دوربين ديجيتال نشانگر حساسيت حسگر دوربين نسبت به نور است.مقدار ISO كم نشانه حساسيت كم و مقدار ISO بالا معرف حساسيت زياد است.تقريبا در تمام دوربين هاي ديجيتال ، چه انواع ارزان و چه انواع گرانقيمت ، با افزايش ISO كيفيت تصوير كاهش پيدا مي كند. هر چه قدر حساسيت بالا تر باشد ، نويز تصوير نيز افزايش پيدا مي كند.مثل راديو كه با زياد كردن ولوم صدا نويز صدا نيز بيشتر مي شود.
با كاهش مقدار ISO نويز تصوير كاهش مي يابد ، تصوير واضحتر و احتياج به نور بيشتر خواهد شد (و در نتيجه بايستي از ديافراگم بازتر يا سرعتهاي پايين شاتر استفاده كرد).
با افزايش مقدار ISO ،نويز تصوير بيشتر ، جزئيات تصوير كمتر مي شود ولي نياز به نور كمتر خواهد شد.( استفاده از ديافراگم كوچكتر و يا سرعتهاي بالاي شاتر امكان پذير ميگردد)
معمولا بايد بر اساس دو عامل زير مقدار ISO را انتخاب كرد:
- نور محيط
- سرعت مورد نياز شاتر براي گرفتن عكس
گاه نياز به يك اندازه خاص ديافراگم نيز در امر انتخاب ، دخيل است اما اهميت اين عامل سوم نسبت به دو عامل اول ، در تصميم براي استفاده از ISO بالا ، كمتر است.
بايد همواره به خاطر سپرد كه براي گرفتن عكس در حداكثر كيفيت ممكن ، بايد از كمترين مقدار ممكن ISO استفاده كرد:مثلا براي گرفتن عكس از يك موضوع متحرك در يك روز ابري، مجبوريم كه از سرعتهاي بالاتر از 125/1 استفاده كنيم.اما حتي با بيشترين اندازه ديافراگم نيز مقدار نور كافي نخواهد بود.در اين مورد تنها راه ممكن ، افزايش حساسيت دوربين است تا بتوان از سرعتهاي بالاتر شاتر استفاده كرد و از موضوع متحرك عكس گرفت.
هرگونه افزايش مقدار ISO بايد تدريجي باشد.افزايش دادن ناگهانيISO به حداكثر ميزان ممكن در مواردي نظير مثال فوق ، از لحاظ عكاسي قابل قبول نيست.بايستي مرحله به مرحله مقدار حساسيت را افزايش داد تا هنگاميكه سرعت مورد نياز شاتر بدست آيد.اين روش ، نويز عكس را به حداقل ممكن خواهد رساند.
نويز و حساسيت وابستگي زيادي به يكديگر دارند.با افزايش حساسيت، نويزابتدا در مناطق تيره عكس و سپس در مناطقي كه رنگهاي نسبتا يكنواختي دارند، ظاهر مي شود.
 
موضوع نویسنده

|Queen|

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Nov
2,553
13,783
مدال‌ها
3
لبته در اين مثال خاص با ISO 400 ميزان نوردهي حتي در سرعت حداكثر شاتر و كمترين مقدار ديافراگم نيز بيش از حد لازم است.
به طور خلاصه ميتوان گفت كه هرچند مقادير بالاي ISO باعث افزايش نويز مي گردد،اما اين امكان را به عكاس ميدهد كه با سرعتهاي بالاتر شاتر عكس بگيرد و اين موضوع گاه بسيار مفيد ولازم است.
بايد به خاطر داشت كه نويز، بيشتر در مناطق تيره و نيز نواحي كه رنگ يكنواخت دارند، ظاهر مي شود.بنابراين ابتدا بايد موضوع مورد نظر را ارزيابي و مناطق فوق الذكر را در آن شناسايي كنيم.سپس با تغيير كادر بندي ، اين مناطق را در عكس به حداقل برسانيم و سپس از ISO بالا استفاده نماييم.
در محيط هاي كم نور ،نويز واضح تر خواهد بود و در نتيجه با افزايش ISO ، كيفيت عكس به طور قابل ملاحظه اي كاهش مي يابد.در اين موارد بهتر است كه با استفاده از يك سه پايه ،از سرعتهاي پايين شاتر استفاده نماييم.
و اما چند نكته:
1- در محيط هاي كم نور در صورتي كه از حالت اتوماتيك ISO استفاده شود،سرعت شاتر نسبت به مقدار ISO در اولويت است.يعني دوربين حتي الامكان سعي ميكند كه از سرعتهاي بالاي شاتر استفاده نمايد،هرچند كه بعلت ISO بالا سبب كاهش كيفيت تصوير گردد.
2- ارتباط تراز سفيدي (White Balance) و ISO : فرض كنيد كه زير نور چراغ معمولي در اتاق عكس مي گيريد.تنظيم خودكار تراز سفيدي باعث افزايش بهره كانال رنگ آبي مي شود تا بر طبيعت زرد- قرمز نور چراغ غلبه كند.در چنين محيطهاي كم نوري، اگر ازISO بالا استفاده كنيد، بهره كانال رنگ آبي مجددا افزايش خواهد يافت و در تصوير حاصله رنگ آبي به طور نامناسبي غلبه خواهد داشت. در اين موارد براي غلبه بر اين مشكل بايد از فيلترهاي اصلاح كننده رنگ استفاده شود.
3-در مورد دوربين هايي كه امكان تنظيم كنتراست دارند ، يك نكته جالب عملي در رابطه با ISO وجود دارد:
اگر دوربين روي حالت كنتراست پايين تنظيم و جبران نوردهي(EV) 3/2+ انتخاب شود،ميتوان مقدار ISO را نصف كرد.يعني اگر ISO مورد نياز 200 است ميتوان از مقدار100 استفاده كرده و تصوير بهتري تهيه نمود.
نويز و كاهش آن (Noise Reduction )

هر چه سطح سنسور دوربين بيشتر باشد ميزان نويز كمتر است. به همين علت دوربين هاي ديجيتال حرفه اي SLR ،نسبت به دوربين هاي معمولي،نويز كمتري توليد ميكنند.سطح سنسور بعضي از دوربين هاي ديجيتال SLR تقريبا 4 برابر دوربين هاي معمولي است.بنابراين در دوربيني مانند Canon EOS 1D كه براي عكاسي از صحنه هاي پر تحرك ورزشي نيز استفاده مي شود، انتخاب ISO بالا ديگر يك موضوع كم مصرف نيست.در اين دوربين محدوده انتخاب ISO بين 100 تا 1600 ميتواند باشد.
نكته ديگر آن است كه دوربين هاي ديجيتال جديد به طور خودكار نويز موجود در تصاوير را كاهش مي دهند.مثلا در دوربين هاي Nikon D1X و Canon EOS 1D امكان كاهش نويز به صورت يك انتخاب در اختيار عكاس گذاشته شده است.و در نتيجه حتي در ISO هاي بالا نيز تصاوير همچنان بدون نويز قابل توجه خواهند بود.
كاهش نويز توسط نرم افزار نيز قابل انجام است.اما اين كار با نرم افزارهاي معمولي ويرايش تصوير چندان نتايج قابل قبولي ارائه نمي دهد.چرا كه اين نوع نويزها در تمام طيف فركانسي نور پراكنده بوده و بر اساس رنگ و روشنايي و حتي نوع دوربين متغير است.در روش هاي معمولي كاهش نويز ،مانند استفاده از فيلترهاي Median و روش هاي آستانه اي( Thresholding) ،ميزان اصلاح نويز كم بوده و در عوض بسياري از جزئيات تصوير از دست مي رود.
 
بالا پایین