نوروز، نخستین روز بهار هم هست. در این روز، طبیعت، از خوابی طولانی برمیخیزد و کار و بار حیاتیِ خویشتن را از نو آغاز میکند و سال آغاز میشود که یعنی این ایرانیاناند که هر سال، بیداری طبیعت و شروع تازهی زندگی را جشن میگیرند. جشنی که در آن، از دیرباز، روشنی و زیبایی و زندگی را ستوده و نوروز را جشن گرفته اند.
در آستانهی نوروز، ایرانیان به خانه تکانی میپردازند و هم زمان، دل خود را نیز از کینهها پاک میکنند و آماده میشوند تا در فصلی تازه، بر شاخههای زندگانیشان، عشق و مهر و مهرانگیزی، جوانه بزنند و به شکوفایی بنشینند.
ایرانیان، نوروز را لبخند خداوند بر لبان طبیعت تلقی کردهاند و آن گاه که خداوند به زندگی لبخند میزند، گل لبخند بر لبان جهان هم میشکفد.
نوروز، یادآور آن است که ما مدام باید جان و جامه و جامعهی خود را پاک و شاد و سرشار از انرژی ناپیداکرانهی الهی نگه داریم.
نوروز، یادآور اهمیتِ دیدن و توجه کردن است.
نوروز، آغاز فصلِ تفرج و تماشاست. چشمها را بازکنیم و زیباییها را ببینیم. گوشها را باز کنیم و آواز پرندهها را بشنویم. دلها را باز کنیم و دوست بداریم. روز، نو میشود. سال، نو میشود. طبیعت، نو میشود. مبادا که ما کهنه بمانیم. مبادا که ما محروم بمانیم.
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرموده است:
« در زندگی شما، روزهایی هست که نفس خداوند بر شما می دمد. خود را در معرض نفسهای پاک قرار دهید. مبادا از آن روبگردانید!»
این نفسهای پاک خداست که بر آدم و عالم میدمد. دارد طبیعت از نو آغاز میشود. سال دارد از نو آغاز میشود. روز نو دارد آغاز میشود. نوروز دارد از راه میرسد!