جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار غلامرضا شکوهی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط ;FOROUGH با نام غلامرضا شکوهی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 375 بازدید, 10 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع غلامرضا شکوهی
نویسنده موضوع ;FOROUGH
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ;FOROUGH
موضوع نویسنده

;FOROUGH

سطح
5
 
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,857
15,605
مدال‌ها
6
غلامرضا شکوهی
 
موضوع نویسنده

;FOROUGH

سطح
5
 
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,857
15,605
مدال‌ها
6
(ابر عنایت)

در گوشه‌ای ز صحن تو قلبم نشسته است
دل ، طوقِ الفتی به ضریح تو بسته است

چون دشت‌های تشنه درین آستان قدس
در انتظار ابر عنایت نشسته است

چون ذره بر ضریح خود ای روح آفتاب!
ما را قبول کن که دل ما شکسته است

فوج کبوتران تو آموخت عشق را
پرواز نور در حرمت دسته دسته است

دریاب روح خسته‌ی ما را که مثل اشک
دیگر امید ما ، ز دو عالم گسسته است

می‌آید از تراکم عالم به این دیار
قلبی که از تزاحم اندوه خسته است.

"شادروان غلامرضا شکوهی"
 
موضوع نویسنده

;FOROUGH

سطح
5
 
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,857
15,605
مدال‌ها
6
(موسیقی باران)

به تماشای قدت آینه ها کوتاهند
ماه‌ها پشت نگاه تو شبیه ماهند

هرچه نی روی تن دشت عطش میخواند
همه محزونِ دم گرم تو یعنی آهند

بس‌که در کوچه سرودیم خداحافظ را
سنگ ها از سفر ما دو نفر آگاهند

هرچه پیچید به اندام تو آخر نگرفت
بادها بیشتر از دیده ی من گمراهند
 
موضوع نویسنده

;FOROUGH

سطح
5
 
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,857
15,605
مدال‌ها
6
ابر را مات کن از صفحه ی شطرنجی روز
ذره های دل خورشید تو را می‌خواهند

روی اندام تو موسیقی باران لغزید
ابرها تشنه ی یک ضربه به این درگاهند

مثل ققنوس در آتشکده ی قاف بسوز
که همه آینه پوشند ولی ، روباهند

"زنده یاد غلامرضا شکوهی"
 
موضوع نویسنده

;FOROUGH

سطح
5
 
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,857
15,605
مدال‌ها
6
(چشم شیشه ای)

گرچه روح زردم از هر روح زندانی تر است
دل ز چشمم می‌چکد وقتی که چشمانی، تر است

هر چه پیش قامتش کوتاه می آیم چرا
عمر درد من ز عمر آه ، طولانی تر است

کاش قیس دست من، لیلای آغوشت شود
سحر انگشتانم از مجنون بیابانی تر است

در عبور از کوچه های شیشه بی زنگار نیست
روح در آیینه ی اندوه ، طوفانی تر است

سست می‌گیرد گل سیراب را بازوی خاک
فسق بعد از مرگ زیر خاک پنهانی تر است

زیر ابر گیسوانت ای طلایی تر ز نور
طیف اندام تو از خورشید نورانی تر است

می‌چکد آن سوی مرز آرزوها نور گرم
قلب ها در آسمان ما زمستانی تر است

پیشت ای استاد ذوق آموز چشم شیشه‌ای
کودک نو پای چشم من دبستانی تر است

سیلی موی تو روی گونه هایت می‌نشست
چشم‌هایت پشت این زنجیر زندانی تر است

"زنده یاد غلامرضا شکوهی"
 
موضوع نویسنده

;FOROUGH

سطح
5
 
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,857
15,605
مدال‌ها
6
(جغرافیای اتاق)

بوده ضلع اتاق را هر روز ، طی کنی بی‌شمار و برگردی
با خیالات زرد و وهم انگیز بروی تا بهار و برگردی

شده بر صخره های شانه ی خود ، آبشاری ز شط شب باشی
بروی با نگاه خود چون آه ، تا دل آبشار و برگردی

می‌توانی ز مشرق دستت پر کشی با خیال خود تا اوج
بوسه بر انعکاس نور دهی ، مثل رقص غبار و برگردی

می‌شود کوچ کرد تا دنیا ، قصه‌ای از هبوط آدم دید
پرده‌ای از نمایشی غمگین ؛ بازی روزگار و برگردی

طول خانه، عبور طولی عمر، عرض خانه توقفی کوتاه
آمدن، ایستادنی پر مکث ، یک نفس انتظار و برگردی

شده در پیچ و تاب یک کابوس ، روز را در شبت مرور کنی
تا دم صبح هر نفس صد بار ، بروی روی دار و برگردی

می‌توانی تمام مشتت را ، پر کنی با نواله‌ای از خشم
یک دهن نعره سر دهی ای وای! آی مردم هوار و برگردی

"زنده یاد غلامرضا شکوهی"
 
موضوع نویسنده

;FOROUGH

سطح
5
 
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,857
15,605
مدال‌ها
6
(طاق آسمان)

پا به پای ستاره‌ها بنشین، دست در دست آسمان بگذار
گاهگاهی هوایی خود باش، خاک را بهر خاكیان بگذار

دست بر طاق آسمان برسان، پنجه را در هلال ماه بپیچ
گاه بر سی*ن*هٔ گذشته خویش، تیر غیبی درین كمان بگذار
 
موضوع نویسنده

;FOROUGH

سطح
5
 
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,857
15,605
مدال‌ها
6
مثل فریاد رعد در دل كوه، صخره‌های ستبر را بشكن
آشنا با تبار طوفان باش، بادها را به این و آن بگذار

ابر باش و سرود باران را در فضای بهار جاری كن
گریه را جمع در نگاهت كن، خنده در ضرب ناودان بگذار
 
موضوع نویسنده

;FOROUGH

سطح
5
 
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,857
15,605
مدال‌ها
6
می‌رود ساعت از برابر ما، خسته از لحظه‌های اندوهیم
ایستگاهی برای یک لبخند، در سراشیبی زمان بگذار

در هجوم تفكری مسموم، یک دو لبخند قسمت ما بود
تا گل خنده را هرس نكنند، روی لب‌های خود نشان بگذار
 
موضوع نویسنده

;FOROUGH

سطح
5
 
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,857
15,605
مدال‌ها
6
همهٔ رنگ‌ها عوض شده‌اند ، تو ولی در اتاق بی‌رنگی
سفره‌ای ساده نذر مهمان كن، عشق را هم به‌جای نان بگذار

"زنده یاد غلامرضا شکوهی"
 
بالا پایین